هیئت یاوران ولایت

محفـل رهروان ثارالله و شهدا

دوش‌پرتاب‌ "میثاق" رقیب قدرتمند استینگر و RBS/ انهدام اهداف متحرک در ۸ ثانیه + تصاویر

به گزارش خبرنگار دفاعیخبرگزاری تسنیم، برای مقابله سریع و دقیق با اهداف هوایی، یگان‌های پدافند هوایی نیازمند تجهیزاتی هستند که علاوه بر تحرک بالا قابلیت دقت و تعدد آتش‌باری زیادی نیز داشته باشند.

در این میان توپ‌های ضدهوایی خیلی برای مقابله با تهدیدات هوایی هوشمند و چابک نیستند و اکثر موشک‌های ضدهوایی علیرغم اینکه از هدایت راداری بهره می‌برند اما بسیار بزرگ و درعین حال ثابتند و توانایی پوشش واحدهای متحرک را ندارند.

البته برای مقابله با این اهداف بسیاری از کشورها به صورت موازی اقدام به طراحی و ساخت تجهیزات جدیدی کردند که آنها را دوش‌پرتاب نامیدند.

کوتاه‌بردترین و جمع و جورترین سامانه دفاع هوایی موشکی، موشک‌های دوش پرتاب هستند.

این موشک‌ها قابل حمل توسط یک نفر بوده و به همین دلیل آنها را می‌توان در همه جا یافت.

بالگردها، هواپیماهای مسافربری و باربری، پرنده‌های نظامی کم سرعت و پهپادها از جمله قربانیان این‌گونه از موشک‌ها هستند.

یک سیستم موشکی زمین به هوای ارتفاع کم یا همان دوش‌پرتاب قابل حمل توسط نفر می‌توان به مدل "استرلا" که دارای کلاهک با قابلیت انفجار بالا و سیستم هدایتی غیر فعال مادون قرمز است، اشاره کرد.

این سیستم به طور کلی قابل مقایسه با سیستم FIM-4 آمریکاست. استرلا اولین نسل موشک زمین به هوا، قابل حمل توسط نفر و ساخت شوروی به شمار می‌رود که در سال 1968 وارد خدمت شد.

     

                                                                                           دوش پرتاب استرلا به کارگیری شده در ارتش شوروی

توجه آن روز جامعه جهانی به این محصول که بسیار سبک‌تر و سریع‌تر از سایر سامانه‌های پدافندی بود موجب شد تا این موشک از موفق‌ترین سلاح‌های صادراتی شوروی محسوب می‌شود.

در تقسیم‌بندی دوش‌پرتاب‌ها نیز به شیوه زیر عمل می‌کنند:

1- توپ بدون لگد که به شکل لوله‌ای باز است و گازهای واکنشی پرتاب از پشت آن خارج می‌شود و از گلوله‌های معمولی استفاده می‌کند.

انواع کوچک‌تر و سبک‌تر توپ‌های بدون لگد همچون توپ "کارل گوستاو" قابلیت استفاده به عنوان سلاح دوش پرتاب را دارند.

2- سلاح‌هایی هستند که از سیستم RPG یا گلوله‌های دارای پیشرانه راکت استفاده می‌کنند.

در این سلاح‌ها شلیک به وسیله مقدار کمی مواد منفجره یا با سیستم فشار گاز در یک راکت‌انداز کوچک انجام می‌شود و پس از اینکه راکت مسافتی را طی کرده و از شخص شلیک‌‌ کننده فاصله گرفت، فیوز آن روشن می‌شود و پس از آن نیروی پیشرانه گلوله از راکتی که پشت کلاهک جنگی قرار گرفته تأمین می‌شود.

خاطرنشان می‌شود موشک‌‌های دوش‌پرتاب نیز در دسته دوم قرار می‌گیرند و  این راکت‌ها به سیستم هدایتی مجهزند.

جمهوری اسلامی ایران نیز در این راستا گام‌های بسیار مهمی برداشت و توانست موشک‌های دوش‌پرتابی را طراحی کند که علاوه‌ بر سرعت واکنش بالا، قابلیت‌های منحصر به فردی داشته باشند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.

موشک‌های دوش‌پرتاب میثاق نمونه بارز این تجهیزات هستند که در میان برترین سلاح‌های دوش‌پرتابی جهان قرار دارند.

میثاق 1 موشکی با طول یک و نیم متر، دارای کمینه برد 500 متر و بیشینه برد 5000 متر، توان درگیری با اهداف در سقف پروازی 4000 متر و کمینه 30 متر است.

موشک دوش‌پرتاب میثاق

سرعت این موشک بالغ بر 600 متر بر ثانیه است ضمن اینکه مجموع وزن دوش‌پرتاب، موشک و سرجنگی به 16.8 کیلوگرم می‌رسد که در این میان 1.42 کیلوگرم جرم سرجنگی است.

از مهمترین ویژگی‌های پرتابگر میثاق می‌توان به بازه حرارتی عملکرد این دوش‌پرتاب اشاره کرد.

این پرتابگر موشک در دمای منفی40 تا مثبت60 درجه سانتیگراد قابل استفاده است و سامانه هدایت خودکار امکان شلیک‌کن و فراموش‌کن را فراهم کرده و به کاربر اجازه می‌دهد سریعاً موضع پرتاب را ترک کرده و از خطر آسیب دیدن از سوی دشمن کاسته شود. 

موشک دوش پرتاب میثاق 2 دارای حدود 1 کیلوگرم سرجنگی و قابلیت‌‌هایی نظیر گردش سریع حتی با زاویه‌ 60 درجه، عدم تاثیر امواج اخلال‌گر نظیر ECM بر ایجاد خطا در هدف‌گیری را داراست.

البته همان‌طور که اشاره شد این دوش‌پرتاب در بازه حرارتی بالایی عمل می‌کند و به معنی دستیابی به فناوری بالای موادی است که کمترین تاثیرپذیری را از اختلاف دما دارند.

به طور کلی طراحی و ساخت چنین تجهیزاتی نه تنها نیازمند فناوری و صنعت قدرتمند در حوزه نظامی است بلکه دانشمندان و مهندسان باید از توانایی بالایی در تحلیل و حل معادلات ترموالاستیک چنین تجهیزاتی برخوردار باشند.

توزیع حرارتی صورت گرفته در این ساختار که شبیه یک استوانه نازک است نیازمند موادی با فناوری ساخت بالاست که در برابر شوک حرارتی اعمال شده مقاومت کافی را داشته باشند.

                                                                                                       موشک و پرتابگر در یک نما

در اینجا باید به این نکته نیز اشاره کرد که آنچه میثاق 2 را متمایز از تمامی دوش‌پرتاب‌های جهان کرده، قدرت بالا در پرتاب موشک و اعمال سرعت اولیه بالا به موشک است، زیرا همان‌طور که در اطلاعات این موشک دوش‌پرتاب آمده، سرعت آن به بیش از 2.7 ماخ می‌رسد و با توجه به میزان سرعت صوت در هوا می‌‍‌توان سرعت بیش از 850 متر بر ثانیه را برای این موشک لحاظ کرد که سرعت بسیار بالایی به نسبت سایر موشک‌های دوش پرتاب به حساب می‌آید.

سرعت بالای حرکت موشک موجب می‌شود که فرصت عکس‌العمل از هدف گرفته شود و با یک ضرب و تقسیم ساده و با توجه به سرعت بالای این موشک دوش پرتاب که حداکثر برد و ارتفاع موثر آن 5 و حدود 4 کیلومتر است، می‌توان دریافت که این موشک دوش پرتاب قادر است هدف خود را در بیشترین و دورترین فاصله حرکتی خود در کمتر از 8 ثانیه مورد اصابت قرار دهد.

البته دوش‌پرتاب میثاق 2 سبک‌تر از نمونه نخستین آن است و این موجب می‌شود تا در میدان نبرد توانایی جابجایی آن افزایش یابد.

برای درک بهتر سرعت بالای موشک دوش‌پرتاب میثاق 2 و مقایسه آن با سایر دوش‌پرتاب‌های مشهور دنیا می‌توان به سرعت استینگر ساخت آمریکا اشاره کرد که در بیشترین اندازه به 750 متر بر ثانیه می‌رسد.

البته میثاق 2 با فاصله معناداری از ایگلای سرشناس روس که سرعتی معادل 600 متر بر ثانیه دارد نیز سریع‌تر است.

البته دوش‌پرتاب مشهور آر.بی.اس اروپایی نیز به زحمت حداکثر سرعت خود را به 700 متر بر ثانیه می‌رساند و این موضوع اهمیت و ارزش بالای میثاق 2 را باتوجه به سرعت بسیار بالای آن که فرصت عکس‌العمل را برای دشمن به حداقل می‌رساند بیشتر اثبات می‌کند.

در بخش بعدی به ویژگی‌های فنی موشک‌های به کارگیری شده و ساختار موشک‌های دوش پرتاب اشاره می‌کنیم.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

دوش‌پرتاب‌ "میثاق" رقیب قدرتمند استینگر و RBS/ انهدام اهداف متحرک در ۸ ثانیه + تصاویر

به گزارش خبرنگار دفاعیخبرگزاری تسنیم، برای مقابله سریع و دقیق با اهداف هوایی، یگان‌های پدافند هوایی نیازمند تجهیزاتی هستند که علاوه بر تحرک بالا قابلیت دقت و تعدد آتش‌باری زیادی نیز داشته باشند.

در این میان توپ‌های ضدهوایی خیلی برای مقابله با تهدیدات هوایی هوشمند و چابک نیستند و اکثر موشک‌های ضدهوایی علیرغم اینکه از هدایت راداری بهره می‌برند اما بسیار بزرگ و درعین حال ثابتند و توانایی پوشش واحدهای متحرک را ندارند.

البته برای مقابله با این اهداف بسیاری از کشورها به صورت موازی اقدام به طراحی و ساخت تجهیزات جدیدی کردند که آنها را دوش‌پرتاب نامیدند.

کوتاه‌بردترین و جمع و جورترین سامانه دفاع هوایی موشکی، موشک‌های دوش پرتاب هستند.

این موشک‌ها قابل حمل توسط یک نفر بوده و به همین دلیل آنها را می‌توان در همه جا یافت.

بالگردها، هواپیماهای مسافربری و باربری، پرنده‌های نظامی کم سرعت و پهپادها از جمله قربانیان این‌گونه از موشک‌ها هستند.

یک سیستم موشکی زمین به هوای ارتفاع کم یا همان دوش‌پرتاب قابل حمل توسط نفر می‌توان به مدل "استرلا" که دارای کلاهک با قابلیت انفجار بالا و سیستم هدایتی غیر فعال مادون قرمز است، اشاره کرد.

این سیستم به طور کلی قابل مقایسه با سیستم FIM-4 آمریکاست. استرلا اولین نسل موشک زمین به هوا، قابل حمل توسط نفر و ساخت شوروی به شمار می‌رود که در سال 1968 وارد خدمت شد.

     

                                                                                           دوش پرتاب استرلا به کارگیری شده در ارتش شوروی

توجه آن روز جامعه جهانی به این محصول که بسیار سبک‌تر و سریع‌تر از سایر سامانه‌های پدافندی بود موجب شد تا این موشک از موفق‌ترین سلاح‌های صادراتی شوروی محسوب می‌شود.

در تقسیم‌بندی دوش‌پرتاب‌ها نیز به شیوه زیر عمل می‌کنند:

1- توپ بدون لگد که به شکل لوله‌ای باز است و گازهای واکنشی پرتاب از پشت آن خارج می‌شود و از گلوله‌های معمولی استفاده می‌کند.

انواع کوچک‌تر و سبک‌تر توپ‌های بدون لگد همچون توپ "کارل گوستاو" قابلیت استفاده به عنوان سلاح دوش پرتاب را دارند.

2- سلاح‌هایی هستند که از سیستم RPG یا گلوله‌های دارای پیشرانه راکت استفاده می‌کنند.

در این سلاح‌ها شلیک به وسیله مقدار کمی مواد منفجره یا با سیستم فشار گاز در یک راکت‌انداز کوچک انجام می‌شود و پس از اینکه راکت مسافتی را طی کرده و از شخص شلیک‌‌ کننده فاصله گرفت، فیوز آن روشن می‌شود و پس از آن نیروی پیشرانه گلوله از راکتی که پشت کلاهک جنگی قرار گرفته تأمین می‌شود.

خاطرنشان می‌شود موشک‌‌های دوش‌پرتاب نیز در دسته دوم قرار می‌گیرند و  این راکت‌ها به سیستم هدایتی مجهزند.

جمهوری اسلامی ایران نیز در این راستا گام‌های بسیار مهمی برداشت و توانست موشک‌های دوش‌پرتابی را طراحی کند که علاوه‌ بر سرعت واکنش بالا، قابلیت‌های منحصر به فردی داشته باشند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.

موشک‌های دوش‌پرتاب میثاق نمونه بارز این تجهیزات هستند که در میان برترین سلاح‌های دوش‌پرتابی جهان قرار دارند.

میثاق 1 موشکی با طول یک و نیم متر، دارای کمینه برد 500 متر و بیشینه برد 5000 متر، توان درگیری با اهداف در سقف پروازی 4000 متر و کمینه 30 متر است.

