هیئت یاوران ولایت

محفـل رهروان ثارالله و شهدا

چرا باید به محضر علامه مصباح رفت؟

سرویس دین و اندیشهبی باک: امروزه بسیاری از رفسنجانی‌ها که علی الظاهر باید از روی حس ناسیونالیستی دور روحانی دیگر بگردند، خود را به هر شکل ممکن به دفتر و مرکز علمی علامه مصباح یزدی و یا هر جای دیگری که رد پایی از این علم بزرگ باشد رسانده اند و از کوشاترین و وفادارترین یاران علامه‌ای شده‌اند که در انتقاد از آقای هاشمی بعنوان یکی از مشاهیر مطرح رفسنجانی، گوی سبقت را از همگان ربوده است.
 
به گزارش بی باک، از حجت الاسلام جلالی مسئول دفتر علامه مصباح یزدی گرفته تا برخی شاگردان برجسته علامه نظیر حجت الاسلام علی شیرازی،نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاهو بسیاری از طلاب و روحانیون برجسته حوزوی که همگی اصالت رفسنجانی دارند و تا رفسنجانی‌هایی که در عرصه رسانه و در انتقاد از آقای هاشمی و حمایت از علامه مصباح یزدی فعالیتهای گسترده‌ای  داشته و دارند.
 
از محافظ سید حسن نصر الله سئوال کردند: "چقدر سید حسن را دوست داری؟" گفت: " آنقدر که امر کند الان بمیر؛ می میرم."در سوال بعد پرسیدند: " چقدر امام خامنه ای را دوست داری؟" گفت: " آنقدر که اگر امر کند سر سید حسن رو بیار؛ می برم."
 
این حکایت همه کسانی است که پروانه‌وار دورعلامه مصباح یزدی بعنوان عمار بصیر انقلاب می گردند و او را نسخه داخلی نصرالله برای امام خامنه ای می دانند. کسانی که ملاک و معیار حمایتهایشان از بزرگان دینی و سایر شخصیتهای مطرح داخلی و خارجی، تنها ولایتمداری است و بس.
 
حال این روزها اگر عده‌ای از خادمی در محضر ولی امر مسلمین محرومند، چرا خود را به محضر شخصیتی نرسانند که هیچ شائبه ای در عشق بی‌حد او به امام خامنه ای و علاقه متقابل و رضایت قلبی امام مسلمین از وی نمی باشد.
 
بدون تردید در طول مدت رهبری بابرکت حضرت امام خامنه ای هیچ شخصیت حوزوی و فکری معاصری (در رده پایننتر از ولایت و رهبری) همچون علامه محمد تقی مصباح یزدی مورد تمجید و تایید رهبر معظم انقلاب قرار نگرفته است.
 
دقت و تامل در جنس تعابیر حضرت امام خامنه‌ای در مورد علامه مصباح نشان میدهد که ایشان جایگاه ممتازی برای علامه در فضای فکری و سیاسی کشور قائل هستند.
 
مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای تاکنون بارها و بارها در تجلیل از شخصیت علامه مصباح یزدی سخنانی را بیان داشته اند.
 
 
بازخوانی مطالب زیر که حجت الاسلام روانبخش از شاگردان علامه مصباح آنها را در مطلبی جمع آوری نموده است به خوبی عنایت ویژه ولی امر مسلمین به فیلسوف بصیر انقلاب را ثابت میکند:

برای دعوت از آقای مصباح اصرار کنید!

رهبر انقلاب در مورخ 9 بهمن 1370 در حکم انتصاب علامه مصباح به عضویت شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت (ع) ایشان را در شمار برجستگان رجال علمی و چهره های برجسته ی عالم تشیع نام می برند.
 
همچنین پس از راه اندازی رادیو معارف صدای جمهوری اسلامی، در اولین دیدار اعضای این گروه با معظم له، درخصوص استفاده ی رادیو معارف از شخصیت های برجسته ی دینی در برنامه های خود، درخصوص شخصیت علمی آیت الله مصباح می فرمایند:
«از لحاظ معارف عقلانی و فلسفی اسلامی، ما امروز چه کسی را داریم؟ مثلاً آقای مصباح و آقای جوادی آملی را در قم داریم آنچه شما ارایه می دهید، باید از سطح اینها کمتر نباشد.»
(در دیدار با اعضای گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی، 13 اسفند 1370، www.khanenei.ir)
در ادامه ی این دیدار، مقام معظم رهبری با اشاره به فضل و دانش آیت الله مصباح، لزوم مشاوره با ایشان را لازم می شمارند و حتی بر استفاده از شاگردان ایشان نیز تاکید می ورزند: «شما باید یک گروه مشاوره ی محتوایی از مناسب ترین شخصیت هایی که امروز می توانید پیدا کنید، داشته باشید مثلاً از آقای مصباح دعوت کنید و اصرار هم بکنید یا مثلاً از شاگردان آقای مصباح دعوت کنید خوشبختانه یکی از موفقیت های آقای مصباح یزدی در قم، این است که ایشان برخلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردان خوب سرریز شده.» (همان)

برکت ماندگار حوزه علمیه و از چهره های معروف به علم و عمل و جد و ابتکار

رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین در هفتم مهر 1374 در حکم انتصاب حضرت علامه مصباح یزدی به ریاست موسسه ی امام خمینی (ره) چنین می نگارند:
«اکنون که بحمدالله موسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی – اعلی الله مقامه – در سایه ی تلاش پیگیر و موفق جنابعالی رسمیت یافته و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است، جنابعالی را که از برکات ماندگار حوزه ی علمیه ی قم و از چهره های موصوف و معروف به علم و عمل و جد و ابتکار می باشید به ریاست و مدیریت این موسسه منصوب می کنم ... با توجه به احاطه و نکته دانی آن جناب، خود را از توصیه به کارهای بایسته بی نیاز می دانم و شما و همه ی همکاران هوشمند و دلسوزتان را به لطف و هدایت و فضل مستمر پروردگار متعال می سپارم.» (ر.ک. اندیشه ی ماندگار، ص 211).


علامه طباطبایی و شهید مطهری زمان

حضرت امام خامنه‌ای در اوج حملاتی که در محافل و نشریات مختلف به علامه مصباح وارد می شد، فرمودند:

«بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسی اسلام ارادت قلبی دارم اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر می کند.» (روزنامه ی جوان، 14 شهریور 78، صص1-2)

صاحب حرف رسا و نافذ،منطق قوی و مستحکم

مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان شرکت کننده در طرح ولایت در سال 1379 فرمودند:
«این هجوم های تبلیغاتی را که به شخصیت های برجسته، به انسان های والا و با اخلاق برجسته می کنند، اینها همه اش نشان دهنده ی اهداف و نیات دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیت هایی است که همه ی دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار می گیرند ... حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هر جایی که باشد، آنجا را دشمن زود تشخیص می دهد، چون حسابگر است دشمن آنجا را خوب می شناسد و به مقابله اش می آید با مرحوم شهید مطهری هم همین جوری برخورد کردند امروز شهید مطهری در دنیا نیست البته امروز هم بعضی ها شهید مطهری را رها نمی کنند حتی امروز هم به او تهاجم می کنند لکن آن روزی که زنده بود، آن کسانی که بودند و دیده اند، می دانند که با آن شهید عزیز چه کردند؛ چه اهانت ها، چه ناشایست ها و ناسزاها که به آنچه ره ی مطهر و منور زده شد...» (مجله ی اشراق اندیشه، ش اول، هفته نامه ی پرتو سخن، 2 آذر 79.)

بسیار متشکریم از خدای متعال به خاطر شما

حضرت امام خامنه ای در تاریخ 6 تیر 1379 نیز به منزل آیت الله مصباح یزدی در قم رفته و دقایقی را در جمع ایشان و خانواده ی مکرمشان حضور یافتند از جمله مطالبی که در این جلسه مطرح شد، این بود که مقام معظم رهبری خطاب به ایشان فرمودند:
«روزنامه ی کیهان یک مقاله ی زیبا خطاب به شما نوشته – البته اسم نیاورده، ولی مخاطبش شما هستید درست همان چیزی که آدم در دلش هست، همان را درباره ی شما مطرح کرده. حتماً بگیرید و بخوانید (ر.ک: روزنامه ی کیهان، 4 تیر 1379)
 
این یک روشنفکر مسلمان است، یک جوان روشنفکر مسلمان است، یک مسطوره ای است، یک نمونه ای است از کسانی که درباره ی جنابعالی و کار بزرگی که امروز شما انجام می دهید، احساسشان و درکشان این است ... به هر حال، ما از خدا بسیار سپاسگزاریم به خاطر توفیقاتی که به شما داده، بسیار متشکریم از خدای متعال به خاطر شما.»
 