موشک دوش‌پرتاب میثاق

سرعت این موشک بالغ بر 600 متر بر ثانیه است ضمن اینکه مجموع وزن دوش‌پرتاب، موشک و سرجنگی به 16.8 کیلوگرم می‌رسد که در این میان 1.42 کیلوگرم جرم سرجنگی است.

از مهمترین ویژگی‌های پرتابگر میثاق می‌توان به بازه حرارتی عملکرد این دوش‌پرتاب اشاره کرد.

این پرتابگر موشک در دمای منفی40 تا مثبت60 درجه سانتیگراد قابل استفاده است و سامانه هدایت خودکار امکان شلیک‌کن و فراموش‌کن را فراهم کرده و به کاربر اجازه می‌دهد سریعاً موضع پرتاب را ترک کرده و از خطر آسیب دیدن از سوی دشمن کاسته شود. 

موشک دوش پرتاب میثاق 2 دارای حدود 1 کیلوگرم سرجنگی و قابلیت‌‌هایی نظیر گردش سریع حتی با زاویه‌ 60 درجه، عدم تاثیر امواج اخلال‌گر نظیر ECM بر ایجاد خطا در هدف‌گیری را داراست.

البته همان‌طور که اشاره شد این دوش‌پرتاب در بازه حرارتی بالایی عمل می‌کند و به معنی دستیابی به فناوری بالای موادی است که کمترین تاثیرپذیری را از اختلاف دما دارند.

به طور کلی طراحی و ساخت چنین تجهیزاتی نه تنها نیازمند فناوری و صنعت قدرتمند در حوزه نظامی است بلکه دانشمندان و مهندسان باید از توانایی بالایی در تحلیل و حل معادلات ترموالاستیک چنین تجهیزاتی برخوردار باشند.

توزیع حرارتی صورت گرفته در این ساختار که شبیه یک استوانه نازک است نیازمند موادی با فناوری ساخت بالاست که در برابر شوک حرارتی اعمال شده مقاومت کافی را داشته باشند.

                                                                                                       موشک و پرتابگر در یک نما

در اینجا باید به این نکته نیز اشاره کرد که آنچه میثاق 2 را متمایز از تمامی دوش‌پرتاب‌های جهان کرده، قدرت بالا در پرتاب موشک و اعمال سرعت اولیه بالا به موشک است، زیرا همان‌طور که در اطلاعات این موشک دوش‌پرتاب آمده، سرعت آن به بیش از 2.7 ماخ می‌رسد و با توجه به میزان سرعت صوت در هوا می‌‍‌توان سرعت بیش از 850 متر بر ثانیه را برای این موشک لحاظ کرد که سرعت بسیار بالایی به نسبت سایر موشک‌های دوش پرتاب به حساب می‌آید.

سرعت بالای حرکت موشک موجب می‌شود که فرصت عکس‌العمل از هدف گرفته شود و با یک ضرب و تقسیم ساده و با توجه به سرعت بالای این موشک دوش پرتاب که حداکثر برد و ارتفاع موثر آن 5 و حدود 4 کیلومتر است، می‌توان دریافت که این موشک دوش پرتاب قادر است هدف خود را در بیشترین و دورترین فاصله حرکتی خود در کمتر از 8 ثانیه مورد اصابت قرار دهد.

البته دوش‌پرتاب میثاق 2 سبک‌تر از نمونه نخستین آن است و این موجب می‌شود تا در میدان نبرد توانایی جابجایی آن افزایش یابد.

برای درک بهتر سرعت بالای موشک دوش‌پرتاب میثاق 2 و مقایسه آن با سایر دوش‌پرتاب‌های مشهور دنیا می‌توان به سرعت استینگر ساخت آمریکا اشاره کرد که در بیشترین اندازه به 750 متر بر ثانیه می‌رسد.

البته میثاق 2 با فاصله معناداری از ایگلای سرشناس روس که سرعتی معادل 600 متر بر ثانیه دارد نیز سریع‌تر است.

البته دوش‌پرتاب مشهور آر.بی.اس اروپایی نیز به زحمت حداکثر سرعت خود را به 700 متر بر ثانیه می‌رساند و این موضوع اهمیت و ارزش بالای میثاق 2 را باتوجه به سرعت بسیار بالای آن که فرصت عکس‌العمل را برای دشمن به حداقل می‌رساند بیشتر اثبات می‌کند.

در بخش بعدی به ویژگی‌های فنی موشک‌های به کارگیری شده و ساختار موشک‌های دوش پرتاب اشاره می‌کنیم.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

PDW؛ نسل جدید سلاح‌های انفرادی + تصاویر

گروه دفاع و امنیت مشرق- قرن بیست و یکم و جنگ‌هایی که در سال‌های آغازین این هزاره جدید رخ داده است مبانی و سلاح‌های جدیدی را به علوم نظامی و ارتش های جهان وارد کرده است. یکی از این تعاریف بحث "سلاح های دفاع شخصی" یا " PDW : Personal Defence Weapon" است. در یک تعریف ساده می‌توان این خانواده از سلاح ها را چیزی مابین مسلسل های سبک دستی و سلاح‌های هجومی تعریف کرد. اندازه، وزن و شکل ظاهری این سلاح ها عمدتا شبیه به مسلسلهای دستی اما قدرت کشندگی آنها عمدتا شبیه به سلاح های هجومی است.

در واقع نیاز به این سلاح ها بیشتر در میادین نبردهای شهری و فاصله نزدیک امروز است که در آن سربازان به سلاحی کوتاه و سبک در عین با قدرت آتش بالا نیاز دارند. در این مطلب با 5 نمونه از این سلاح ها آشنا می شویم.

MP7

اولین سلاحی که در این لیست معرفی می شود یکی از جدیدترین و در عین حال بهترین سلاح ها در این حوزه به حساب می آید. ام پی 7 آلمانی ساخت شرکت هکلر اند کخ جایگزین اسلحه معروف MP5 می شود. این سلاح جدید کوچکتر از ام پی 5 است اما از لحاظ قدرت کشندگی بسیار برتر از آن است.



PDW؛ نسل جدید سلاح های انفرادی+عکس (آماده)

به گزارش مشرق، نوع طراحی MP7 بر اساس طرح T شکل است اما در جلوی سلاح دسته ای نیز برای زمان شلیک اتوماتیک نصب شده است. این سلاح با گلوله های کالیبر 30*4.6 میلی متری مسلح شده و خشابهای این سلاح نیز در گونه های 20 ، 30 و 40 تیری وجود دارد. این گلوله می تواند به بسیاری از کلاهخودها و جلیقه های ضد گلوله موجود در جهان به راحتی نفوذ کند.

نرخ آتش 950 گلوله در دقیقه و در عین حال دقت و عدم تکان زیاد در زمان شلیک اتوماتیک از دیگر فاکتورهای مثبت این سلاح است. وزن این سلاح با خشاب خالی تنها 1 کیلو و 900 گرم بوده و در زمانی که قنداق این سلاح باز نشده باشد طول آن تنها 45 سانتی متر است. این سلاح در حال حاضر در نیروهای نظامی 17 کشور جهان در حال خدمت است.

MSMC

برنامه " MSMC " مروبط به تلاش های صنایع دفاع هندوستان برای تولید یک سلاح دفاع شخصی است. این این سلاح در حقیقت زاییده برنامه " سامانه های تسلیحات سبک هند " است. این برنامه شامل سه مدل سلاح که یکی نمونه هجومی ، دیگری نمونه تیربار سبک و بعدی ساخت یک کاربین است. دو سلاح اولی مورد نظر هندی ها ساخته شده و در خدمت نیروهای مسلح این کشور است اما نمونه آخر به مشکلاتی رو به رو شد.



طراحی کلی این سلاح از یوزی به عاریت گرفته شده و از مکانیزم T شکل بهره می برد. این سلاح با استفاده از فشار گاز باروت مسلح شده و از یک خشاب 30 تیری بهره می برد. سلاح با گوله های 30*5.56 میلی متری مسلح می شود که گونه کوتاه تر کالیبر معروف 5.56 میلی متر است. این سلاح در عین حال که از اندازه کوچکی در حدود 50 سانتی متر و وزنی در حدود 2 کیلو و 800 گرم برخوردار است اما می تواند با نرخ آتش 700 تا 750 گلوله در دقیقه تیراندازی کرده و تا برد 300 متری نیز موثر باشد.



P90




P90 بر اساس نیاز خدمه خودروهای زرهی و نیروهای اعمال قانون که در فضاهای بسته و نزدیک به دشمن عملیات می کنند طراحی شده است. اما چند نکته جالب درباره این سلاح وجود دارد. یکی شکل ظاهری خود سلاح و خشاب آن است که بر روی اسلحه سوار می شود. کل سلاح شبیه به یک مکعب مستطیل بوده و خشاب آن ظرفیت 50 گلوله کالیبر 28*5.7 میلی متری را دارد.


به گزارش مشرق، فلسفه طراحی این گلوله خاصی داشتن مهماتی است که بتواند در جلیقه ضد گلوله نفوذ کند اما از بدن هدف خارج نشود. نکته جالب دیگر در خصوص این سلاح نحوه خارج شدن پوکه ها هستند. بعد از هر شلیک پوکه های مورد نظر نه از کنار بلکه از زیر اسلحه خارج و به زمین می افتد. این قابلیت در عملیات در فضاهای بسته که افراد نزدیک به یکدیگر قرار دارند نکته بسیار مهمی به حساب می آید.

طول P90 در حدود 50 سانتی متر و وزن آن در حدود 2 کیلو و 600 گرم است. این سلاح می تواند با سرعت 700 تیر در دقیقه شلیک کرده و برد موثر آن در حدود 200 متر است.

QCW-05

داشتن پر جمعیت ترین کشور جهان و به دنیال آن بزرگترین ارتش دنیا از لحاظ تعداد نیرو مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. صنایع دفاعی چین در چند دهه اخیر تلاش بسیار زیادی را در حوزه های گوناگون برای تامین نیازهای نیروهای مسلح این کشور با توان بومی صرف کردند. یکی از این بخش ها سلاح های سبک است. سلاح QCW-05 یک اسلحه دفاع شخصی ساخت چین است که با کالیبر 21*5.8 میلی متر است. علاقمندان به سلاح با نگاهی به این اسلحه به سرعت متوجه شباهتهای بسیار زیاد این تفنگ با اسلحه QBZ-95 که سلاح سازمانی ارتش چین است می شوند.



به نظر طراحان چینی برای کاهش هزینه های طراحی و همچنین راحت شدن آموزش این سلاح از همان طرح در اندازه ای کوچک تر بهره بردند. طراحی " QCW-05 " بولپاپ بوده و گلنگدن سلاح نیز در بالای سلاح قرار گرفته است. این سلاح با خشابهای 50 تیری مسلح شده و می تواند با سرعت 900 گلوله در دقیقه شلیک کند.



CBJ_ MS

اما سلاح بعدی ما ساخت شرکت ساب سوئد است. این شرکت سوئدی سالهاست که نیازهای گوناگون ارتش این کشور را تامین کرده و در بازار جهانی نیز بسیار موفق ظاهر شده است. اما سلاح CBJ MS ساخت این شرکت یک گونه متفاوت در این بازار است. این سلاح می تواند نه به عنوان یک سلاح دفاعی و حتی در قالب یک اسلحه هجومی وارد میدان شود. حتی می توان این سلاح را با خشاب 100 تیری و پایه زیر لوله مجهز کرده و از آن به عنوان سلاح پشتیبانی بهره برد.



CBJ MS می تواند با نرخ آتش 700 گلوله در دقیقه شلیک کرده و برد موثر آن 400 متر است. این سلاح از کالیبر 25*6.5 میلی متر بهره می برد و در صورت نیاز و در میدان نبرد می تواند با تغییر لوله کالیبر آن را به 9 میلی متری تغییر داد.

طراحی کلی سلاح از همان طرح معروف T شکل بهره می برد و طول آن در حدود 36 سانتی متر و وزن آن نیز در حدود 2 کیلو و 800 گرم است. این سلاح به ارتش سوئد تحویل داده شده است.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

PDW؛ نسل جدید سلاح‌های انفرادی + تصاویر

گروه دفاع و امنیت مشرق- قرن بیست و یکم و جنگ‌هایی که در سال‌های آغازین این هزاره جدید رخ داده است مبانی و سلاح‌های جدیدی را به علوم نظامی و ارتش های جهان وارد کرده است. یکی از این تعاریف بحث "سلاح های دفاع شخصی" یا " PDW : Personal Defence Weapon" است. در یک تعریف ساده می‌توان این خانواده از سلاح ها را چیزی مابین مسلسل های سبک دستی و سلاح‌های هجومی تعریف کرد. اندازه، وزن و شکل ظاهری این سلاح ها عمدتا شبیه به مسلسلهای دستی اما قدرت کشندگی آنها عمدتا شبیه به سلاح های هجومی است.

در واقع نیاز به این سلاح ها بیشتر در میادین نبردهای شهری و فاصله نزدیک امروز است که در آن سربازان به سلاحی کوتاه و سبک در عین با قدرت آتش بالا نیاز دارند. در این مطلب با 5 نمونه از این سلاح ها آشنا می شویم.