این جور سیاحت مطلب خودش یک هنر است

مقام معظم رهبری در این دیدار در رابطه با امتیازات روش استاد در ارایه ی مطالب و سخنان خویش فرمودند:
«این پرداخت منطقی که شما دارید، مبارک است رنگ کاربردی، تحقیقات کاربردی، رنگ روز، رنگ نیاز زمان، اینکه انسان هم دچار تکرار و حرف های گفته شده و سست نشود، حرف منطقی و قوی بزند و هم مته ای از آن نیازهای روز و مسائل رایج سیاسی و غیرسیاسی و فرهنگی – سیاسی در آن وجود داشته باشد، این خیلی خوب است، پرداخت خوبی است این جور سیاحت مطلب خودش یک هنر است.»

مطالب کتاب شما نه مفید بلکه ضروری بود

مقام معظم رهبری همچنین، با اشاره به کتاب «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا» که حاوی مجموعه سخنرانی های آیت الله مصباح در محرم 1421 قمری – سال 1379 – است، فرمودند:
«بنده این کتاب مربوط به عاشورا تقریباً همه اش را خواندم مطالبی است لازم، نمی شود گفت مفید، بالاتر از مفید (است). مطالب ضروری و لازم است از آن مطالبی هم هست که مخاطب را عصبانی می کند یک وقتی یک مطلبی است که حالا (چندان اثری از این جهت ندارد) یک وقت هم یک مطلبی است که حقیقتاً عصبانی می شوند و برمی خیزند، این کتاب از این نوع بود این طور بازکردن قضایای عاشورا، به روز کردن این قضایا خیلی مفید است. در این 7-8 جلسه، بعضی از مطالب مطالبی است که غیر از شما شاید کس دیگری نتواند، حداقل این طور نمی تواند، اصلش را هم حل کنیم لااقل این است که به این خوبی نمی تواند (از عهده ی بحث برآید) (نوار ویدئویی این دیدار موجود است)

مبانی فکری اسلام در دست ایشان است

در تاریخ 5 تیر 1380 نیز مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از نونهالان و نوجوانان حافظ و قاری قرآن کریم فرمودند:
«من خواهش می کنم ایشان (حجت الاسلام طباطبایی) و مجموعه ی دست اندرکار به این نکته توجه کنند که پابه پای پیشرفت معلومات قرآنی و دینی اینها (حافظان و قاریان خردسال) آگاهی های استدلالی و عمق بخشیدن استدلالی به اعتقادات اینها را هم حتماً در برنامه قرار بدهید... به نظر من، یکی از چیزهایی که می تواند خیلی کمک کند به این قضیه، این است که از کتابهای شهید مطهری، از معارفی که امروز بزرگانی از قبیل آقای مصباح و دیگران که واقعاً مبانی فکری اسلام دست اینهاست؛ از اینها استفاده کنند حتی می شود اینها را ساده کرد، شما می تواند این کار را بکنید.» (هفته نامه ی پرتو سخن، 13 تیر 1380.)
 

منبع فکر و اندیشه ی بی غل و غش معارف اسلامی

مقام معظم رهبری بار دیگر در جمع دانشجویان و دانش آموزان طرح ولایت در سال 1381 فرمودند:

«لازم است تشکر کنم از معلمان و استادان و دست اندرکاران و مدیران این تلاش فرهنگی که بسیار باارزش است و مخصوصاً از شخص جناب آقای مصباح که حقیقتاً یکی از وجود های مبارک و مغتنم در دوره ی ما هستند و منبع فکر و اندیشه ی بی غل و غش معارف اسلامی. ان شاءالله خداوند به ایشان و دیگر دست اندرکاران توفیق ادامه ی این خدمت بسیار باارزش را عنایت کند و وسیله ی بهره مندی هر چه بیشتر، گسترده تر و عمیق تر جوانان را از این سرچشمه های معرفت فراهم کند.» (همان، 4 شهریور 1381، ش143).

شخصیت علمی فکری روشنفکری برجسته/عقبه تئوریک نظام

حضرت امام خامنه ای همچنین در دیدار سال 1384 با مسئولان دفتر تبلغیات اسلامی حوزه ی علمیه قم خواستار توجه این دفتر به عقبه های تئوریک نظام شدند:
«توجه کنید که مجموعه ای از متفکران، علما و سابقه دارهای در امر دین، مدعی عقبه ی تئوریک نظام هستند و آن را تشکیل می دهند. اگر شما خود را از مجموعه ی کسانی که در باب دین و مساله ی دین و معرفت دینی مدعی اند، بر کنار داشتید، ناقص خواهید ماند؛ لااقل بی اطلاع خواهید ماند، که این خودش اشکال بزرگی است. شما این مجموعه را چگونه تعریف کرده اید؟ الان ما در حوزه ی قم علمایی داریم، بزرگانی داریم، صاحب نظرانی داریم، اندیشه پردازان یا تئوریسین ها و ایدئولوگ هایی داریم که با دفتر تبلیغات هیچ ارتباطی ندارند. ما شخصیت علمی فکری روشنفکری برجسته ای مثل آقای مصباح یزدی را در قم داریم؛ یا یک ملای برجسته ی قوی مثل آقای جوادی آملی را در قم داریم؛ در بین آقایان مراجع هم کسانی هستند که در مسائل دینی حقیقتاً روشنفکر و صاحب نظر و صاحب فکر هستند؛ نه امروز و دیروز، از چهل سال پیش در بین بزرگان حوزه ما آنها را می شناسیم که من نمی خواهم اسم بیاورم، ارتباط شما با آنها چگونه تعریف می شود؟ شما عقبه ی فکری نظام هستید، آنها هم هستند و بسیاری دیگر هم همینطور... سعی کنید این عقبه ی تئوریک نظام بودن تبدیل نشود به یک پستوی بسته و انحصاری که بی خبر از اطراف خودش باشد.» (همان، 20 مهر 1384، شماره ی 299، ص8)

تجلیل از فضل، اخلاص و تقوای علامه مصباح یزدی

در جریان سفر تاریخی مقام معظم رهبری به قم در سال 89 مدیر، مسئولان و اعضای هیئت‌های علمی مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. حضرت امام خامنه‌ای در این دیدار با ابراز خرسندی فراوان از تلاش‌های عمیق مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی ابراز داشتند: «این مؤسسه خوب، جامع و کامل می‌تواند از لحاظ تلاش پیگیر، خستگی ناپذیر، خالصانه و عالمانه الگویی برای حوزه باشد.»
 
ایشان با تجلیل از فضل، اخلاص و تقوای علامه مصباح یزدی، وجود این کمالات را در مدیریت یک موسسه موجب افزایش برکات الهی خواندند و افزودند: «خدمات و تلاش‌های این مؤسسه، به شکل صحیح اطلاع رسانی شود.» (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری)

بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم / خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد

رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از آخرین سفرهای غیررسمی خود به شهر مقدس قم (اسفند ماه 89 )که با هدف بازدید از بزرگان و مراجع عظام تقلید صورت گرفته است، با حضور در منزل علامه مصباح یزدی، نزدیک به 30 دقیقه با ایشان و خانواده و فرزندان وی به گفتگو پرداختند. در این دیدار که مشابه حضور پیشین ایشان در بیت آیت الله مصباح یزدی، سرشار از ابراز احساسات و عواطف خانواده آیت الله مصباح یزدی بود، رهبر معظم انقلاب نکاتی را پیرامون ویژگی های شخصیتی علامه مصباح یزدی بیان فرموده و به ابراز احساسات خانواده ایشان پاسخ گفتند.
 
رهبر فرزانه انقلاب همچنین اظهار داشتند:« بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعا می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا.»
 
هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا در ایشان جمع است

رهبر معظم انقلاب در ادامه تصریح کردند: «این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال انشاء ‌ا... وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند. »
۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

روایت خلاقانه رسانه‌ها از رویدادهای انقلاب در آذربایجان غربی

دوم بهمن ارومیه

به گزارشخبرگزاری تسنیمازارومیه، امروز نخستین جلسه کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد دهه فجر آذربایجان غربی با حضور جمعی از مدیران تشکل‌های مطبوعاتی، سرپرستان خبرگزاری‌های فعال در استان و جمعی از مدیران و فعالان رسانه‌ای در سالن جلسات صداوسیمای مرکز آذربایجان غربی برگزار شد.

در این جلسه علی ملا احمدی مشاور اجرایی صداوسیمای مرکز آذربایجان غربی اظهار کرد: هم اینک هم در رسانه‌های مجازی و هم مکتوب استان فعالیت‌های مطلوبی در بالابردن سطح آگاهی اجتماعی و بلوغ سیاسی و فرهنگی مردم منطقه  انجام می شود که باید همچنان ادامه یابد.

آگاهی بخشی با رویکرد امید آفرینی

وی گفت: امید بخشی به جامعه توأم با آگاهی بخشی از وظایت مهم و حیاتی رسانه‌هاست بنابراین تبیین پیشرفت‌های ملی در تمام عرصه‌ها با این رویکرد باید انجام گیرد.

ملا احمدی تصریح کرد: امروز رسانه‌های استکباری به دنبال زدودن امید از دل مردم ایران هستند و اگر رسانه‌های داخلی بتوانند امید را به جامعه تزریق کنند، بسیاری از توطئه های دشمنان به شکت منتهی می‌شود.

جشنواره آثار انقلابی

امید سیاح مسئول واحد مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز در این جلسه اظهار کرد: با همکاری خانه مطبوعات استان بسترهای بازشناسی رویدادهای انقلاب از طریق رسانه‌های مختلف آذربایجان غربی در حال آماده سازی است تا با با اعلام فراخوانی زمینه تولید آثار مرتبط با معرفی رویدادهای انقلاب اسلامی در قالب جشنواره‌ای فراهم آید.

وی گفت: استفاده از خاطرات یادگاران، مجاهدان و مبارزان انقلابی آذربایجان غربی در تهیه آثار رسانه‌ای گوناگون یک ضرورت است اما متاسفانه تاکنون از ظرفیت یادگاران دوران مبارزات انقلابی به ویژه در شهر ارومیـه استفاده خوبی نشده است.

گردهمایی فعالان رسانه‌ای

حجت فیروزیخت، دبیر انجمن خبرنگاران و نماینده استانداری آذربایجان غربی نیز در این جلسه اظهار کرد: استانداری آذربایجان غربی در حال جمع بندی و برنامه‌ریزی برای افتتاح پروژه‌های عمرانی است و جزئیات این برنامه‌ها در جلسات مطبوعاتی خدمت عموم مردم استان اطلاع رسانی می‌شود.

وی با تقدیر از صداوسیما مرکز استان آذربایجان غربی به دلیل پخش تصاویر قدیمی و ماندگار از فعالیت‌های انقلابی مردم استان در سال های اخیر بیان کرد: پخش این تصاویر برای نسل جوان راهگشا و برای نسل انقلاب  بسیار لذت بخش است و امیدواریم این روند مثبت ادامه پیدا کند.

وی برگزاری گردهمایی فعالان رسانه ای و مطبوعاتی استان برای ایجاد هماهنگی در پوشش مناسب راهپیمایی روز 22 بهمن و ایام الله دهه فجر را مفید دانست و خواستار انجام آن شد.

رقابت آفرینی برای پوشش اخبار انقلابی

مرتضی نبی زاده نماینده کمیته دانشجویی ستاد دهه فجر و دبیر ارشد خبرگزاری‌های ایسنا و ایکنا نیز در این کمیته ضمن تاکید بر لزوم ایجاد فضای رقابتی برای پوشش مناسب و حرفه ای برنامه های دهه فجر اظهار کرد: ایجاد چنین فضایی در بین رسانه‌ها برای پوشش مناسب و خلق آثار حرفه‌ای می‌تواند نقش مهمی در پوشش مناسب برنامه‌های دهه فجر سال 92 ایفا کند.

کرامت سرپرست خبرگزاری جمهوری اسلامی در آذربایجان غربی نیز در این جلسه ضمن ابراز نگرانی از پایین آمدن کیفیت تولید اخبار در رسانه‌ها اظهار کرد: کاهش تولید آثار فاخر و تاثیرگذاز، و اتکا به خروجی رسانه‌های دیگر بسیار نگران کننده است.

استفاده از آثار آرشیوی رسانه‌های قدیمی

وی افزود: شایسته است رسانه‌های قدیمی‌تر که در سالهای انقلاب در آذربایجان غربی فعالیت می‌کردند با بهره‌مندی از تصاویر و آثار آرشیوی خود زمینه استفاده شهروندان از آن را در قالب نمایشگاهی فراهم آورند.

کرامت گفت: متاسفانه چند سال پیش آرشیو آثار مربوط به انقلاب در این رسانه از آذربایجان غربی برای بهینه سازی به تهران انتقال داده شده و مفقود شده و عملا امکان استفاده از آن فراهم نیست.

رسانه‌ها ارزش‌های انقلابی را معرفی کنند

محمد آقایارلو مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی ندای ارومیـــه نیز در این جلسه با تبیین ارزش‌های یک رسانه انقلابی اظهار کرد: رسانه انقلابی باید در برابر مسائل کشور و مسائل منطقه ای مسئولانه برخورد کند و چنین رسانه‌ای نباید نقش تریبون دشمن در بحران های ملی را بر عهده گیرد.

آقایارلو با تاکید بر لزوم فعالیت‌های حرفه‌ای در ایام الله دهه فجر گفت: به نمایش گذاشتن وحدت اقشار مختلف مردم با مذاهب و ادیان گوناگون در راهپیمایی 22 بهمن از مهم ترین  محور های فعالیت رسانه ها در این ایام می‌تواند باشد.

حماسه دوم بهمن در تقویم انقلاب گنجانده شود

محمّد آقایی پر مدیرخبرگزاری تسنیمدر آذربایجان غربی نیز در این جلسه اظهار کرد: سالروز حماسه دوم بهمن ارومیه پس از گذشت بیش از سه دهه فقط چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و این موضوع به عنوان بخش مهمی از تاریخ انقلاب در منطقه آذربایجان نباید با تغییر دولتها دچار فراموشی شود.

وی افزود: مردم ارومیه به عنوان تنها شهری که شیوه مبارزه مسلحانه با رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را در سال 57 برگزیدند نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته و شهدای گرانقدری را در این راه تقدیم نظام اسلامی کرده اند بنابراین پاسداشت قیام مسلحانه دوم بهمن در ارومیه یک مطالبه از سوی افکار عمومی است.

10پخش فیم مستند 10 فیلم سینمایی انقلابی

آقایی پر گفت: مردم ارومیه در دوم بهمن 57 با فرماندهی حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی، مجاهد نستوه آذربایجان با سنگر گرفتن در مسجد اعظم ارومیه به مقابله مسلحانه با حمله لشگر 64 پیاده که با تانک های نظامی به قصد تخریب مسجد اعظم وارد خیابانها شده بودند اقدام کردند.

در این جلسه مدیران بخش‌های مختلف صدا و سیمای آذربایجان غربی مشروح برنامه‌های این رسانه در ایام الله دهه فجر را اعلام کردند که بر اساس آن با پخش ده فیلم سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی در این ایام برنامه‌های زنده تلوزیونی و رادیویی با حضور مسئولان و چهره‌های انقلابی استان به روی آنتن می‌رود.

پخش برنامه مستند انقلاب اسلامی در آذربایجان غربی که سال گذشته تهیه شده است از دیگر برنامه‌های صدا و سیمای آذربایجان غربی در دهه فجر است.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

روایت خلاقانه رسانه‌ها از رویدادهای انقلاب در آذربایجان غربی

دوم بهمن ارومیه

به گزارشخبرگزاری تسنیمازارومیه، امروز نخستین جلسه کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد دهه فجر آذربایجان غربی با حضور جمعی از مدیران تشکل‌های مطبوعاتی، سرپرستان خبرگزاری‌های فعال در استان و جمعی از مدیران و فعالان رسانه‌ای در سالن جلسات صداوسیمای مرکز آذربایجان غربی برگزار شد.

در این جلسه علی ملا احمدی مشاور اجرایی صداوسیمای مرکز آذربایجان غربی اظهار کرد: هم اینک هم در رسانه‌های مجازی و هم مکتوب استان فعالیت‌های مطلوبی در بالابردن سطح آگاهی اجتماعی و بلوغ سیاسی و فرهنگی مردم منطقه  انجام می شود که باید همچنان ادامه یابد.

آگاهی بخشی با رویکرد امید آفرینی

وی گفت: امید بخشی به جامعه توأم با آگاهی بخشی از وظایت مهم و حیاتی رسانه‌هاست بنابراین تبیین پیشرفت‌های ملی در تمام عرصه‌ها با این رویکرد باید انجام گیرد.