MP7

اولین سلاحی که در این لیست معرفی می شود یکی از جدیدترین و در عین حال بهترین سلاح ها در این حوزه به حساب می آید. ام پی 7 آلمانی ساخت شرکت هکلر اند کخ جایگزین اسلحه معروف MP5 می شود. این سلاح جدید کوچکتر از ام پی 5 است اما از لحاظ قدرت کشندگی بسیار برتر از آن است.



PDW؛ نسل جدید سلاح های انفرادی+عکس (آماده)

به گزارش مشرق، نوع طراحی MP7 بر اساس طرح T شکل است اما در جلوی سلاح دسته ای نیز برای زمان شلیک اتوماتیک نصب شده است. این سلاح با گلوله های کالیبر 30*4.6 میلی متری مسلح شده و خشابهای این سلاح نیز در گونه های 20 ، 30 و 40 تیری وجود دارد. این گلوله می تواند به بسیاری از کلاهخودها و جلیقه های ضد گلوله موجود در جهان به راحتی نفوذ کند.

نرخ آتش 950 گلوله در دقیقه و در عین حال دقت و عدم تکان زیاد در زمان شلیک اتوماتیک از دیگر فاکتورهای مثبت این سلاح است. وزن این سلاح با خشاب خالی تنها 1 کیلو و 900 گرم بوده و در زمانی که قنداق این سلاح باز نشده باشد طول آن تنها 45 سانتی متر است. این سلاح در حال حاضر در نیروهای نظامی 17 کشور جهان در حال خدمت است.

MSMC

برنامه " MSMC " مروبط به تلاش های صنایع دفاع هندوستان برای تولید یک سلاح دفاع شخصی است. این این سلاح در حقیقت زاییده برنامه " سامانه های تسلیحات سبک هند " است. این برنامه شامل سه مدل سلاح که یکی نمونه هجومی ، دیگری نمونه تیربار سبک و بعدی ساخت یک کاربین است. دو سلاح اولی مورد نظر هندی ها ساخته شده و در خدمت نیروهای مسلح این کشور است اما نمونه آخر به مشکلاتی رو به رو شد.



طراحی کلی این سلاح از یوزی به عاریت گرفته شده و از مکانیزم T شکل بهره می برد. این سلاح با استفاده از فشار گاز باروت مسلح شده و از یک خشاب 30 تیری بهره می برد. سلاح با گوله های 30*5.56 میلی متری مسلح می شود که گونه کوتاه تر کالیبر معروف 5.56 میلی متر است. این سلاح در عین حال که از اندازه کوچکی در حدود 50 سانتی متر و وزنی در حدود 2 کیلو و 800 گرم برخوردار است اما می تواند با نرخ آتش 700 تا 750 گلوله در دقیقه تیراندازی کرده و تا برد 300 متری نیز موثر باشد.



P90




P90 بر اساس نیاز خدمه خودروهای زرهی و نیروهای اعمال قانون که در فضاهای بسته و نزدیک به دشمن عملیات می کنند طراحی شده است. اما چند نکته جالب درباره این سلاح وجود دارد. یکی شکل ظاهری خود سلاح و خشاب آن است که بر روی اسلحه سوار می شود. کل سلاح شبیه به یک مکعب مستطیل بوده و خشاب آن ظرفیت 50 گلوله کالیبر 28*5.7 میلی متری را دارد.


به گزارش مشرق، فلسفه طراحی این گلوله خاصی داشتن مهماتی است که بتواند در جلیقه ضد گلوله نفوذ کند اما از بدن هدف خارج نشود. نکته جالب دیگر در خصوص این سلاح نحوه خارج شدن پوکه ها هستند. بعد از هر شلیک پوکه های مورد نظر نه از کنار بلکه از زیر اسلحه خارج و به زمین می افتد. این قابلیت در عملیات در فضاهای بسته که افراد نزدیک به یکدیگر قرار دارند نکته بسیار مهمی به حساب می آید.

طول P90 در حدود 50 سانتی متر و وزن آن در حدود 2 کیلو و 600 گرم است. این سلاح می تواند با سرعت 700 تیر در دقیقه شلیک کرده و برد موثر آن در حدود 200 متر است.

QCW-05

داشتن پر جمعیت ترین کشور جهان و به دنیال آن بزرگترین ارتش دنیا از لحاظ تعداد نیرو مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. صنایع دفاعی چین در چند دهه اخیر تلاش بسیار زیادی را در حوزه های گوناگون برای تامین نیازهای نیروهای مسلح این کشور با توان بومی صرف کردند. یکی از این بخش ها سلاح های سبک است. سلاح QCW-05 یک اسلحه دفاع شخصی ساخت چین است که با کالیبر 21*5.8 میلی متر است. علاقمندان به سلاح با نگاهی به این اسلحه به سرعت متوجه شباهتهای بسیار زیاد این تفنگ با اسلحه QBZ-95 که سلاح سازمانی ارتش چین است می شوند.



به نظر طراحان چینی برای کاهش هزینه های طراحی و همچنین راحت شدن آموزش این سلاح از همان طرح در اندازه ای کوچک تر بهره بردند. طراحی " QCW-05 " بولپاپ بوده و گلنگدن سلاح نیز در بالای سلاح قرار گرفته است. این سلاح با خشابهای 50 تیری مسلح شده و می تواند با سرعت 900 گلوله در دقیقه شلیک کند.



CBJ_ MS

اما سلاح بعدی ما ساخت شرکت ساب سوئد است. این شرکت سوئدی سالهاست که نیازهای گوناگون ارتش این کشور را تامین کرده و در بازار جهانی نیز بسیار موفق ظاهر شده است. اما سلاح CBJ MS ساخت این شرکت یک گونه متفاوت در این بازار است. این سلاح می تواند نه به عنوان یک سلاح دفاعی و حتی در قالب یک اسلحه هجومی وارد میدان شود. حتی می توان این سلاح را با خشاب 100 تیری و پایه زیر لوله مجهز کرده و از آن به عنوان سلاح پشتیبانی بهره برد.



CBJ MS می تواند با نرخ آتش 700 گلوله در دقیقه شلیک کرده و برد موثر آن 400 متر است. این سلاح از کالیبر 25*6.5 میلی متر بهره می برد و در صورت نیاز و در میدان نبرد می تواند با تغییر لوله کالیبر آن را به 9 میلی متری تغییر داد.

طراحی کلی سلاح از همان طرح معروف T شکل بهره می برد و طول آن در حدود 36 سانتی متر و وزن آن نیز در حدود 2 کیلو و 800 گرم است. این سلاح به ارتش سوئد تحویل داده شده است.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

رفتار تحسین‌برانگیز بازیکن استقلال + تصاویر

به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ تصویر زیر متعلق است به آندرانیک تیموریان بازیکن مسیحی(ارمنی) تیم ملی در حال بوسیدن «قرآن مجید»


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

رفتار تحسین‌برانگیز بازیکن استقلال + تصاویر

به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ تصویر زیر متعلق است به آندرانیک تیموریان بازیکن مسیحی(ارمنی) تیم ملی در حال بوسیدن «قرآن مجید»


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

زندگی در سردترین شهر جهان + تصاویر

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

کمبود ویتامین "دی" منجر به افزایش استرس در فصل امتحانات می‎شود

http://nedayeurmia.ir/uploads/thumbnails/thum-c7bb1001080ab793276-46524.gif_122644.jpg

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ندای ارومیــــــه، ابراهیم فلاحی اظهار کرد: برای ایام امتحانات به‎ منظور کاهش استرس، خوردن صبحانه یکی از مواردی است که باید رعایت شود.

 وی ادامه داد: در وعده صبحانه نیاز است از کشمش و خرما همراه با تخم‎مرغ، پنیر، گردو و بادام استفاده و از خوردن خامه و مربا خودداری شود.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: نیاز است در فصل امتحانات از غذاهای دریایی نظیر ماهی و میگو استفاده شود؛ چرا که این غذاها دارای امگا 3 بوده و در کاهش استرس مؤثرند.

 

دکتر فلاحی بیان کرد: کمبود ویتامین D منجر به افزایش استرس در فصل امتحانات می‎شود که افراد نیاز است از لبنیات به‎ دلیل داشتن کلسیم و ویتامین D بیشتر استفاده کنند و یا به‎منظور تأمین این ویتامین 20 دقیقه در روز زیر آفتاب قرار گیرند.

این استاد تغذیه دانشگاه علوم پزشکی لرستان با اشاره به اینکه توصیه می‎شود در فصل امتحانات افراد از مغزها(بادام و گردو) استفاده کنند و در طول ایام امتحان نیز از خرما و کشمش استفاده بیشتری داشته باشند، اظهار کرد: بهتر است در این ایام از خوردن فست‎فودها خودداری شود، همچنین از شکر، شکلات‎های ساده و شیرینی کمتر استفاده و به جای آن از شکلات‎های کاکائویی استفاده کنند.

 

وی با بیان اینکه مصرف آب کافی در کاهش استرس مؤثر است، افزود: نیاز است افراد قبل از خواب یک لیوان شیر و یا دو لیوان دوغ استفاده کنند تا بهتر بخوابند.

 

فلاحی تصریح کرد: نخوابیدن شب قبل از امتحان اشتباه است و افراد باید به‎گونه‎ای برنامه‎ریزی کنند که شب امتحان مطالعه نکنند و آرامش داشته باشند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اضافه کرد: نخوابیدن در شب امتحان باعث می‎شود افراد در طول روز از نظر هوشی و درک مطالب ضعیف شوند.

این متخصص تغذیه با بیان اینکه عده‎ای از افراد در شب‎های امتحان از قرص‎های آرام‎بخش جهت کاهش استرس استفاده می‎کنند، گفت: استفاده از داروهای آرام‎بخش توصیه نمی‎شود چرا که در مجموع باعث کاهش هوشیاری فرد می‎شود و اگرچه افراد ممکن است با مصرف این داروها استرس ظاهری کمتری داشته باشند اما درک مطلب آنها کمتر می‎شود.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

کمبود ویتامین "دی" منجر به افزایش استرس در فصل امتحانات می‎شود

http://nedayeurmia.ir/uploads/thumbnails/thum-c7bb1001080ab793276-46524.gif_122644.jpg

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ندای ارومیــــــه، ابراهیم فلاحی اظهار کرد: برای ایام امتحانات به‎ منظور کاهش استرس، خوردن صبحانه یکی از مواردی است که باید رعایت شود.

 وی ادامه داد: در وعده صبحانه نیاز است از کشمش و خرما همراه با تخم‎مرغ، پنیر، گردو و بادام استفاده و از خوردن خامه و مربا خودداری شود.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: نیاز است در فصل امتحانات از غذاهای دریایی نظیر ماهی و میگو استفاده شود؛ چرا که این غذاها دارای امگا 3 بوده و در کاهش استرس مؤثرند.

 

دکتر فلاحی بیان کرد: کمبود ویتامین D منجر به افزایش استرس در فصل امتحانات می‎شود که افراد نیاز است از لبنیات به‎ دلیل داشتن کلسیم و ویتامین D بیشتر استفاده کنند و یا به‎منظور تأمین این ویتامین 20 دقیقه در روز زیر آفتاب قرار گیرند.

این استاد تغذیه دانشگاه علوم پزشکی لرستان با اشاره به اینکه توصیه می‎شود در فصل امتحانات افراد از مغزها(بادام و گردو) استفاده کنند و در طول ایام امتحان نیز از خرما و کشمش استفاده بیشتری داشته باشند، اظهار کرد: بهتر است در این ایام از خوردن فست‎فودها خودداری شود، همچنین از شکر، شکلات‎های ساده و شیرینی کمتر استفاده و به جای آن از شکلات‎های کاکائویی استفاده کنند.

 

وی با بیان اینکه مصرف آب کافی در کاهش استرس مؤثر است، افزود: نیاز است افراد قبل از خواب یک لیوان شیر و یا دو لیوان دوغ استفاده کنند تا بهتر بخوابند.

 

فلاحی تصریح کرد: نخوابیدن شب قبل از امتحان اشتباه است و افراد باید به‎گونه‎ای برنامه‎ریزی کنند که شب امتحان مطالعه نکنند و آرامش داشته باشند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اضافه کرد: نخوابیدن در شب امتحان باعث می‎شود افراد در طول روز از نظر هوشی و درک مطالب ضعیف شوند.

این متخصص تغذیه با بیان اینکه عده‎ای از افراد در شب‎های امتحان از قرص‎های آرام‎بخش جهت کاهش استرس استفاده می‎کنند، گفت: استفاده از داروهای آرام‎بخش توصیه نمی‎شود چرا که در مجموع باعث کاهش هوشیاری فرد می‎شود و اگرچه افراد ممکن است با مصرف این داروها استرس ظاهری کمتری داشته باشند اما درک مطلب آنها کمتر می‎شود.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

کلیپ آموزشی گذاشتن لینگ دانلود در بلاگفا(تمرین سوم)

برای دانلود فیلمکنید.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

کلیپ آموزشی گذاشتن لینگ دانلود در بلاگفا(تمرین سوم)

برای دانلود فیلمکنید.


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

مغز کاهو را نخورید

http://nedayeurmia.ir/uploads/thumbnails/thum-578a6aaa7e9a75e6c74-images_122560.jpg

عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا گفت: ‌تجمع نیترات در سبزی‌های برگی بیشتر از سبزی‌های میوه‌ای و پیازی است و از آنجا که نیترات باعث بیماری‌هایی از قبیل کم خونی، سقط جنین و انواع سرطان‌ها می‌شود، ساقه وسط سبزیجاتی مثل کاهو را نباید خورد.

دکتر «فرشاد دشتی» افزود: ‌ تجمع نیترات در سبزی‌هایی مانند کاهو و اسفناج بیشتر از سایر سبزی‌هاست. میزان نیترات موجود در اندام‌های مختلف سبزیجات نیز متفاوت بوده، به طوری که میزان آن به ترتیب در ساقه، دمبرگ، پهنک برگ، اندام‌های زیرزمینی، پیاز، ریشه‌ها و غده‌ها بیشتر است.

دشتی تاکید کرد: ‌در میوه‌ها و سبزی‌های میوه‌ای، مشکل زیادی از نظر تجمع نیترات وجود ندارد و مشکل اصلی بیشتر در سبزی‌هایی است که اندام رویشی آن‌ها مصرف می‌شود. نیترات باعث بیماری‌هایی از قبیل کم خونی، سقط جنین و انواع سرطان‌ها می‌شود و میزان مجاز ورود نیترات به بدن هر فرد ۳/۶۵ میلی‌گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در روز است. با توجه به اینکه میزان مجاز آن نسبت به وزن بدن سنجیده می‌شود مقدار مصرف آن در کودکان هم حائز اهمیت است.

این مدرس دانشگاه راه‌های انتقال نیترات به بدن را آب آشامیدنی و سبزی‌ها عنوان کرد و گفت: ‌در مورد آب‌ها نظارت زیادی وجود دارد و میزان نیترات در آب اندازه‌گیری می‌شود، ولی در خصوص سبزی‌ها کنترلی صورت نمی‌گیرد این درحالی است که در کشورهای توسعه یافته بر روی سبزی‌ها نیز کنترل انجام می‌شود.

دشتی در خصوص دلایل تجمع نیترات در سبزی‌ها یادآور شد: ‌ کاربرد زیاد کودهای شیمیایی ازته در مزارع از دلایل اصلی تجمع نیترات در سبزی‌هاست چراکه کودهای نیتروژنه باعث افزایش تولید می‌شود بنابراین کشاورزان از این کود زیاد مصرف می‌کنند. میزان مجاز نیترات در کشورهای مختلف فرق دارد؛ به طوری که در برخی کشور‌ها میزان نیترات مجاز در اسفناج ppm ۴۰۰ و برای کاهو ۱۰۰۰ ppm تعیین شده است، این درحالی است که در کشور ما مقدار نیترات موجود در این سبزی‌ها خیلی بیشتر از حد مجاز است.

وی با بیان این‌که پرورش سبزی‌ها در باغچه منازل، بهترین شیوه برای کنترل نیترات است به شهروندان توصیه کرد، تاجایی که امکان دارد سبزی‌ها را خودشان پرورش دهند و یا این‌که از محصولات ارگانیک استفاده کنند. هم‌چنین از بخش‌هایی که نیترات زیادی دارند استفاده نکنند و در اسفناج ساقه و دمبرگ و در کاهو ساقه وسط را مصرف نکنند.

دشتی افزود: نگهداری سبزی‌ها به صورت پخته در فریزر نیز باعث ترکیب نیترات با اسیدهای آمینه می‌شود که ماده‌ای به نام نیتروزامین تولید می‌کند، این ماده سرطان‌زاست و فرآیند تولید آن در یخچال و فریزر رخ می‌دهد.

منبع: ایسنا


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

مغز کاهو را نخورید

http://nedayeurmia.ir/uploads/thumbnails/thum-578a6aaa7e9a75e6c74-images_122560.jpg

عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا گفت: ‌تجمع نیترات در سبزی‌های برگی بیشتر از سبزی‌های میوه‌ای و پیازی است و از آنجا که نیترات باعث بیماری‌هایی از قبیل کم خونی، سقط جنین و انواع سرطان‌ها می‌شود، ساقه وسط سبزیجاتی مثل کاهو را نباید خورد.

دکتر «فرشاد دشتی» افزود: ‌ تجمع نیترات در سبزی‌هایی مانند کاهو و اسفناج بیشتر از سایر سبزی‌هاست. میزان نیترات موجود در اندام‌های مختلف سبزیجات نیز متفاوت بوده، به طوری که میزان آن به ترتیب در ساقه، دمبرگ، پهنک برگ، اندام‌های زیرزمینی، پیاز، ریشه‌ها و غده‌ها بیشتر است.

دشتی تاکید کرد: ‌در میوه‌ها و سبزی‌های میوه‌ای، مشکل زیادی از نظر تجمع نیترات وجود ندارد و مشکل اصلی بیشتر در سبزی‌هایی است که اندام رویشی آن‌ها مصرف می‌شود. نیترات باعث بیماری‌هایی از قبیل کم خونی، سقط جنین و انواع سرطان‌ها می‌شود و میزان مجاز ورود نیترات به بدن هر فرد ۳/۶۵ میلی‌گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در روز است. با توجه به اینکه میزان مجاز آن نسبت به وزن بدن سنجیده می‌شود مقدار مصرف آن در کودکان هم حائز اهمیت است.

این مدرس دانشگاه راه‌های انتقال نیترات به بدن را آب آشامیدنی و سبزی‌ها عنوان کرد و گفت: ‌در مورد آب‌ها نظارت زیادی وجود دارد و میزان نیترات در آب اندازه‌گیری می‌شود، ولی در خصوص سبزی‌ها کنترلی صورت نمی‌گیرد این درحالی است که در کشورهای توسعه یافته بر روی سبزی‌ها نیز کنترل انجام می‌شود.

دشتی در خصوص دلایل تجمع نیترات در سبزی‌ها یادآور شد: ‌ کاربرد زیاد کودهای شیمیایی ازته در مزارع از دلایل اصلی تجمع نیترات در سبزی‌هاست چراکه کودهای نیتروژنه باعث افزایش تولید می‌شود بنابراین کشاورزان از این کود زیاد مصرف می‌کنند. میزان مجاز نیترات در کشورهای مختلف فرق دارد؛ به طوری که در برخی کشور‌ها میزان نیترات مجاز در اسفناج ppm ۴۰۰ و برای کاهو ۱۰۰۰ ppm تعیین شده است، این درحالی است که در کشور ما مقدار نیترات موجود در این سبزی‌ها خیلی بیشتر از حد مجاز است.

وی با بیان این‌که پرورش سبزی‌ها در باغچه منازل، بهترین شیوه برای کنترل نیترات است به شهروندان توصیه کرد، تاجایی که امکان دارد سبزی‌ها را خودشان پرورش دهند و یا این‌که از محصولات ارگانیک استفاده کنند. هم‌چنین از بخش‌هایی که نیترات زیادی دارند استفاده نکنند و در اسفناج ساقه و دمبرگ و در کاهو ساقه وسط را مصرف نکنند.

دشتی افزود: نگهداری سبزی‌ها به صورت پخته در فریزر نیز باعث ترکیب نیترات با اسیدهای آمینه می‌شود که ماده‌ای به نام نیتروزامین تولید می‌کند، این ماده سرطان‌زاست و فرآیند تولید آن در یخچال و فریزر رخ می‌دهد.

منبع: ایسنا


۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

زندگی در سردترین شهر جهان + تصاویر

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

«گزینه‌های روی میز» با تشویق رهبری ساخته شد/ قطعه «مرگ بر آمریکا» به استکبار ضربه زده است

به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، حامد زمانی روز گذشته در مراسم تقدیر از وی که با حضور سردار محمدعلی آسودی، معاون فرهنگی و تبلیغات نماینده ولی فقیه در سپاه در حسینیه نمایندگی ولی فقیه در ستادکل سپاه و با حضور پاسداران برگزار شد، با اشاره به جمع صمیمی موجود و با بیان اینکه پاسداران شاغل در معاونت فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی فقیه در سپاه خود دستی بر آتش دارند، افزود: چندی پیش خدمت مقام معظم رهبری حضور یافتم؛ ایشان به بنده لطف داشتند و بنده را مورد تفقد قرار دادند.


وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری در این دیدار راجع به ترانه «مرگ بر آمریکا» فرمودند که ترانه مرگ بر آمریکای شما، مرگ بر آمریکای سال 92 بود؛ شنیدم که به این کار زیاد حمله کردند، بگذار حمله بکنند که اگر حمله نمی‌کردند باید عزا می‌گرفتید؛ شما هم دلسرد نشوید و یکی دیگر هم بسازید.


زمانی ادامه داد: من با توجه به تشویق مقام معظم رهبری، کار «گزینه‌های روی میز» را ساختم و دوباره به این بهانه خدمت حضرت آقا رسیدم.


این خواننده محبوب کشورمان با اشاره به فضای حاکم در این دیدار صمیمی افزود: در آن جلسه، دوستان خدمت حضرت آقا گفتند که آقای زمانی تنها هستند و نیاز به حمایت دارند و من همان‏جا عرض کردم که نه من تنها نیستم، بلکه خدا را شکر این قضیه دارد هدایت می‌شود.


زمانی اضافه کرد: من عزت و آبرویم را از این راه به دست آورده‌ام و روزی خود را هم از راه درستش به دست می‌آورم و اصلاً از کسی شکایت ندارم؛ چراکه خدا را شکر، به لطف وجود حضرت زهرا (س) کارها پیش می‌رود و حمایت می‌شود و نه تهیه‏کننده‌ای، نه مدیر برنامه‌ای و نه اسپانسری وجود دارد، بلکه کارها به لطف ائمه اطهار (ع) جلو می‌رود.


وی با بیان اینکه به امید خدا اگر این حنجره توفیق داشته باشد تا آخرش پیش می‌رود، اظهار داشت: همین امروز دوباره از آن تلفن‌های مشکوک به من شد و گفتند که می‌توانی بروی ماشینت را جلوی در ببینی؛ رفتم دیدم؛ دوباره مثل اینکه زدند و ماشینم را خراب کردند، برای همین با ماشین یکی از دوستان به این جلسه آمدم.


این خواننده افزود: از این اتفاق‌ها زیاد می‌افتد و من هم عادت کردیم و امیدواریم عاقبت ما ختم به شهادت شود تا از این اتفاق‌ها راحت شویم.


وی با بیان اینکه تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران گذرانده‌ام، افزود: به لحاظ اینکه من در قرائت قرآن فعالیت کرده بودم و مداحی را هم به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کردم، دوستان نظر داشتند تا وارد عرصه موسیقی شوم.


زمانی با اشاره به اهمیت موسیقی انقلابی و ارزشی ادامه داد: ما در این حوزه از ابتدای انقلاب هم پیشینه و عقبه درست و حسابی نداشتیم؛ یک‏سری کارهای کلیشه‌ای دهه 60 بود که دائما تکرار می‌شد و حضرت آقا هم تاکید دارند که آن سروده‌ها دوباره باید احیا شود.


این هنرمند متعهد کشورمان افزود: متاسفانه سستی و خلأیی اتفاق افتاده که از دهه 60 تا امروز سرود انقلابی آن‏چنانی نداشته‌ایم و مردم هم با کارهای کلیشه‌ای مواجه بوده‌اند.


وی با بیان اینکه جوانان عموماً کارهای سال‌های ابتدایی انقلاب را پس می‌زنند و این ژانر کارها متاسفانه مخاطب خوبی نداشته است، افزود: تصمیم گرفتیم که این مضامین را با ژانر پاپ و موسیقی که اینک موسیقی روز است آمیخته کنیم؛ البته تا حدی که به شعر لطمه وارد نکند و این هم خودش یک سری ظرافت‌هایی دارد.


زمانی ادامه داد: در همین قسمت، «ای تموم زندگیم فدای تو یا حسین (ع)» از آهنگ گزینه‌های روی میز، اگر دقت کنید موسیقی را در مواجهه با نام امام حسین(ع) خواباندیم و قطع کردیم و یا حتی برای آیه «و ما رمیت اذ رمیت» در همین آهنگ، موزیک را خواباندیم.


وی تصریح کرد: این‏ها یک‏سری ریزه‌کاری و ظرافت‌هایی است که در کار ارزشی باید به آن توجه کرد که خدای نکرده موسیقی ضربه‌ای به محتوای اصلی وارد نکند.


این هنرمند کشورمان با تأکید بر اینکه ما پیشینه‌ای برای این نمونه از کارهای موسیقیایی نداریم که حالا بگوییم ما این الگو را داریم و از این استفاده می‌کنیم، گفت: برای همین می‌گویم که کار به لطف حضرت زهرا (س) پیش می‌رود و خودم هم نمی‌فهمم از کجا کارها هماهنگ می‌شود.


زمانی افزود: برخی دوستان موزیسین و منتقد هم منتظر نشسته‌اند که حامد زمانی یک سوتی کوچک داخل کارهاش رخ بدهد و سریع بزرگش کنند، اما خدا را شکر، به لحاظ تکنیکی تولیدات قوت خودش را داشته است.


وی تصریح کرد: باز هم تأکید می‌کنم بعضی مواقع آنقدر وقت فشرده بوده که جمع و جور کردن کارها، واقعا خیلی سخت شده بود و حتی فرصت بازبینی کارها هم فراهم نمی‌شد.