ملا احمدی تصریح کرد: امروز رسانه‌های استکباری به دنبال زدودن امید از دل مردم ایران هستند و اگر رسانه‌های داخلی بتوانند امید را به جامعه تزریق کنند، بسیاری از توطئه های دشمنان به شکت منتهی می‌شود.

جشنواره آثار انقلابی

امید سیاح مسئول واحد مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز در این جلسه اظهار کرد: با همکاری خانه مطبوعات استان بسترهای بازشناسی رویدادهای انقلاب از طریق رسانه‌های مختلف آذربایجان غربی در حال آماده سازی است تا با با اعلام فراخوانی زمینه تولید آثار مرتبط با معرفی رویدادهای انقلاب اسلامی در قالب جشنواره‌ای فراهم آید.

وی گفت: استفاده از خاطرات یادگاران، مجاهدان و مبارزان انقلابی آذربایجان غربی در تهیه آثار رسانه‌ای گوناگون یک ضرورت است اما متاسفانه تاکنون از ظرفیت یادگاران دوران مبارزات انقلابی به ویژه در شهر ارومیـه استفاده خوبی نشده است.

گردهمایی فعالان رسانه‌ای

حجت فیروزیخت، دبیر انجمن خبرنگاران و نماینده استانداری آذربایجان غربی نیز در این جلسه اظهار کرد: استانداری آذربایجان غربی در حال جمع بندی و برنامه‌ریزی برای افتتاح پروژه‌های عمرانی است و جزئیات این برنامه‌ها در جلسات مطبوعاتی خدمت عموم مردم استان اطلاع رسانی می‌شود.

وی با تقدیر از صداوسیما مرکز استان آذربایجان غربی به دلیل پخش تصاویر قدیمی و ماندگار از فعالیت‌های انقلابی مردم استان در سال های اخیر بیان کرد: پخش این تصاویر برای نسل جوان راهگشا و برای نسل انقلاب  بسیار لذت بخش است و امیدواریم این روند مثبت ادامه پیدا کند.

وی برگزاری گردهمایی فعالان رسانه ای و مطبوعاتی استان برای ایجاد هماهنگی در پوشش مناسب راهپیمایی روز 22 بهمن و ایام الله دهه فجر را مفید دانست و خواستار انجام آن شد.

رقابت آفرینی برای پوشش اخبار انقلابی

مرتضی نبی زاده نماینده کمیته دانشجویی ستاد دهه فجر و دبیر ارشد خبرگزاری‌های ایسنا و ایکنا نیز در این کمیته ضمن تاکید بر لزوم ایجاد فضای رقابتی برای پوشش مناسب و حرفه ای برنامه های دهه فجر اظهار کرد: ایجاد چنین فضایی در بین رسانه‌ها برای پوشش مناسب و خلق آثار حرفه‌ای می‌تواند نقش مهمی در پوشش مناسب برنامه‌های دهه فجر سال 92 ایفا کند.

کرامت سرپرست خبرگزاری جمهوری اسلامی در آذربایجان غربی نیز در این جلسه ضمن ابراز نگرانی از پایین آمدن کیفیت تولید اخبار در رسانه‌ها اظهار کرد: کاهش تولید آثار فاخر و تاثیرگذاز، و اتکا به خروجی رسانه‌های دیگر بسیار نگران کننده است.

استفاده از آثار آرشیوی رسانه‌های قدیمی

وی افزود: شایسته است رسانه‌های قدیمی‌تر که در سالهای انقلاب در آذربایجان غربی فعالیت می‌کردند با بهره‌مندی از تصاویر و آثار آرشیوی خود زمینه استفاده شهروندان از آن را در قالب نمایشگاهی فراهم آورند.

کرامت گفت: متاسفانه چند سال پیش آرشیو آثار مربوط به انقلاب در این رسانه از آذربایجان غربی برای بهینه سازی به تهران انتقال داده شده و مفقود شده و عملا امکان استفاده از آن فراهم نیست.

رسانه‌ها ارزش‌های انقلابی را معرفی کنند

محمد آقایارلو مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی ندای ارومیـــه نیز در این جلسه با تبیین ارزش‌های یک رسانه انقلابی اظهار کرد: رسانه انقلابی باید در برابر مسائل کشور و مسائل منطقه ای مسئولانه برخورد کند و چنین رسانه‌ای نباید نقش تریبون دشمن در بحران های ملی را بر عهده گیرد.

آقایارلو با تاکید بر لزوم فعالیت‌های حرفه‌ای در ایام الله دهه فجر گفت: به نمایش گذاشتن وحدت اقشار مختلف مردم با مذاهب و ادیان گوناگون در راهپیمایی 22 بهمن از مهم ترین  محور های فعالیت رسانه ها در این ایام می‌تواند باشد.

حماسه دوم بهمن در تقویم انقلاب گنجانده شود

محمّد آقایی پر مدیرخبرگزاری تسنیمدر آذربایجان غربی نیز در این جلسه اظهار کرد: سالروز حماسه دوم بهمن ارومیه پس از گذشت بیش از سه دهه فقط چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و این موضوع به عنوان بخش مهمی از تاریخ انقلاب در منطقه آذربایجان نباید با تغییر دولتها دچار فراموشی شود.

وی افزود: مردم ارومیه به عنوان تنها شهری که شیوه مبارزه مسلحانه با رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را در سال 57 برگزیدند نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته و شهدای گرانقدری را در این راه تقدیم نظام اسلامی کرده اند بنابراین پاسداشت قیام مسلحانه دوم بهمن در ارومیه یک مطالبه از سوی افکار عمومی است.

10پخش فیم مستند 10 فیلم سینمایی انقلابی

آقایی پر گفت: مردم ارومیه در دوم بهمن 57 با فرماندهی حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی، مجاهد نستوه آذربایجان با سنگر گرفتن در مسجد اعظم ارومیه به مقابله مسلحانه با حمله لشگر 64 پیاده که با تانک های نظامی به قصد تخریب مسجد اعظم وارد خیابانها شده بودند اقدام کردند.

در این جلسه مدیران بخش‌های مختلف صدا و سیمای آذربایجان غربی مشروح برنامه‌های این رسانه در ایام الله دهه فجر را اعلام کردند که بر اساس آن با پخش ده فیلم سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی در این ایام برنامه‌های زنده تلوزیونی و رادیویی با حضور مسئولان و چهره‌های انقلابی استان به روی آنتن می‌رود.

پخش برنامه مستند انقلاب اسلامی در آذربایجان غربی که سال گذشته تهیه شده است از دیگر برنامه‌های صدا و سیمای آذربایجان غربی در دهه فجر است.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

حماسه قیام مسلحانه ارومیه در برنامه کمیته های دهه فجر قرار گیرد

به گزارشارومیهمحمّد آقایی پر امروز در جلسه کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد دهه فجر آذربایجان غربی که در سالن جلسات سازمان صدا و سیمای آذربایجان غربی برگزار شد اظهار کرد: سالروز حماسه دوم بهمن ارومیه پس از گذشت بیش از سه دهه فقط چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و این موضوع به عنوان بخش مهمی از تاریخ انقلاب در منطقه آذربایجان نباید با تغییر دولتها دچار فراموشی شود.

وی افزود: مردم ارومیه به عنوان تنها شهری که شیوه مبارزه مسلحانه با رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را در سال 57 برگزیدند نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته و شهدای گرانقدری را در این راه تقدیم نظام اسلامی کرده اند بنابراین پاسداشت قیام مسلحانه دوم بهمن در ارومیه یک مطالبه از سوی افکار عمومی است.

آقایی پر گفت: مردم ارومیه در دوم بهمن 57 با فرماندهی حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی، مجاهد نستوه آذربایجان با سنگر گرفتن در مسجد اعظم ارومیه به مقابله مسلحانه با حمله لشگر 64 پیاده که با تانک های نظامی به قصد تخریب مسجد اعظم وارد خیابانها شده بودند اقدام کردند.

مدیرخبرگزاری تسنیمدر آذربایجان غربی تصریح کرد: سال گذشته به همین مناسبت مسئولین ارشد و رجال مذهبی استان با رهبر معظم انقلاب ملاقات کرده و متعاقب آن 400 نفر از منتخبین آذربایجان غربی با ایشان دیدار کردند.