این هنرمند ادامه داد: سفارش ساخت نماهنگی 10 دقیقه‌ای در مورد حضرت محمد (ص)، آن هم با سه زبان، سه روز قبل از ولادت پیامبر (ص) داده شد؛ من در ابتدا به سفارش‏دهنده یادآور شدم که فقط تهیه شعر این نماهنگ با خصوصیات خواسته شده یک هفته زمان می‌خواهد.


زمانی اظهار داشت: با توکل به خدا، این کار را آغاز کردیم و از همان لحظه شروع کار، همه لوازم آن از قبیل شعر، ملودی و آهنگ‌سازی با هدایت خداوند انجام شد و انصافا هم کار خوبی از آب درآمد؛ مراحل تولید به خوبی پیش رفت و نماهنگ ساخته شد و خدا را شکر به دل مخاطب هم نشسته است.


این هنرمند عرصه موسیقی گفت: ما وظیفه‌ خودمان را انجام می‌دهیم و توقعی هم نداریم؛ اما به قول یکی از بزرگان که می‎گفت شما دارید وظیفه‌تان را انجام می‌دهید و ما هم باید مقابل کار شما وظیفه خودمان را انجام دهیم، تقاضا می‌کنم متولیان فرهنگی و آحاد جامعه از این تولیدات حمایت کنند.


وی اضافه کرد: من با صراحت عرض می‌کنم که ما هیچ چیزی نمی‌خواهیم، جز اینکه متدینان و حزب‌اللهی‌ها، هوای این کارهای ارزشی را داشته باشند و از این کارها حمایت کنند.


زمانی با اشاره به فضای ناسالم فرهنگی و هنری در برخی رسانه‌ها افزود: وقتی خوب نگاه می‌کنید، می‌بینید که امثال حامد زمانی در رسانه‌ها، سایت‎ها، مجلات و نشریات و نظایر آن، بایکوت می‌شوند.


وی تصریح کرد: انواع و اقسام کمپین‌ها علیه این صداها تشکیل شده و فعالیت می‌کنند؛ برای نمونه، پس از اجرای «مرگ بر آمریکا»، انواع و اقسام تهاجم‌های رسانه‌ای در قالب کمپین‌ها و نقدها به این اثر و خواننده‌ آن انجام شد.


این خواننده محبوب کشورمان اظهار داشت: بنده به اتفاق دوستان اسناد این تهاجم رسانه‌ای را جمع‌آوری کردیم؛ از VOA و BBC فارسی گرفته تا شبکه‌های اجتماعی و برخی سایت‌ها و رسانه‌های داخلی که تا توانستند به این کار حمله کردند.


زمانی ادامه داد: شکر خدا کار «مرگ بر آمریکا» آنقدر ضربه زد که «VOA» یک هفته داشت به این آهنگ می‌پرداخت؛ «BBC» و «من و تو» هم در مورد آن برنامه رفتند و «واشنگتن پست» در مورد آن تحلیل نوشت و این‏ها نشان می‌دهد که کارها دارد درست پیش می‌رود و ضربه‌ خودش را هم به دشمن وارد کرده است.


این خواننده محبوب کشورمان بیان کرد: یکی از مطالبی که باعث جلب توجه بیشتر این قبیل کارها شده، این است که ما روی موضوعاتی دست گذاشته‌ایم که هر کسی نمی‌تواند روی آن دست بگذارد.


زمانی با بیان اینکه یکی دیگر از آهنگ‌های من که منتشر شد، کار «تحریم» بود، افزود: شرایط به گونه‌ای بود که بسیاری از دوستان و اطرافیان تأکید می‌کردند که این کار صرفا به جهت نام آن، محکوم به شکست است، چرا که مخاطب همین که نام این آهنگ را ببیند، از آن عبور کرده و آهنگ بعدی را گوش خواهد داد.


وی بیان داشت: من در مقابل گفتم: که اگر کار خوب باشد؛ شعرش خوب و متناسب باشد و ملودی مناسبی داشته باشد، مخاطب خود را پیدا خواهد کرد و همین وضعیت هم پیش آمد و کار تحریم اثر بسیار خوبی داشت و بازخوردهای مثبت بسیاری از این کار دریافت کرده‌ام؛ به گونه‌ای که پس از این کار، تصمیم گرفتم که موضوعات داغ‌تری را انتخاب کنم.


زمانی با اشاره به جاذبه‌ ایجاد شده در تولیدات موسیقیایی خود گفت: این موضوع به خاطر این است که متأسفانه در زیرمجموعه‌های فرهنگی و به خصوص در بخش موسیقی، ستاره‌ ارزشی و انقلابی کم داریم؛ به عبارتی کسی که انقلابی و ارزشی بوده و طرفدار داشته باشد، یعنی حزب‌اللهی‌ها بخواهند به خاطرش یک پنج هزار تومانی هزینه کنند، کم است.


وی اضافه کرد: دوستان، کنسرتی را در برج میلاد برگزار کردند؛ در حالی که من مخالف بودم و گفتم مخاطب من نباید هزینه آنچنانی 80 یا 90 هزار تومانی متحمل شود؛ باید در موسیقی انقلابی هم هیئتی عمل کنیم، یعنی موسیقی حامد زمانی باید شبیه کار هیئت باشد.
زمانی گفت: این استثنا وجود دارد که آثار من در مساجد و حسینیه‌ها و بین مردم اجرا می‌شود و من به لطف خدا جاهایی اجرا کرده‎ام که تا حالا هیچ خواننده‌ای در آن محل‌ها اجرا نکرده و این‌ها افتخار بنده است.


این خواننده محبوب کشورمان با اشاره به اجرای خود در اختتامیه جشنواره‌ «عمار» اظهار داشت: نمی‌دانم این اتفاق چطور تفسیر می‌شود که مادران شهدا، هدایای یادبودی که به آنها تقدیم شده بود را به من هدیه دادند و همه با دست خالی و بدون هدیه‌ای در دست بیرون آمدند و من از باب این اتفاقاتی که برای هیچ‌کس رخ نمی‌دهد، نمی‌دانم چگونه شکرگزار خداوند متعال باشم.


این هنرمند و خواننده پاپ افزود: امیدوارم تا این نفس هست، وقف جریان انقلاب شود؛ وقف حرف اسلام شود و به زلفی که همیشه جاودانه است؛ به زلف اباعبدالله الحسین (ع)، ائمه اطهار (ع)، شهدا و به زلف انقلاب گره بخورد که هیچ‏وقت از بین نمی‌رود.
وی با تأکید بر اینکه این هم سیاست من است و زلف کارهایم را گره می‌زنم به جایی که هیچ‏وقت از بین نمی‌رود و جاودانه است، افزود: امیدوارم که شما دعا کنید تا خدا این توفیق را به من بدهد و این حرکت تبدیل به یک جریان شود تا برخی دیگر نتوانند برای صدا و موسیقی ارزشی ابرو بالا بیندازند.


زمانی با انتقاد از نگاه کم‏رونق ارزشی و انقلابی در جشنواره‌های برگزار شده در ایران بیان کرد: امروز جشنواره‌های برگزار شده در کشور نظیر جشنواره فجر را که نگاه می‏کنیم، جای موسیقی ارزشی در آن خالی است.


وی تصریح کرد: این‌ها شبیه کنسرت شده که فقط موسیقی‌هایی که جاهای دیگر می‌شنویم، در آن اجرا می‌شود؛ با اینکه اسم «فجر» هم سردر این جشنواره خورده است.


این خواننده محبوب کشورمان ادامه داد: ما به جشنواره موسیقی مقاومت هم اعتراض کردیم؛ جشنواره موسیقی که محل اجرای امثال حامد زمانی است، متاسفانه می‌بینید که کسانی داخل این جشنواره نفرات برگزید می‎شوند که به لحاظ فکری برخی کمونیست یا چپ هستند.


زمانی خاطر نشان کرد: یکی از آنهایی که در این جشنواره جایزه گرفت و نفر برگزیده شد و من نام او را نمی‌برم، داخل جشنواره مقاومت کاری را اجرا کرد که یک بیت از اشعارش این بود که «جعبه، جعبه استخوان و غم پرچمای بی‏باد کودکی نسل ما رو به قرنطینه فرستاد» و این حرف و این شعر در جشنواره مقاومت اسلامی پخش شده و اجرا شده و خواننده‌ آن هم جایزه گرفته است.

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

«گزینه‌های روی میز» با تشویق رهبری ساخته شد/ قطعه «مرگ بر آمریکا» به استکبار ضربه زده است

به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، حامد زمانی روز گذشته در مراسم تقدیر از وی که با حضور سردار محمدعلی آسودی، معاون فرهنگی و تبلیغات نماینده ولی فقیه در سپاه در حسینیه نمایندگی ولی فقیه در ستادکل سپاه و با حضور پاسداران برگزار شد، با اشاره به جمع صمیمی موجود و با بیان اینکه پاسداران شاغل در معاونت فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی فقیه در سپاه خود دستی بر آتش دارند، افزود: چندی پیش خدمت مقام معظم رهبری حضور یافتم؛ ایشان به بنده لطف داشتند و بنده را مورد تفقد قرار دادند.


وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری در این دیدار راجع به ترانه «مرگ بر آمریکا» فرمودند که ترانه مرگ بر آمریکای شما، مرگ بر آمریکای سال 92 بود؛ شنیدم که به این کار زیاد حمله کردند، بگذار حمله بکنند که اگر حمله نمی‌کردند باید عزا می‌گرفتید؛ شما هم دلسرد نشوید و یکی دیگر هم بسازید.


زمانی ادامه داد: من با توجه به تشویق مقام معظم رهبری، کار «گزینه‌های روی میز» را ساختم و دوباره به این بهانه خدمت حضرت آقا رسیدم.


این خواننده محبوب کشورمان با اشاره به فضای حاکم در این دیدار صمیمی افزود: در آن جلسه، دوستان خدمت حضرت آقا گفتند که آقای زمانی تنها هستند و نیاز به حمایت دارند و من همان‏جا عرض کردم که نه من تنها نیستم، بلکه خدا را شکر این قضیه دارد هدایت می‌شود.


زمانی اضافه کرد: من عزت و آبرویم را از این راه به دست آورده‌ام و روزی خود را هم از راه درستش به دست می‌آورم و اصلاً از کسی شکایت ندارم؛ چراکه خدا را شکر، به لطف وجود حضرت زهرا (س) کارها پیش می‌رود و حمایت می‌شود و نه تهیه‏کننده‌ای، نه مدیر برنامه‌ای و نه اسپانسری وجود دارد، بلکه کارها به لطف ائمه اطهار (ع) جلو می‌رود.


وی با بیان اینکه به امید خدا اگر این حنجره توفیق داشته باشد تا آخرش پیش می‌رود، اظهار داشت: همین امروز دوباره از آن تلفن‌های مشکوک به من شد و گفتند که می‌توانی بروی ماشینت را جلوی در ببینی؛ رفتم دیدم؛ دوباره مثل اینکه زدند و ماشینم را خراب کردند، برای همین با ماشین یکی از دوستان به این جلسه آمدم.


این خواننده افزود: از این اتفاق‌ها زیاد می‌افتد و من هم عادت کردیم و امیدواریم عاقبت ما ختم به شهادت شود تا از این اتفاق‌ها راحت شویم.


وی با بیان اینکه تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران گذرانده‌ام، افزود: به لحاظ اینکه من در قرائت قرآن فعالیت کرده بودم و مداحی را هم به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کردم، دوستان نظر داشتند تا وارد عرصه موسیقی شوم.


زمانی با اشاره به اهمیت موسیقی انقلابی و ارزشی ادامه داد: ما در این حوزه از ابتدای انقلاب هم پیشینه و عقبه درست و حسابی نداشتیم؛ یک‏سری کارهای کلیشه‌ای دهه 60 بود که دائما تکرار می‌شد و حضرت آقا هم تاکید دارند که آن سروده‌ها دوباره باید احیا شود.


این هنرمند متعهد کشورمان افزود: متاسفانه سستی و خلأیی اتفاق افتاده که از دهه 60 تا امروز سرود انقلابی آن‏چنانی نداشته‌ایم و مردم هم با کارهای کلیشه‌ای مواجه بوده‌اند.


وی با بیان اینکه جوانان عموماً کارهای سال‌های ابتدایی انقلاب را پس می‌زنند و این ژانر کارها متاسفانه مخاطب خوبی نداشته است، افزود: تصمیم گرفتیم که این مضامین را با ژانر پاپ و موسیقی که اینک موسیقی روز است آمیخته کنیم؛ البته تا حدی که به شعر لطمه وارد نکند و این هم خودش یک سری ظرافت‌هایی دارد.


زمانی ادامه داد: در همین قسمت، «ای تموم زندگیم فدای تو یا حسین (ع)» از آهنگ گزینه‌های روی میز، اگر دقت کنید موسیقی را در مواجهه با نام امام حسین(ع) خواباندیم و قطع کردیم و یا حتی برای آیه «و ما رمیت اذ رمیت» در همین آهنگ، موزیک را خواباندیم.


وی تصریح کرد: این‏ها یک‏سری ریزه‌کاری و ظرافت‌هایی است که در کار ارزشی باید به آن توجه کرد که خدای نکرده موسیقی ضربه‌ای به محتوای اصلی وارد نکند.