وی گفت: امسال به اندازه کافی به این مناسبت انقلابی پرداخته نشده است بنابراین کمیته های مختلف ستاد دهه فجر بگونه ای در آذربایجان غربی برنامه ریزی کنند تا در قالب این برنامه ها آئین های گرامیداشت تنها قیام مسلحانه مردم ایران بر علیه رژیم پهلوی نیز گنجانده شود تا در نتیجه آن قشرهای مختلف جامعه بویژه جوانان با ابعاد فراوان انقلاب اسلامی آشناتر شود.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

حماسه قیام مسلحانه ارومیه در برنامه کمیته های دهه فجر قرار گیرد

به گزارشارومیهمحمّد آقایی پر امروز در جلسه کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد دهه فجر آذربایجان غربی که در سالن جلسات سازمان صدا و سیمای آذربایجان غربی برگزار شد اظهار کرد: سالروز حماسه دوم بهمن ارومیه پس از گذشت بیش از سه دهه فقط چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و این موضوع به عنوان بخش مهمی از تاریخ انقلاب در منطقه آذربایجان نباید با تغییر دولتها دچار فراموشی شود.

وی افزود: مردم ارومیه به عنوان تنها شهری که شیوه مبارزه مسلحانه با رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را در سال 57 برگزیدند نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته و شهدای گرانقدری را در این راه تقدیم نظام اسلامی کرده اند بنابراین پاسداشت قیام مسلحانه دوم بهمن در ارومیه یک مطالبه از سوی افکار عمومی است.

آقایی پر گفت: مردم ارومیه در دوم بهمن 57 با فرماندهی حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی، مجاهد نستوه آذربایجان با سنگر گرفتن در مسجد اعظم ارومیه به مقابله مسلحانه با حمله لشگر 64 پیاده که با تانک های نظامی به قصد تخریب مسجد اعظم وارد خیابانها شده بودند اقدام کردند.

مدیرخبرگزاری تسنیمدر آذربایجان غربی تصریح کرد: سال گذشته به همین مناسبت مسئولین ارشد و رجال مذهبی استان با رهبر معظم انقلاب ملاقات کرده و متعاقب آن 400 نفر از منتخبین آذربایجان غربی با ایشان دیدار کردند.

وی گفت: امسال به اندازه کافی به این مناسبت انقلابی پرداخته نشده است بنابراین کمیته های مختلف ستاد دهه فجر بگونه ای در آذربایجان غربی برنامه ریزی کنند تا در قالب این برنامه ها آئین های گرامیداشت تنها قیام مسلحانه مردم ایران بر علیه رژیم پهلوی نیز گنجانده شود تا در نتیجه آن قشرهای مختلف جامعه بویژه جوانان با ابعاد فراوان انقلاب اسلامی آشناتر شود.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

رسانه های فارسی زبان لندن نشین از جمله رسانه هایی هستند که نقش مهمی را در سال های اخیر - چه در دروغ

گروه تاریخ مشرق-در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران- که منجر به شکل‌گیری جمهوری اسلامی در این دیار شد- به نظر می‌رسد تقویت شناخت عوامل اتفاق، اتحاد و یکپارچگی ملت برای برداشتن گامی بلند در مسیر تعیین سرنوشت خود، ضروری باشد.
قیام سراسری ایرانیان در جامعه‌ای با قلمرو سرزمینی وسیع و با سلائق و قومیت‌های متنوع به عنوان یک پدیده بی‌مانند در تاریخ جهان علیه استبداد و استعمار به این دلیل بی‌بدیل بود که صرفاً راه خود را بر ایجاد تحول فکری در انسان بنا گذاشت و هرگز در برابر قدرت سخت عوامل ضداستقلال خود به ابزارهای مشابه متوسل نشد.
حرکت در مسیر آگاهی از این رو رمز پیروزی ایران بود که قدرت سخت را در مواجهه با خود نه تنها بی‌تاثیر می‌ساخت بلکه هر نوع تشدید خشونت از قبیل شکنجه و کشتار برای شکستن اراده و عزم ملت ایران در کسب استقلال، شناخت بیشتر از استبداد (پهلوی) و سلطه‌گران (آمریکا، انگلیس و اسرائیل) را رقم می‌زد.

علم در مورد وضعیت ارائه خدمات پایه‌ای به مردم در سال 56- که شاه مدعی بود کشور را در آستانه نیل به تمدن بزرگ قرار داده!!- می‌نویسد: «جمعه 27/3/56: آیت‌الله [احمد] خوانساری تلفن کرد که در قم برق نیست و مردم بی‌آب مانده‌اند، تلفنی (به شاه) عرض کردم. فرمودند فوری به دولت بگو... ولی این حرف‌ها نیست. کار از پایه خراب است اکنون باز در تهران بی‌برقی است، منجمله منزل خودم هر شب برق قطع می‌شود و ناچار یک موتور برق کوچک خریده‌ام که این دو سه روزه به کار بیافتد... کار به حدی مسخره شده که از تصور خارج است... می‌ترسم یک دفعه امور از داخله بگسلد، ولی امیدوارم چنین چیزی پیش نیاید.» (یادداشتهای علم، ج6، ص497)
در این فراز وزیر دربار شاه به صراحت پیش‌بینی بحران اجتماعی و گسترش اعتراضات تا حد از هم گسستن امور داخلی را مطرح می‌سازد. باید توجه داشت بحران قطع برق به صورت روزانه هشت ساعت مربوط به روستاها نیست که اصولاً به طور کلی از این نعمت محروم بودند بلکه مربوط به پایتخت کشوری است که استبداد حاکم بر آن در تبلیغات مدعی بود به زودی ایران در تحت تسلط آمریکا، انگلیس و اسرائیل به یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی تبدیل خواهد شد. حال چگونه بدون چنین زیرساخت‌های ابتدایی می‌توانستیم به کمک نور شمع و فانوس، صنعتی شویم خدا می‌داند.
البته در فرازی دیگر در سال 55 علم خود به این واقعیت اذعان دارد که با قطعی ممتد برق در کشور عملاً راه‌اندازی صنعت زیانده خواهد بود: «یکشنبه 26/10/55-... نبودن برق و ساعات ممتد خاموشی در پایتخت و ولایات، خوابیدن و ضرر هنگفت صنایع به علت نبودن برق، خرابی تلفن، نبودن ...» (همان، ص391)
در نیمه اول همین سال 1355 نیر علم بحث در مرز تمدن بزرگ بودن را به سخره می‌گیرد و می‌گوید: «در مرز تمدن بزرگ، پایتخت کشور ما هنوز خاموشی برق داشته و هیچ سرویس صحیحی، نه آب، نه برق، حتی در پایتخت نتوانیم به مردم بدهیم، واقعاً ننگ است، واقعاً ننگ است... هر الاغی را شاهنشاه به نخست‌وزیری برگزیند، همین قدر که قدری حمیت و حقیقت داشته باشد، کافی است که وضع را نجات بدهد. جهان وطن که نمی‌تواند وطن آباد کند.» (همان، ص182) مراد علم از جهان وطن هویدا است که علاوه بر بهایی بودن، عضویت وی در سازمان فراماسونری و ترویج تز جهان وطنی محملی برای خدمت به صهیونیستها و پشت کردن به ایران و ایرانیت بود.