این هنرمند کشورمان با تأکید بر اینکه ما پیشینه‌ای برای این نمونه از کارهای موسیقیایی نداریم که حالا بگوییم ما این الگو را داریم و از این استفاده می‌کنیم، گفت: برای همین می‌گویم که کار به لطف حضرت زهرا (س) پیش می‌رود و خودم هم نمی‌فهمم از کجا کارها هماهنگ می‌شود.


زمانی افزود: برخی دوستان موزیسین و منتقد هم منتظر نشسته‌اند که حامد زمانی یک سوتی کوچک داخل کارهاش رخ بدهد و سریع بزرگش کنند، اما خدا را شکر، به لحاظ تکنیکی تولیدات قوت خودش را داشته است.


وی تصریح کرد: باز هم تأکید می‌کنم بعضی مواقع آنقدر وقت فشرده بوده که جمع و جور کردن کارها، واقعا خیلی سخت شده بود و حتی فرصت بازبینی کارها هم فراهم نمی‌شد.


این هنرمند ادامه داد: سفارش ساخت نماهنگی 10 دقیقه‌ای در مورد حضرت محمد (ص)، آن هم با سه زبان، سه روز قبل از ولادت پیامبر (ص) داده شد؛ من در ابتدا به سفارش‏دهنده یادآور شدم که فقط تهیه شعر این نماهنگ با خصوصیات خواسته شده یک هفته زمان می‌خواهد.


زمانی اظهار داشت: با توکل به خدا، این کار را آغاز کردیم و از همان لحظه شروع کار، همه لوازم آن از قبیل شعر، ملودی و آهنگ‌سازی با هدایت خداوند انجام شد و انصافا هم کار خوبی از آب درآمد؛ مراحل تولید به خوبی پیش رفت و نماهنگ ساخته شد و خدا را شکر به دل مخاطب هم نشسته است.


این هنرمند عرصه موسیقی گفت: ما وظیفه‌ خودمان را انجام می‌دهیم و توقعی هم نداریم؛ اما به قول یکی از بزرگان که می‎گفت شما دارید وظیفه‌تان را انجام می‌دهید و ما هم باید مقابل کار شما وظیفه خودمان را انجام دهیم، تقاضا می‌کنم متولیان فرهنگی و آحاد جامعه از این تولیدات حمایت کنند.


وی اضافه کرد: من با صراحت عرض می‌کنم که ما هیچ چیزی نمی‌خواهیم، جز اینکه متدینان و حزب‌اللهی‌ها، هوای این کارهای ارزشی را داشته باشند و از این کارها حمایت کنند.


زمانی با اشاره به فضای ناسالم فرهنگی و هنری در برخی رسانه‌ها افزود: وقتی خوب نگاه می‌کنید، می‌بینید که امثال حامد زمانی در رسانه‌ها، سایت‎ها، مجلات و نشریات و نظایر آن، بایکوت می‌شوند.


وی تصریح کرد: انواع و اقسام کمپین‌ها علیه این صداها تشکیل شده و فعالیت می‌کنند؛ برای نمونه، پس از اجرای «مرگ بر آمریکا»، انواع و اقسام تهاجم‌های رسانه‌ای در قالب کمپین‌ها و نقدها به این اثر و خواننده‌ آن انجام شد.


این خواننده محبوب کشورمان اظهار داشت: بنده به اتفاق دوستان اسناد این تهاجم رسانه‌ای را جمع‌آوری کردیم؛ از VOA و BBC فارسی گرفته تا شبکه‌های اجتماعی و برخی سایت‌ها و رسانه‌های داخلی که تا توانستند به این کار حمله کردند.


زمانی ادامه داد: شکر خدا کار «مرگ بر آمریکا» آنقدر ضربه زد که «VOA» یک هفته داشت به این آهنگ می‌پرداخت؛ «BBC» و «من و تو» هم در مورد آن برنامه رفتند و «واشنگتن پست» در مورد آن تحلیل نوشت و این‏ها نشان می‌دهد که کارها دارد درست پیش می‌رود و ضربه‌ خودش را هم به دشمن وارد کرده است.


این خواننده محبوب کشورمان بیان کرد: یکی از مطالبی که باعث جلب توجه بیشتر این قبیل کارها شده، این است که ما روی موضوعاتی دست گذاشته‌ایم که هر کسی نمی‌تواند روی آن دست بگذارد.


زمانی با بیان اینکه یکی دیگر از آهنگ‌های من که منتشر شد، کار «تحریم» بود، افزود: شرایط به گونه‌ای بود که بسیاری از دوستان و اطرافیان تأکید می‌کردند که این کار صرفا به جهت نام آن، محکوم به شکست است، چرا که مخاطب همین که نام این آهنگ را ببیند، از آن عبور کرده و آهنگ بعدی را گوش خواهد داد.


وی بیان داشت: من در مقابل گفتم: که اگر کار خوب باشد؛ شعرش خوب و متناسب باشد و ملودی مناسبی داشته باشد، مخاطب خود را پیدا خواهد کرد و همین وضعیت هم پیش آمد و کار تحریم اثر بسیار خوبی داشت و بازخوردهای مثبت بسیاری از این کار دریافت کرده‌ام؛ به گونه‌ای که پس از این کار، تصمیم گرفتم که موضوعات داغ‌تری را انتخاب کنم.


زمانی با اشاره به جاذبه‌ ایجاد شده در تولیدات موسیقیایی خود گفت: این موضوع به خاطر این است که متأسفانه در زیرمجموعه‌های فرهنگی و به خصوص در بخش موسیقی، ستاره‌ ارزشی و انقلابی کم داریم؛ به عبارتی کسی که انقلابی و ارزشی بوده و طرفدار داشته باشد، یعنی حزب‌اللهی‌ها بخواهند به خاطرش یک پنج هزار تومانی هزینه کنند، کم است.


وی اضافه کرد: دوستان، کنسرتی را در برج میلاد برگزار کردند؛ در حالی که من مخالف بودم و گفتم مخاطب من نباید هزینه آنچنانی 80 یا 90 هزار تومانی متحمل شود؛ باید در موسیقی انقلابی هم هیئتی عمل کنیم، یعنی موسیقی حامد زمانی باید شبیه کار هیئت باشد.
زمانی گفت: این استثنا وجود دارد که آثار من در مساجد و حسینیه‌ها و بین مردم اجرا می‌شود و من به لطف خدا جاهایی اجرا کرده‎ام که تا حالا هیچ خواننده‌ای در آن محل‌ها اجرا نکرده و این‌ها افتخار بنده است.


این خواننده محبوب کشورمان با اشاره به اجرای خود در اختتامیه جشنواره‌ «عمار» اظهار داشت: نمی‌دانم این اتفاق چطور تفسیر می‌شود که مادران شهدا، هدایای یادبودی که به آنها تقدیم شده بود را به من هدیه دادند و همه با دست خالی و بدون هدیه‌ای در دست بیرون آمدند و من از باب این اتفاقاتی که برای هیچ‌کس رخ نمی‌دهد، نمی‌دانم چگونه شکرگزار خداوند متعال باشم.


این هنرمند و خواننده پاپ افزود: امیدوارم تا این نفس هست، وقف جریان انقلاب شود؛ وقف حرف اسلام شود و به زلفی که همیشه جاودانه است؛ به زلف اباعبدالله الحسین (ع)، ائمه اطهار (ع)، شهدا و به زلف انقلاب گره بخورد که هیچ‏وقت از بین نمی‌رود.
وی با تأکید بر اینکه این هم سیاست من است و زلف کارهایم را گره می‌زنم به جایی که هیچ‏وقت از بین نمی‌رود و جاودانه است، افزود: امیدوارم که شما دعا کنید تا خدا این توفیق را به من بدهد و این حرکت تبدیل به یک جریان شود تا برخی دیگر نتوانند برای صدا و موسیقی ارزشی ابرو بالا بیندازند.


زمانی با انتقاد از نگاه کم‏رونق ارزشی و انقلابی در جشنواره‌های برگزار شده در ایران بیان کرد: امروز جشنواره‌های برگزار شده در کشور نظیر جشنواره فجر را که نگاه می‏کنیم، جای موسیقی ارزشی در آن خالی است.


وی تصریح کرد: این‌ها شبیه کنسرت شده که فقط موسیقی‌هایی که جاهای دیگر می‌شنویم، در آن اجرا می‌شود؛ با اینکه اسم «فجر» هم سردر این جشنواره خورده است.


این خواننده محبوب کشورمان ادامه داد: ما به جشنواره موسیقی مقاومت هم اعتراض کردیم؛ جشنواره موسیقی که محل اجرای امثال حامد زمانی است، متاسفانه می‌بینید که کسانی داخل این جشنواره نفرات برگزید می‎شوند که به لحاظ فکری برخی کمونیست یا چپ هستند.


زمانی خاطر نشان کرد: یکی از آنهایی که در این جشنواره جایزه گرفت و نفر برگزیده شد و من نام او را نمی‌برم، داخل جشنواره مقاومت کاری را اجرا کرد که یک بیت از اشعارش این بود که «جعبه، جعبه استخوان و غم پرچمای بی‏باد کودکی نسل ما رو به قرنطینه فرستاد» و این حرف و این شعر در جشنواره مقاومت اسلامی پخش شده و اجرا شده و خواننده‌ آن هم جایزه گرفته است.

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

روایت فرمانده قرارگاه شمالغرب سپاه از درگیری با پژاک/ خط قرمز ما «خط مرز» است + تصاویر

گروه امنیتی دفاعیخبرگزاری فارس- اواخر خردادماه سال 90 بود که نیروی زمینی سپاه دست به یک سلسله عملیات برای برقراری امنیت در منطقه شمالغرب زد.

اگرچه سابقه جهاد برای برقراری امنیت در مناطق کردنشین در انقلاب اسلامی به ماه‌های اول پیروزی انقلاب بر می‌گردد اما این بار با وجود گذشت بیش از سه دهه از آن سالها، یک بار دیگر پاسداران انقلاب باید خون خود را برای امنیت هموطنان کُرد می‌دادند.

فتح قله‌های امنیتدر شمال غرب البته به راحتی نبود چراکه گروهک‌های ضدانقلاب با حمایت‌های همه جانبه اطلاعاتی و حتی لجستیکی غرب (به سردمداری آمریکا) این بار با تمام توان آمده بودند تا خاک بخشی از ایران را به توبره بکشند.

این عملیات‌ها که در نیمه اول سال 90 انجام شد، تا اواخر شهریور به طول انجامید تا نهایتا با تقدیم ده‌ها شهید و جانباز در این عملیاتها، بار دیگر امنیت به منطقه بازگشت و گروهک‌های ضدانقلاب مجبور به ترک خاک ایران شدند.

گروه امنیتی دفاعیخبرگزاری فارس، در دومین سالگرد این عملیات در نظر دارد تا طی سلسله مطالبی تحت عنوان «فتح قله‌های امنیت» به بررسی جنبه‌های مختلف و اقدامات صورت گرفته در جهت ایجاد امنیت در این مناطق شمالغرب بپردازد؛ امنیتی که نه با زور اسلحه، بلکه با رویکرد بکارگیری توان مردم منطقه و سازندگی و آبادانی مناطق، بومی شده است.

آنچه در زیر می‌خوانید روایت سردار محمد‌تقی اوصانلو فرمانده قرارگاه حمزه(ع) سپاه در شمالغرب از درگیری با گروهک تروریستی پژاک است؛ قرارگاهی که در این عملیات‌ها در خط مقدم درگیری حاضر بود.

***

* نگاه شهید کاظمی به شمالغرب

منطقه شمالغرب شرایط خاص خودش را دارد. شهید کاظمی شش هفت سال اینجا بود، فرمانده هم بود. زمانی تشریف آوردند اینجا در قرارگاه حمزه گفت باید بررسی کنم. گفت: «اینطور نیست که یک نفر چند سال مسئول قرارگاه حمزه باشد برود مدتی بعد برگردد. باید به روز باشد.»

آن زمان من فرمانده لشکر و فرمانده قرارگاه استانی بودم، هر چند بی ارتباط با اینجا نبودم و رفت وآمد داشتم، وقتی آمدم بررسی کردم و متوجه شدم که چه مشکلاتی باید برطرف شود.

 سردار اصانلو در کنار سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در حال بازدید از منطقه

 * ضربات مهلک سپاه به 3 تیم سلفی و پ‌ک‌ک در فروردین 90

از جمله این مشکلات وجود خلاءهایی بود که در منطقه داشتیم.  سابقا در منطقه طوری رفتار می‌کردیم که دشمن اول هر سال ما را دنبال خود می‌کشید و این کش و قوس تا آخر ادامه داشت.

باید کار اساسی و زیربنایی انجام می‌شد. ما در سال 89 خلاءهای خودمان را پیدا و نسبت به آن برنامه‌ریزی کردیم.

خوشبختانه در سال 90 اقدامات جامعی انجام دادیم. هر چندآنها طبق سال‌های قبل از 3 فروردین، 3 تا تیم فرستادند و درگیری را آغاز کردند که این هم برای آن بود تا ما را در انفعال قرار بدهند.

مثل سال‌های قبل در اول کار ضربات مهلکی هم به تیمهای سلفی و هم پ.ک.ک زدیم و تلفات خوبی هم گرفتیم اما برنامه خودمان را به همین محدود نکردیم و برنامه‌های اساسی و زیر بنایی را انجام دادیم.

* غارهای زیرزمینی بزرگتر از یک میدان فوتبال

در بورالان ماکو، منطقه‌ای داریم به وسعت حدود 30 کیلومتر در 30 کیلومتر که همه‌اش سنگ‌های آذرین است و غارهای بزرگی در زیر زمین‌ دارد که وسعت بعضی از آنها از یک میدان فوتبال بزرگتر است ولی رها شده است. ورودی غارها به اندازه یک انسان هم نیست. سنگ‌های آذرین هم جزو سنگ‌های بسیار سخت است یعنی بالاتر از گرانیت و کمتر از الماس.

این مشکل باعث شده بود آنجا جاده نباشد و تردد امکان نداشت. برای تردد در میان آن سنگ‌ها نیاز به اعزام نیروی پیاده داشتیم که این هم آسیب پذیر بود و هم امکان پشتیبانی از آنها را سخت می‌کرد.

داخل آنجا، هم غار بود هم کانال‌های متعدد. سنگ‌ها هم طوری بود که هر کس اولین اقدام را می‌کرد، کاری نمی‌شد انجام داد.

پساولین کار ما این بود که در این منطقه جاده بکشیم وفرمانده نیروی زمینی هم تاکید داشت که این کار انجام شود. برای همین گروهی از مهندسی وارد شد و احداث جاده را در دل این سنگ‌ها شروع کرد.

در آغاز، کار بسیار سخت بود و دو سه روز اول پیشرفتی حاصل نشد. چیزی نگذشت که ضدانقلاب متوجه شد که ما داریم سنگ ها را می شکافیم و جلو می‌آییم.

این منطقهموقعیت بسیار مهمی دارد چون بین ترکیه، ایران و ارمنستان واقع شده. یعنی از اینجا هم می‌توانستند به ارمنستان بروند، هم داخل ایران شوند و هم به ترکیه بروند.

* 26 اقدام خرابکارانه و بمبگذاری برای جلوگیری از اقدامات مهندسی سپاه

ضدانقلاب وقتی این موضوع را دید، درگیری ها را شروع کردند البته ما هم می دانستیم که دست به این کار خواهند زد.

تیپ 36 انصار المهدی (عج) زنجان از قبل آنجا مستقر بودند. ضدانقلاب هر کاری کرد و به هر دری زد نتوانستند پیشروی کند و به در بسته خوردند.

حتی حدود 26 اقدام خرابکارانه و بمبگذاری انجام دادند که جلوی این کار بگیرند، امانتوانستند و در کل، موفق به انجام 2 عملیات شدند که یکی از آنها هیچ تلفاتی نداشت و در یکی دیگر هم فقط 2 نفر مجروح داشتیم. این در حالی بود که هر روز مردم محلی را تهدید می‌کردند، بسیج را آزار می‌دادند، عشایری را که به کارگیری کرده بودیم، آزار می‌دادند و مدام تهدید می‌کردند اما باز هم نتوانستند مانع کار شوند.

خلاصه جاده را به داخل سنگ‌های آذرین بردیم و در مهمترین نقطه آن منطقه پاسگاه احداث کردیم. در بزتپه 50 کیلومتر جاده احداث شد و مردم منطقه را هم بسیج کردیم.

* بیمارستان صحرایی سپاه با پذیرش 15هزار نفر

همزمان، خدمات مردم یاری به مردم بومی منطقه هم انجام می‌شد. در واقع قبل از این کارها، آمدیم بیمارستان صحرایی زدیم تا به مردم آنجا که خیلی هم محروم هستند، خدمات رسانی کنیم.

امکانات حمل و نقل هم برای آنها فراهم شد تا مردم را از روستاهای اطراف به بیمارستان منتقل کنند. بیمارستان هم کامل بود و همه امکانات تخصصی را داشت. حتی عمل جراحی هم می‌توانستند انجام دهند.

کار بیمارستان که شروع شد، قرار بود 5 روز فعال باشد که 3 روز دیگر هم تمدید کردیم.

در این مدت، 15 هزار نفر مراجعه کننده داشتیم. اغلب مردم، مشکلات پوستی و مشکل قلب و عروق داشتند که رسیدگی می‌شد.

* کشف و انهدام 50 تونل ضدانقلاب

این کار که انجامشد، همان مردم که تا پیش از این، به سوال بچه‌ها در مورد حضور ضدانقلاب جواب سربالا می‌دادند بعد از درگیری و دادن تلفات، به ضدانقلاب برای انتقال مجروحین، ماشین نداده بودند.

این نشانگر این است که وقتی با مردم کار کنید، نتیجه می‌بینید. یک عده از ضدانقلاب، جواناناین منطقه را جذب کرده بودند اما این اقدام سپاه موجب شد پدرها و مادرها بروند دنبال فرزندانشان و آنها را برگردانند.

50 تونلی که ضد انقلاب به عنوان سنگر از آن استفاده می‌کردند، کشف و منهدم شد. آنها تجهیزات و سلاحی داشتند که با این اقدام سپاه از بین رفت.

ضدانقلاب بعد از این کار ما، وقتی دید کاری از دستش بر نمی‌آید، منطقه را رها کرد و رفت.

امروز جذب مردم توسط ضدانقلاب تقریبا از بین رفته و امنیت بر منطقه حکمفرماست و دیگر درگیری رخ نداد.

* محدود شدن جذب ضدانقلاب با اقدامات خدماتی سپاه

در مناطق دیگر مثل خوی و سلماس که مناطق محرومی دارند و زمین کشاورزی کم و منطقه صعب العبور است و دشمن هم به این مناطق علاقه دارد، ما در منطقه رازی، قطور و سلماس بیمارستان صحرایی راه انداختیم که به 8 تا 10 هزار نفر خدمات داده می‌شد.

در روستاها کارهای خدماتی خوبی انجام دادیم از جمله تهیه خانه برای علمای آنجا. غسالخانه هم‌ نداشتند که احداث کردیم. مساجد را مرمت کردیم. جاهایی نیاز به پل داشت که بچه‌های ما احداث کردند. جاده‌ها محدود و صعب العبور بود که انجام شد.

این کارها باعث شد جذب نیروی ضدانقلاب محدود شود در عوض، جذب بسیج زیاد داشتیم که این هم خیلی مهم بود.

* احداث پایگاه‌های مختلف بسیج در روستاهای مورد علاقه ضدانقلاب

به بسیجیان بومی هم آموزش دادیم و هم کارها را به خودشان سپردیم. امنیت را هم به دست خودشان دادیم. البته در بعضی جاها ضدانقلاب درگیر شد و بسیجیان از آنها تلفات گرفتند.

الان پای ضدانقلاب از این روستاها قطع شده. یعنی امکان ماندگاری آنها در این روستاها از بین رفته است.

در یکی از روستاها، ضدانقلاب با بچه‌های بسیج درگیر شد که مردم هم به پشتیبانی بسیج وارد شدند. درواقع دیگر صف ضدانقلاب از مردم جدا شده بود.

در روستاهایی که مورد علاقه ضدانقلاب بود، پایگاه بسیج زدیم. اوایل تهدید می‌کردند اما دیدند فایده‌ای ندارد چون مردم می‌آیند، پایگاه را تحویل می‌گیرند و مسلح می‌شوند.

ضدانقلاب در دو راهی قرار گرفت. اگر می‌خواست درگیر شود، باید با مردم روبرو می‌شد که پایگاه قبلی‌اش را از دست می‌داد، اگر هم درگیر نشوند باز هم کاری از پیش نمی‌برند، چون ما آنجا پایگاه داریم.

 * دشت‌های حاصلخیز و مهم زیر دید و تیر ضدانقلاب

در منطقه ارومیه، بین اشنویه و ارومیه خلاءهایی داشتیم که سراغ آنها رفتیم. در اشنویه خلاءهایمان در مرز بود. از روزی که کار را شروع کردیم  تا پایان سال 90 هیچ درگیری نداشتیم و توانستیم جاده احداث کنیم و جاده‌های نامناسب را هم آسفالت کنیم. همین موجب می‌شد جلوی مین‌گذاری آنها گرفته شود.

با این کار، 40 کیلومتر از مشکلات مرزی پر شد.

خلاء بزرگی هم در سردشت و پیرانشهر وجود داشت که در حین کار در اشنویه متوجه آن شدیم. دیدیم استفاده زیادی از منطقه سردشت می‌کنند. از کترال تا جاسوسان منطقه بزرگی بود. دشمن بر صفر مرزی متمرکز داشت و 15 الی 20 کیلومتر از خاک ما را زیر دید و تیر خود می‌گرفت.

دشت‌های حاصلخیز و مهم را زیر دید و تیر داشتند. ما در دشت وزینه در منطقه کترال یک پاسگاه داشتیم. پاسگاه می‌گفت، مهمات که می‌آمد، ضدانقلاب بلند می‌شدند و اسلحه‌هاشان را بلند می‌کردند و با این کار قصد تحقیر ما را داشتند. کاری هم از دست‌شان بر نمی‌آمد. در مقابل این همه مرز یک پاسگاه بود آن هم با فاصله 6-7 کیلومتر از صفر مرزی. اسم پاسگاه، پاسگاه کنه مشکه بود.

* تصرف کترال ظرف یک روز و غافلگیری ضدانقلاب

قرارگاه‌های دوله کوکه یکی از مراکز مهم پژاک بود چون آموزش‌های نظامی آنها در این منطقه انجام می‌شد و تشکیلات فرماندهی‌شان هم آنجا قرار داشت.

ما هم می‌دانستیم دوله کوکه مقر مهمی برای پژاک است. وقتی  هم که وارد شدیم، اطلاعات مهم و زیادی به دستمان آمد.

خدا رحمت کند، شهید موسوی مسئول اطلاعات لشکر 17 که روی مین رفت، در عرض 15 روز اطلاعات و گزارش‌های مهمی به دست آورد.

با این تفاسیر، مسیرمان را از اشنویه  تغییر دادیم و به سراغ کترال آمدیم و تقریبا سه چهار روز بعد از دستیابی به اطلاعات منطقه در آنجا مستقر شدیم.

کترال منطقه وسیع و پرفراز و نشیبی بود که کاملا به محل‌های ورودی ضدانقلاب اشراف داشت. توانستیم از اول صبح و بعد از ظهر، یعنی در یک روز، کترال را تصرف کنیم.

دشمن چون غافلگیر شده بود، زیاد درگیر نشد و عقب نشینی کرد. در واقع این اولین درگیری ما بود. اصلا آنها فکر نمی‌کردند ما این همه مسیر طولانی منطقه را رها کنیم و به سراغ کترال برویم.

عقبه بین قندیل و دوله کوکه بسته شد. این خیلی کار مهم بود. با تصرف کترال، ارتفاعات پیش رو هم عملا به تصرف ما درآمد و با این کار توانستیم حدود 18 تا 20 کیلومتر از منطقه در عمق را تصرف کنیم.

بلافاصله جاده‌ها را آماده کردیم، پایگاه زدیمو به سراغ ارتفاعات مروانکه الان به نام شهید رحمت است رفتیم. قسمتی از ارتفاع که سمت راست زیروینه بود، با درگیری محدود و بدون تلفات فتح شد.

* درگیری 12 ساعته و انهدام یک واحد نظامی ضدانقلاب

در سمت چپ که در قسمت اصلی زیروینه بود، درگیری سختی رخ داد به شکلی که از ساعت 9 صبح تا تا 8:30 شب یعنی حدود 12 ساعت طول کشید.

ضدانقلاب با تمام وجود در حال مقاومت بود. بعد از این ساعت، آنجا سقوط کرد و بچه‌ها توانستند قله اصلی را تصرف و تونل‌ها را کشف کنند.

آنها تا آخرین لحظه مقاومت کردند و هرچه در توان داشتند گذاشتند. دست آخر 4 نفر باقی مانده بودند که آنها هم خودکشی کردند و یک نفر را هم توانستیم زنده دستگیر کنیم. ضدانقلاب تقریبا یک واحد نظامی کاملش را از دست داد و حدود 38 نفرشان هم کشته شدند.

نیروهای زخمی و کشته را به دوله کوکه می‌بردند و از آنجا نیروهای تازه‌نفس را می‌فرستادند. نفری که دستگیر کردیم هم این را تائید کرد.

تا آن موقع ما دوله کوکه را نمی‌دیدیم. وقتی منطقه شهید رحمت را تصرف کردیم، تنها یک نفر شهید دادیم و 5 نفر مجروح.

شهید رحمت اواخر درگیری تیر خورد و شهید شد. قاتلش هم به محض تیراندازی، توسط دوست شهید رحمت به هلاکت رسید.

 * شهید رحمت، اولین شهید عملیات در درگیری مستقیم بود

با وجود پرتاب 200 نارنجک و مصرف بالای مهمات، ما تنها یک شهید دادیم. این دقت و هوشیاری بچه‌ها را نشان می‌داد که با دشمن درگیر می‌شدند.

بالا که رسیدیم، دوله کوکه زیر پای ما افتاد. آنها حتی نمی‌توانستند تکان بخورند. بعد از حضور ما، آنجا را هم تخلیه کردند. زاغه مهمات، قرارگاه و ... داشتند که همه را رها کردند و رفتند.