این حاتم‌بخشی‌ها از سرمایه ملت ایران منحصر به آمریکا نبوده بلکه وابستگان به آمریکا نیز از آن سهم داشتند که مناسب است به مواردی از آن‌ها از خاطرات علم اشاره شود: «شنبه 22/3/1355 موثقی را پس از شرفیابی دیدم. مذاکراتش با ملک‌خالد خوب بود و بیچاره قول داده است پانصد میلیون دلار حسب‌الامر اعلیحضرت همایونی به ملک حسین بدهد.» (همان، جلد6، ص152) از دیگر نمونه‌ها خرید کاخ و اتومبیل‌های متعدد برای پادشاه افغانستان در ایتالیا است: «عرض کردم پادشاه افغانستان باز یک اتومبیل در رم خریده به ده هزار دلار و پولش را از شاهنشاه می‌خواهد. فرمودند، البته بده، چه باید کرد خدا به ما می‌رساند که ما به دیگران بدهیم» (همان، ج6، صص6-45)
البته در کنار چپاول ثروت ایران توسط قدرت خارجی که با درنده‌خویی وصف نیافتنی عمل می‌کردند به تعبیر علم لاشخورهای داخلی نیز در حاشیه این چپاولگری‌ها بی‌بهره نبودند. مناسب است علت این‌که ملت ایران از این ثروت (تولید 6 میلیون بشکه نفت در روز) کمترین بهره‌ای نمی‌بردند و حتی در تهران وضعیت آموزش و کمبود فضای آموزشی به حدی فاجعه‌آمیز بود که بعضاً دبیرستان‌ها به صورت چهارشیفته اداره می‌شده را از زبان علم دنبال کنیم: «26/11/47- وای که طبقه حاکمه چقدر فاسد و پلید است.» (همان، ج1، ص131) و در فرازی دیگر: «8/12/53- صبح ملاقات‌های منزل جایگاه بود چون همه از طبقه لاشخور حاکمه (طبقه خودم) بودند و هرکس به منظور جلب منفعتی آمده بود.» (همان، ج 4، ص393) و در جایی دیگر می‌افزاید: «15/12/53- صبح باز لاشخورها به سراغ من آمده بودند که از سفر گسترده تازه متمتع باشند. واقعاً جانکاه است.» (همان، ج4، ص401)
 علم به استفاده از تعبیر لاشخور اصرار دارد و به‌گونه‌ای می‌خواهد بگوید ثروت اصلی را آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌برند و ته مانده آن‌را افراد وابسته به این قدرت‌ها در داخل کشور لذا می‌گوید: «31/4/54- لاشخورها که در اطراف ما هستند، برای بلعیدن این کار بزرگ دهن باز کرده‌اند و از طرق مختلف حمله می‌آورند.» (همان، ج5، ص200)
به این ترتیب پیش‌بینی علم از وضعیت ایران در سال 52، انفجار ملت است: «26/5/52- من وضع را قابل انفجار می‌بینم و بسیار نگرانم». (همان، ج3، ص111) و در سال 54 قاطعانه می‌گوید که ایرانیان راهی جز انقلاب نخواهند داشت: «3/11/54- مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر داشت مذاکراتی بود که دیشب با [عبدالمجید] مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم، چون چندتا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره می‌کردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن می‌گفت که بی‌نهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به طوری است که قاعدتاً باید به انقلاب بیانجامد.» (ج5، ص452)

*عباس سلیمی نمین



۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

رسانه های فارسی زبان لندن نشین از جمله رسانه هایی هستند که نقش مهمی را در سال های اخیر - چه در دروغ

گروه تاریخ مشرق-در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران- که منجر به شکل‌گیری جمهوری اسلامی در این دیار شد- به نظر می‌رسد تقویت شناخت عوامل اتفاق، اتحاد و یکپارچگی ملت برای برداشتن گامی بلند در مسیر تعیین سرنوشت خود، ضروری باشد.
قیام سراسری ایرانیان در جامعه‌ای با قلمرو سرزمینی وسیع و با سلائق و قومیت‌های متنوع به عنوان یک پدیده بی‌مانند در تاریخ جهان علیه استبداد و استعمار به این دلیل بی‌بدیل بود که صرفاً راه خود را بر ایجاد تحول فکری در انسان بنا گذاشت و هرگز در برابر قدرت سخت عوامل ضداستقلال خود به ابزارهای مشابه متوسل نشد.
حرکت در مسیر آگاهی از این رو رمز پیروزی ایران بود که قدرت سخت را در مواجهه با خود نه تنها بی‌تاثیر می‌ساخت بلکه هر نوع تشدید خشونت از قبیل شکنجه و کشتار برای شکستن اراده و عزم ملت ایران در کسب استقلال، شناخت بیشتر از استبداد (پهلوی) و سلطه‌گران (آمریکا، انگلیس و اسرائیل) را رقم می‌زد.

علم در مورد وضعیت ارائه خدمات پایه‌ای به مردم در سال 56- که شاه مدعی بود کشور را در آستانه نیل به تمدن بزرگ قرار داده!!- می‌نویسد: «جمعه 27/3/56: آیت‌الله [احمد] خوانساری تلفن کرد که در قم برق نیست و مردم بی‌آب مانده‌اند، تلفنی (به شاه) عرض کردم. فرمودند فوری به دولت بگو... ولی این حرف‌ها نیست. کار از پایه خراب است اکنون باز در تهران بی‌برقی است، منجمله منزل خودم هر شب برق قطع می‌شود و ناچار یک موتور برق کوچک خریده‌ام که این دو سه روزه به کار بیافتد... کار به حدی مسخره شده که از تصور خارج است... می‌ترسم یک دفعه امور از داخله بگسلد، ولی امیدوارم چنین چیزی پیش نیاید.» (یادداشتهای علم، ج6، ص497)
در این فراز وزیر دربار شاه به صراحت پیش‌بینی بحران اجتماعی و گسترش اعتراضات تا حد از هم گسستن امور داخلی را مطرح می‌سازد. باید توجه داشت بحران قطع برق به صورت روزانه هشت ساعت مربوط به روستاها نیست که اصولاً به طور کلی از این نعمت محروم بودند بلکه مربوط به پایتخت کشوری است که استبداد حاکم بر آن در تبلیغات مدعی بود به زودی ایران در تحت تسلط آمریکا، انگلیس و اسرائیل به یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی تبدیل خواهد شد. حال چگونه بدون چنین زیرساخت‌های ابتدایی می‌توانستیم به کمک نور شمع و فانوس، صنعتی شویم خدا می‌داند.
البته در فرازی دیگر در سال 55 علم خود به این واقعیت اذعان دارد که با قطعی ممتد برق در کشور عملاً راه‌اندازی صنعت زیانده خواهد بود: «یکشنبه 26/10/55-... نبودن برق و ساعات ممتد خاموشی در پایتخت و ولایات، خوابیدن و ضرر هنگفت صنایع به علت نبودن برق، خرابی تلفن، نبودن ...» (همان، ص391)
در نیمه اول همین سال 1355 نیر علم بحث در مرز تمدن بزرگ بودن را به سخره می‌گیرد و می‌گوید: «در مرز تمدن بزرگ، پایتخت کشور ما هنوز خاموشی برق داشته و هیچ سرویس صحیحی، نه آب، نه برق، حتی در پایتخت نتوانیم به مردم بدهیم، واقعاً ننگ است، واقعاً ننگ است... هر الاغی را شاهنشاه به نخست‌وزیری برگزیند، همین قدر که قدری حمیت و حقیقت داشته باشد، کافی است که وضع را نجات بدهد. جهان وطن که نمی‌تواند وطن آباد کند.» (همان، ص182) مراد علم از جهان وطن هویدا است که علاوه بر بهایی بودن، عضویت وی در سازمان فراماسونری و ترویج تز جهان وطنی محملی برای خدمت به صهیونیستها و پشت کردن به ایران و ایرانیت بود.


این حاتم‌بخشی‌ها از سرمایه ملت ایران منحصر به آمریکا نبوده بلکه وابستگان به آمریکا نیز از آن سهم داشتند که مناسب است به مواردی از آن‌ها از خاطرات علم اشاره شود: «شنبه 22/3/1355 موثقی را پس از شرفیابی دیدم. مذاکراتش با ملک‌خالد خوب بود و بیچاره قول داده است پانصد میلیون دلار حسب‌الامر اعلیحضرت همایونی به ملک حسین بدهد.» (همان، جلد6، ص152) از دیگر نمونه‌ها خرید کاخ و اتومبیل‌های متعدد برای پادشاه افغانستان در ایتالیا است: «عرض کردم پادشاه افغانستان باز یک اتومبیل در رم خریده به ده هزار دلار و پولش را از شاهنشاه می‌خواهد. فرمودند، البته بده، چه باید کرد خدا به ما می‌رساند که ما به دیگران بدهیم» (همان، ج6، صص6-45)
البته در کنار چپاول ثروت ایران توسط قدرت خارجی که با درنده‌خویی وصف نیافتنی عمل می‌کردند به تعبیر علم لاشخورهای داخلی نیز در حاشیه این چپاولگری‌ها بی‌بهره نبودند. مناسب است علت این‌که ملت ایران از این ثروت (تولید 6 میلیون بشکه نفت در روز) کمترین بهره‌ای نمی‌بردند و حتی در تهران وضعیت آموزش و کمبود فضای آموزشی به حدی فاجعه‌آمیز بود که بعضاً دبیرستان‌ها به صورت چهارشیفته اداره می‌شده را از زبان علم دنبال کنیم: «26/11/47- وای که طبقه حاکمه چقدر فاسد و پلید است.» (همان، ج1، ص131) و در فرازی دیگر: «8/12/53- صبح ملاقات‌های منزل جایگاه بود چون همه از طبقه لاشخور حاکمه (طبقه خودم) بودند و هرکس به منظور جلب منفعتی آمده بود.» (همان، ج 4، ص393) و در جایی دیگر می‌افزاید: «15/12/53- صبح باز لاشخورها به سراغ من آمده بودند که از سفر گسترده تازه متمتع باشند. واقعاً جانکاه است.» (همان، ج4، ص401)
 علم به استفاده از تعبیر لاشخور اصرار دارد و به‌گونه‌ای می‌خواهد بگوید ثروت اصلی را آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌برند و ته مانده آن‌را افراد وابسته به این قدرت‌ها در داخل کشور لذا می‌گوید: «31/4/54- لاشخورها که در اطراف ما هستند، برای بلعیدن این کار بزرگ دهن باز کرده‌اند و از طرق مختلف حمله می‌آورند.» (همان، ج5، ص200)
به این ترتیب پیش‌بینی علم از وضعیت ایران در سال 52، انفجار ملت است: «26/5/52- من وضع را قابل انفجار می‌بینم و بسیار نگرانم». (همان، ج3، ص111) و در سال 54 قاطعانه می‌گوید که ایرانیان راهی جز انقلاب نخواهند داشت: «3/11/54- مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر داشت مذاکراتی بود که دیشب با [عبدالمجید] مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم، چون چندتا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره می‌کردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن می‌گفت که بی‌نهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به طوری است که قاعدتاً باید به انقلاب بیانجامد.» (ج5، ص452)