فردای آن روز به سمت بال جاسوسان رفتیم که الان به آن موقعیت شهید جان‌نثاری می‌گوئیم.

با تصرف و تثبیت این موقعیت، دشمن امکان دور زدن ما را از دست می‌داد. ساعت 3 بعدازظهر و بعد از درگیری زیاد و سنگین، آنجا را تصرف کردیم و 8 کیلومتر پاکسازی شد.

دشمن یک گروهان دختر داشت و بقیه‌شان پسر بودند. تلفات محدودی دادند، اما بیشترشان مجروح شدند، ما اصلا در تصرف موقعیت شهید جان‌نثاری تلفاتی ندادیم.

نهایتا مجبور شدیم 3 پایگاه احداث کنیم، که خیلی سریع این کار انجام شد. روی ارتفاعات زیروینه و شهید رحمت هم پایگاه زدیم و منطقه تثبیت شد.

* تانک‌ها را شبانه به منطقه گسیل دادیم

به سراغ ارتفاع کناری کترال و زیروینه به نام گوئیدزه رفتیم. این محل ارتفاع مهم و تیزی بود که دشمن از آنجا تسلط کافی بر جاده‌های ما داشت. وقتی می‌خواستیم به کترال برسیم باید از زیر پای آنها رد می‌شدیم.

گاهی تیراندازی می‌کردند، گاهی هم می‌ترسیدند. ولی خب، محدودیت زیادی برای عبور از پایگاه داشتیم.

پشت آن هم پایگاه دوله کوکه 2 و 3 دشمن فعال بود. سراغ گوئیدزه آمدیم و از بچه‌های بومی لشکر 3 استفاده کردیم. یک تیم هم از صابرین تهران آمدند که با شهید جعفرخانی آنجا بودند. ولی یکی از کارهای مهم، استفاده از تانک بود. شبانه تانک‌ها را به منطقه آوردیم و آماده کردیم، که فردا صبح برای عملیات آماده باشند.

تانکه در درگیری خیلی موثر بودند. دشمن مقاومت سختی می‌کرد اما ما هم آتش خوبی روی ارتفاع داشتیم.

آنها روی ارتفاع بودند و تونل‌های دست‌نیافتنی داشتند. تقریبا سه بار ارتفاع دست به دست شد و ما در آن درگیری یک شهید دادیم، از ساعت 6 صبح تا 2:30 بعدازظهر طول کشید.

* شهید جعفرخان جلوی دهانه تونل ضدانقلاب ایستاد تا ارتفاع را تصرف کردیم

در گوئیدزه مسایلی دست‌مان آمد. اول اینکه توانمندی‌های بچه‌های ما فوق‌العاده بود. از حیث آمادگی جسمانی و آمادگی روحی روانی بچه‌های ما دست‌بردار نبودند. 3 بار قله را از دست دادیم ولی دوباره برگشتند که این خیلی موضوع مهمی بود.

بعد از 3 بار متوجه خلاءها شدیم. شهید جعفرخان خیلی خوب عمل کرد. چون متوجه مسیر عبوری آنها شد و جلوی دهانه تونل عبورشان ایستاد تا اینکه ساعت 3 بعدازظهر ارتفاع گوئیدزه تصرف شد. دشمن حدود 38 نفر تلفات داشت. ما هم روی هم رفته 3،4 مجروح و یک شهید داشتیم.

* تصرف دوله کوکه پس از 40 تا 50 سال

این باعث شد کل دوله کوکه به دست ما بیفتد. دوله کوکه‌ای که از 40 تا 50 سال پیش دست اینها بود.

جلال طالبانی از پیش از انقلاب اینجا پایگاه داشت. بارزانی‌ها یک مدت اینجا بودند. بعد از انقلاب هم دمکرات و کومله بود. خیلی منطقه مهمی است. منطقه پیچیده‌ای است و نمی‌شود آن را بمباران کرد. مشکلات زیادی دارد و ارتش کلاسیک هم نمی‌تواند وارد آن شود. توپخانه هم تاثیر ندارد. به شکلی است که شلیک‌های توپ را رد می‌کند. آنجا ضدانقلاب امکانات زیادی از جمله نیروگاه برق، زاغه مهمات و... داشتند ومحل زندگی خوبی هم برای خودشان درست کرده بودند.

* هلاکت 4 فرمانده ضدانقلاب در جاسوسان

بعد از آن سراغ جاسوسان رفتیم. در مرحله اول، تیپ 48 اقداماتی را شروع کرد که 2 شهید هم دادند. چون قبل از طرح‌ریزی تپه جلویی شهید جان نثاری کار را شروع کردند. ما اینها را عقب کشیدیم و در ادامه طرح‌ریزی کردیم تا جاسوسان را تصرف کنیم.

دشمن هم در صورت تصرف، جنوب قندیل را از دست می‌داد. آنها سراغ اقلیم کردستان عراق، ترکیه و سوریه رفتند که بیائید به دادمان برسید، نگذارید درگیر شویم و پادرمیانی کنید. اما حرف ما این بود که از مرز ما عقب بنشینید نیاز به صحبت ندارد.

خلاصه گفتند ما تخلیه نمی‌کنیم و ما هم طرح‌ریزی عملیات را آغاز کردیم. بچه‌های صابرین وارد عمل شدند که موجب شهادت جعفرخان و چند نفر از دیگر از بچه‌های صابری شد.

ساعت 2 بعدازظهر، جاده را که بالا برده بودیم، ادامه دادیم و قوطمان را تصرف کردیم،

دستگاه‌های زرهی را هم برده بودیم و شروع کردیم جاسوسان را از پشت زدن. خلاصه‌کاری نمی‌توانستند بکنند و تلفات سنگینی دادند. سنگین به این معنا که 4 فرمانده‌شان را از دست دادند و این خیلی برایشان سنگین بود. نیروهایی که برای نجاتشان می‌آمدند هم کشته می‌شدند.

* مداوای مجروحین پژاک در بیمارستان صحرایی سپاه

فردایش یک بیمارستان صحرایی به داخل روستای دولتو فرستادیم که مورد استقبال مردم واقع شد. جایی که 8-7 سال بود کسی از مسئولین دولتی پایش را نگذاشته بود، بیمارستان مستقر شد و ترددها هم به حالت عادی برگشت.

جالب است که برخی از مجروحین پژاک که به خانه هایشان برگشته بودند هم برای مداوا به بیمارستان مراجعه کردند. کاری با آنها نداشتیم و همین برخورد خیلی موثر بود.

با این کار، پای ضد انقلاب از روستا قطع شد و یک جزیره‌ای در وسط ماند. وقتی عملیات را می‌خواستیم انجام دهیم، بهترین مسیر را شناسایی کردیم. بچه‌های صابرین با وجود اینکه وضعیت هوا تاریک مطلق بود، از امکانات دید در شب استفاده کردند و مسیر را شناسایی کردند.

* تخلیه جاسوسان کمر ضذانقلاب را شکست

اولین شلیک را آنها کردند و همین اشکال ما بود چون در مرحله اول عملیات جاسوسان، تعدادی از بچه‌ها تا دهانه سنگر ضدانقلاب رفتند و متاسفانه اولین شلیک را آنها انجام دادند و بچه‌ها شهید شدند.

ضدانقلاب اصرار ما را برای تصرف آنجا دید و مجددا تلاش کرد واسطه بیندازد که درگیر نشود. خودشان هم اولین قدم را برای آتش‌ بس برداشتند.

ما گفتیم تنها راه آتش بس این است که اینجا را تخلیه کنید. تنها راهش همین است. می‌دانستند که ما اصرار داریم که اینجا را بگیریم و بالاخره هم می‌گرفتیم.

24 ساعت به آنها فرصت دادیم کهمنطقه را تخلیه کنند. روز موعد که شد عمل نکردند. ما هم در همان روز روشن همه بلدوزرها و تانک‌ها راحرکت دادیم. باز 5-6 ساعت مهلت خواستند و گفتند ما فردا صبح اینجا را تخلیه می‌کنیم. همین برای نیروهای رزمی‌شان شکننده بود. وقتی منطقه تخلیه شد، از چهره‌هایشان معلوم بود که چقدر ضربه خورده‌اند. 

بعد از تخلیه در 26 شهریور، ما در منطقه مستقر شدیم که عملا از کترال تا جاسوسان آزاد و مقرهای دوله کوکه 1 و 2 و 3 آزاد شدند.

جاسوسان منطقه بسیار مهمی بود. 50 سال است که تمام سیاست‌های کردستان عراق در آنجا رقم می‌خورد. هر گروهی با دولت به مشکل برخورد کرده، اینجا بود. این شکست برای ضد انقلاب هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی شکست بزرگی محسوب می‌شد.

* هوشیاری رزمندگان در قبال عملیات غافلگیرانه ضدانقلاب

اقداماتی هم در پیرانشهر انجام دادیم. از منطقه بردناز تا حاج ابراهیم، منطقه حساس و پیچیده‌ای بود که ضدانقلاب تسلط کاملی روی آن داشت.

گفتیم باید جاده بکشیم، پاسگاه بزنیم و مستقر شویم. در داخل صخره‌ها که کار را شروع کردیم، ضدانقلاب شروع کرد به تیر اندازی. این کار همزمان با کارهایی بود که در سردشت و اشنویه انجام می‌دادیم.

بچه‌های سپاه پیرانشهر در آنجا درگیر شدند. یک گروه مهندسی هم می‌خواست این جاده را در مدت 45 روز تا 2ماه ببرد تا قله حاج ابراهیم که این کار را کرد.

ضد انقلاب، در مسیر با آنها درگیر شد و به پایگاه ما حمله کردند ولی کاری نتوانست بکنند. بلافاصله مستقر شدیم و لشکر 14 را در منطقه استقرار دادیم.

ما در این درگیری یک شهید دادیم و 5 مجروح و ضد انقلاب 8 کشته داد.

سعی کرده بودند تا عملیاتشان غافلگیر کننده باشد. طوری هم حرکت کرده بودند که اول صبح و طلوع آفتاب عملیاتشان را انجام دهند که با هوشیاری بچه‌های ما نقشه‌شان شکست خورد.

* سه شهید در زمستان برای کار عظیمی که در دفاع مقدس هم نشد

ما تا زمستان آنجا بودیم. یکی دو تا از پایگاه‌های بالا را تخلیه کردیم، اما پایگاه‌های پایین را تحت حفاظت داشتیم. واقعا در زمستان کار عظیمی انجام شد کاری که در دوران دفاع مقدس هم نشده بود.

در طول زمستان برف سنگینی می‌بارید اما بچه‌ها مقاومت کردند و در منطقه مستقر ماندند. البته در طول زمستان سه تن از رزمندگان را از دست دادیم و شهید شدند.

در منطقه حاج ابراهیم، بچه‌های سپاه پیرانشهر و لشکر 3 مستقر بودند که الحمدالله توانستند زمستان را به سر کنند. مطمئن بودیم اگر 10 متر هم برف می‌آمد و ما یک قدم عقب می‌گذاشتیم، آنها دوباره برمی‌گشتند.

اینجا برایشان خیلی مهم بود. ضدانقلاب هم می‌دانست جایی که ما مستقر بودیم، پشتش از لحاظ برفگیر بودن، بسیار خطرناک است.

جایی که مستقر شده بودند، بهمن آمده بود و 16 نفر همزمان کشته شدند. 3-4 نفر هم در مسیر پایگاه‌هایشان کشته شدند. به خاطر اینکه ما مستقر بودیم و انها سرگردان و جایی را هم پیش بینی نکرده بودند چون سال‌های قبل اینجا تونل داشتند و حالا ما تونل‌های آنها را گرفته بودیم.

* 15 ساعت پیاده‌روی در برف برای تصرف شیخان

سال 91 کارمان انجام شد. برنامه‌ریزی اساسی کردیم و کارهای آموزشی انجام دادیم.

با وجود اینکه برف سنگینی باریده بوداما ما کارمان را شروع کردیم. بعضی از نقاط را ضدانقلاب از سالهای گذشته به عنوان نقاط طلایی حفظ کرده بود و نمی‌گذاشت لو برود و در آن مناطق هم درگیر نمی‌شد، چون محل ترددشان بود.

سال 91 سراغ آنها رفتیم و آنها را تصرف کردیم. منطقه وسیعی بود به نام شیخان که همه‌اش به تصرف ما در آمد.

منطقه حدود 400 کیلومتر مربع وسعت داشت و بعضی از جاها، بچه‌ها 15 ساعت پیاده روی در برف داشتند که توانستند به آن پایگاه‌ها برسند.

پیش دستی انجام دادیم و قبل از اینکه ضد انقلاب در منطقه بتواند حضور پیدا کند، آنجا مستقر شدیم و جاده‌هایمان را احداث کردیم.

الحمدالله در سال 91 اقداماتی که کردیم از لحاظ حجم تصرفاتمان حدود 2 برابر سال 90 و با کمترین تلفات بود.

از لحاظ وضعیت کیفی، نقاطی که تصرف کردیم خیلی مهمتر از نقاط سال گذشته بود. در اصل با تصرف پانه‌سر، قندیل جنوبی را تصرف کردیم که خیلی برای ما ارزش داشت. ما الان در پانه‌سر جاده کشیدیم و پایگاه زدیم؛ جاده‌ای که از پایین تا بالا