*عباس سلیمی نمین



۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

رسانه های فارسی زبان لندن نشین از جمله رسانه هایی هستند که نقش مهمی را در سال های اخیر - چه در دروغ

گروه تاریخ مشرق-در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران- که منجر به شکل‌گیری جمهوری اسلامی در این دیار شد- به نظر می‌رسد تقویت شناخت عوامل اتفاق، اتحاد و یکپارچگی ملت برای برداشتن گامی بلند در مسیر تعیین سرنوشت خود، ضروری باشد.
قیام سراسری ایرانیان در جامعه‌ای با قلمرو سرزمینی وسیع و با سلائق و قومیت‌های متنوع به عنوان یک پدیده بی‌مانند در تاریخ جهان علیه استبداد و استعمار به این دلیل بی‌بدیل بود که صرفاً راه خود را بر ایجاد تحول فکری در انسان بنا گذاشت و هرگز در برابر قدرت سخت عوامل ضداستقلال خود به ابزارهای مشابه متوسل نشد.
حرکت در مسیر آگاهی از این رو رمز پیروزی ایران بود که قدرت سخت را در مواجهه با خود نه تنها بی‌تاثیر می‌ساخت بلکه هر نوع تشدید خشونت از قبیل شکنجه و کشتار برای شکستن اراده و عزم ملت ایران در کسب استقلال، شناخت بیشتر از استبداد (پهلوی) و سلطه‌گران (آمریکا، انگلیس و اسرائیل) را رقم می‌زد.

علم در مورد وضعیت ارائه خدمات پایه‌ای به مردم در سال 56- که شاه مدعی بود کشور را در آستانه نیل به تمدن بزرگ قرار داده!!- می‌نویسد: «جمعه 27/3/56: آیت‌الله [احمد] خوانساری تلفن کرد که در قم برق نیست و مردم بی‌آب مانده‌اند، تلفنی (به شاه) عرض کردم. فرمودند فوری به دولت بگو... ولی این حرف‌ها نیست. کار از پایه خراب است اکنون باز در تهران بی‌برقی است، منجمله منزل خودم هر شب برق قطع می‌شود و ناچار یک موتور برق کوچک خریده‌ام که این دو سه روزه به کار بیافتد... کار به حدی مسخره شده که از تصور خارج است... می‌ترسم یک دفعه امور از داخله بگسلد، ولی امیدوارم چنین چیزی پیش نیاید.» (یادداشتهای علم، ج6، ص497)
در این فراز وزیر دربار شاه به صراحت پیش‌بینی بحران اجتماعی و گسترش اعتراضات تا حد از هم گسستن امور داخلی را مطرح می‌سازد. باید توجه داشت بحران قطع برق به صورت روزانه هشت ساعت مربوط به روستاها نیست که اصولاً به طور کلی از این نعمت محروم بودند بلکه مربوط به پایتخت کشوری است که استبداد حاکم بر آن در تبلیغات مدعی بود به زودی ایران در تحت تسلط آمریکا، انگلیس و اسرائیل به یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی تبدیل خواهد شد. حال چگونه بدون چنین زیرساخت‌های ابتدایی می‌توانستیم به کمک نور شمع و فانوس، صنعتی شویم خدا می‌داند.
البته در فرازی دیگر در سال 55 علم خود به این واقعیت اذعان دارد که با قطعی ممتد برق در کشور عملاً راه‌اندازی صنعت زیانده خواهد بود: «یکشنبه 26/10/55-... نبودن برق و ساعات ممتد خاموشی در پایتخت و ولایات، خوابیدن و ضرر هنگفت صنایع به علت نبودن برق، خرابی تلفن، نبودن ...» (همان، ص391)
در نیمه اول همین سال 1355 نیر علم بحث در مرز تمدن بزرگ بودن را به سخره می‌گیرد و می‌گوید: «در مرز تمدن بزرگ، پایتخت کشور ما هنوز خاموشی برق داشته و هیچ سرویس صحیحی، نه آب، نه برق، حتی در پایتخت نتوانیم به مردم بدهیم، واقعاً ننگ است، واقعاً ننگ است... هر الاغی را شاهنشاه به نخست‌وزیری برگزیند، همین قدر که قدری حمیت و حقیقت داشته باشد، کافی است که وضع را نجات بدهد. جهان وطن که نمی‌تواند وطن آباد کند.» (همان، ص182) مراد علم از جهان وطن هویدا است که علاوه بر بهایی بودن، عضویت وی در سازمان فراماسونری و ترویج تز جهان وطنی محملی برای خدمت به صهیونیستها و پشت کردن به ایران و ایرانیت بود.


این حاتم‌بخشی‌ها از سرمایه ملت ایران منحصر به آمریکا نبوده بلکه وابستگان به آمریکا نیز از آن سهم داشتند که مناسب است به مواردی از آن‌ها از خاطرات علم اشاره شود: «شنبه 22/3/1355 موثقی را پس از شرفیابی دیدم. مذاکراتش با ملک‌خالد خوب بود و بیچاره قول داده است پانصد میلیون دلار حسب‌الامر اعلیحضرت همایونی به ملک حسین بدهد.» (همان، جلد6، ص152) از دیگر نمونه‌ها خرید کاخ و اتومبیل‌های متعدد برای پادشاه افغانستان در ایتالیا است: «عرض کردم پادشاه افغانستان باز یک اتومبیل در رم خریده به ده هزار دلار و پولش را از شاهنشاه می‌خواهد. فرمودند، البته بده، چه باید کرد خدا به ما می‌رساند که ما به دیگران بدهیم» (همان، ج6، صص6-45)
البته در کنار چپاول ثروت ایران توسط قدرت خارجی که با درنده‌خویی وصف نیافتنی عمل می‌کردند به تعبیر علم لاشخورهای داخلی نیز در حاشیه این چپاولگری‌ها بی‌بهره نبودند. مناسب است علت این‌که ملت ایران از این ثروت (تولید 6 میلیون بشکه نفت در روز) کمترین بهره‌ای نمی‌بردند و حتی در تهران وضعیت آموزش و کمبود فضای آموزشی به حدی فاجعه‌آمیز بود که بعضاً دبیرستان‌ها به صورت چهارشیفته اداره می‌شده را از زبان علم دنبال کنیم: «26/11/47- وای که طبقه حاکمه چقدر فاسد و پلید است.» (همان، ج1، ص131) و در فرازی دیگر: «8/12/53- صبح ملاقات‌های منزل جایگاه بود چون همه از طبقه لاشخور حاکمه (طبقه خودم) بودند و هرکس به منظور جلب منفعتی آمده بود.» (همان، ج 4، ص393) و در جایی دیگر می‌افزاید: «15/12/53- صبح باز لاشخورها به سراغ من آمده بودند که از سفر گسترده تازه متمتع باشند. واقعاً جانکاه است.» (همان، ج4، ص401)
 علم به استفاده از تعبیر لاشخور اصرار دارد و به‌گونه‌ای می‌خواهد بگوید ثروت اصلی را آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌برند و ته مانده آن‌را افراد وابسته به این قدرت‌ها در داخل کشور لذا می‌گوید: «31/4/54- لاشخورها که در اطراف ما هستند، برای بلعیدن این کار بزرگ دهن باز کرده‌اند و از طرق مختلف حمله می‌آورند.» (همان، ج5، ص200)
به این ترتیب پیش‌بینی علم از وضعیت ایران در سال 52، انفجار ملت است: «26/5/52- من وضع را قابل انفجار می‌بینم و بسیار نگرانم». (همان، ج3، ص111) و در سال 54 قاطعانه می‌گوید که ایرانیان راهی جز انقلاب نخواهند داشت: «3/11/54- مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر داشت مذاکراتی بود که دیشب با [عبدالمجید] مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم، چون چندتا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره می‌کردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن می‌گفت که بی‌نهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به طوری است که قاعدتاً باید به انقلاب بیانجامد.» (ج5، ص452)

*عباس سلیمی نمین



۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

رسانه های فارسی زبان لندن نشین از جمله رسانه هایی هستند که نقش مهمی را در سال های اخیر - چه در دروغ

گروه تاریخ مشرق-در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران- که منجر به شکل‌گیری جمهوری اسلامی در این دیار شد- به نظر می‌رسد تقویت شناخت عوامل اتفاق، اتحاد و یکپارچگی ملت برای برداشتن گامی بلند در مسیر تعیین سرنوشت خود، ضروری باشد.
قیام سراسری ایرانیان در جامعه‌ای با قلمرو سرزمینی وسیع و با سلائق و قومیت‌های متنوع به عنوان یک پدیده بی‌مانند در تاریخ جهان علیه استبداد و استعمار به این دلیل بی‌بدیل بود که صرفاً راه خود را بر ایجاد تحول فکری در انسان بنا گذاشت و هرگز در برابر قدرت سخت عوامل ضداستقلال خود به ابزارهای مشابه متوسل نشد.
حرکت در مسیر آگاهی از این رو رمز پیروزی ایران بود که قدرت سخت را در مواجهه با خود نه تنها بی‌تاثیر می‌ساخت بلکه هر نوع تشدید خشونت از قبیل شکنجه و کشتار برای شکستن اراده و عزم ملت ایران در کسب استقلال، شناخت بیشتر از استبداد (پهلوی) و سلطه‌گران (آمریکا، انگلیس و اسرائیل) را رقم می‌زد.

علم در مورد وضعیت ارائه خدمات پایه‌ای به مردم در سال 56- که شاه مدعی بود کشور را در آستانه نیل به تمدن بزرگ قرار داده!!- می‌نویسد: «جمعه 27/3/56: آیت‌الله [احمد] خوانساری تلفن کرد که در قم برق نیست و مردم بی‌آب مانده‌اند، تلفنی (به شاه) عرض کردم. فرمودند فوری به دولت بگو... ولی این حرف‌ها نیست. کار از پایه خراب است اکنون باز در تهران بی‌برقی است، منجمله منزل خودم هر شب برق قطع می‌شود و ناچار یک موتور برق کوچک خریده‌ام که این دو سه روزه به کار بیافتد... کار به حدی مسخره شده که از تصور خارج است... می‌ترسم یک دفعه امور از داخله بگسلد، ولی امیدوارم چنین چیزی پیش نیاید.» (یادداشتهای علم، ج6، ص497)
در این فراز وزیر دربار شاه به صراحت پیش‌بینی بحران اجتماعی و گسترش اعتراضات تا حد از هم گسستن امور داخلی را مطرح می‌سازد. باید توجه داشت بحران قطع برق به صورت روزانه هشت ساعت مربوط به روستاها نیست که اصولاً به طور کلی از این نعمت محروم بودند بلکه مربوط به پایتخت کشوری است که استبداد حاکم بر آن در تبلیغات مدعی بود به زودی ایران در تحت تسلط آمریکا، انگلیس و اسرائیل به یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی تبدیل خواهد شد. حال چگونه بدون چنین زیرساخت‌های ابتدایی می‌توانستیم به کمک نور شمع و فانوس، صنعتی شویم خدا می‌داند.
البته در فرازی دیگر در سال 55 علم خود به این واقعیت اذعان دارد که با قطعی ممتد برق در کشور عملاً راه‌اندازی صنعت زیانده خواهد بود: «یکشنبه 26/10/55-... نبودن برق و ساعات ممتد خاموشی در پایتخت و ولایات، خوابیدن و ضرر هنگفت صنایع به علت نبودن برق، خرابی تلفن، نبودن ...» (همان، ص391)
در نیمه اول همین سال 1355 نیر علم بحث در مرز تمدن بزرگ بودن را به سخره می‌گیرد و می‌گوید: «در مرز تمدن بزرگ، پایتخت کشور ما هنوز خاموشی برق داشته و هیچ سرویس صحیحی، نه آب، نه برق، حتی در پایتخت نتوانیم به مردم بدهیم، واقعاً ننگ است، واقعاً ننگ است... هر الاغی را شاهنشاه به نخست‌وزیری برگزیند، همین قدر که قدری حمیت و حقیقت داشته باشد، کافی است که وضع را نجات بدهد. جهان وطن که نمی‌تواند وطن آباد کند.» (همان، ص182) مراد علم از جهان وطن هویدا است که علاوه بر بهایی بودن، عضویت وی در سازمان فراماسونری و ترویج تز جهان وطنی محملی برای خدمت به صهیونیستها و پشت کردن به ایران و ایرانیت بود.


این حاتم‌بخشی‌ها از سرمایه ملت ایران منحصر به آمریکا نبوده بلکه وابستگان به آمریکا نیز از آن سهم داشتند که مناسب است به مواردی از آن‌ها از خاطرات علم اشاره شود: «شنبه 22/3/1355 موثقی را پس از شرفیابی دیدم. مذاکراتش با ملک‌خالد خوب بود و بیچاره قول داده است پانصد میلیون دلار حسب‌الامر اعلیحضرت همایونی به ملک حسین بدهد.» (همان، جلد6، ص152) از دیگر نمونه‌ها خرید کاخ و اتومبیل‌های متعدد برای پادشاه افغانستان در ایتالیا است: «عرض کردم پادشاه افغانستان باز یک اتومبیل در رم خریده به ده هزار دلار و پولش را از شاهنشاه می‌خواهد. فرمودند، البته بده، چه باید کرد خدا به ما می‌رساند که ما به دیگران بدهیم» (همان، ج6، صص6-45)
البته در کنار چپاول ثروت ایران توسط قدرت خارجی که با درنده‌خویی وصف نیافتنی عمل می‌کردند به تعبیر علم لاشخورهای داخلی نیز در حاشیه این چپاولگری‌ها بی‌بهره نبودند. مناسب است علت این‌که ملت ایران از این ثروت (تولید 6 میلیون بشکه نفت در روز) کمترین بهره‌ای نمی‌بردند و حتی در تهران وضعیت آموزش و کمبود فضای آموزشی به حدی فاجعه‌آمیز بود که بعضاً دبیرستان‌ها به صورت چهارشیفته اداره می‌شده را از زبان علم دنبال کنیم: «26/11/47- وای که طبقه حاکمه چقدر فاسد و پلید است.» (همان، ج1، ص131) و در فرازی دیگر: «8/12/53- صبح ملاقات‌های منزل جایگاه بود چون همه از طبقه لاشخور حاکمه (طبقه خودم) بودند و هرکس به منظور جلب منفعتی آمده بود.» (همان، ج 4، ص393) و در جایی دیگر می‌افزاید: «15/12/53- صبح باز لاشخورها به سراغ من آمده بودند که از سفر گسترده تازه متمتع باشند. واقعاً جانکاه است.» (همان، ج4، ص401)
 علم به استفاده از تعبیر لاشخور اصرار دارد و به‌گونه‌ای می‌خواهد بگوید ثروت اصلی را آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌برند و ته مانده آن‌را افراد وابسته به این قدرت‌ها در داخل کشور لذا می‌گوید: «31/4/54- لاشخورها که در اطراف ما هستند، برای بلعیدن این کار بزرگ دهن باز کرده‌اند و از طرق مختلف حمله می‌آورند.» (همان، ج5، ص200)
به این ترتیب پیش‌بینی علم از وضعیت ایران در سال 52، انفجار ملت است: «26/5/52- من وضع را قابل انفجار می‌بینم و بسیار نگرانم». (همان، ج3، ص111) و در سال 54 قاطعانه می‌گوید که ایرانیان راهی جز انقلاب نخواهند داشت: «3/11/54- مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر داشت مذاکراتی بود که دیشب با [عبدالمجید] مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم، چون چندتا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره می‌کردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن می‌گفت که بی‌نهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به طوری است که قاعدتاً باید به انقلاب بیانجامد.» (ج5، ص452)

*عباس سلیمی نمین



۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت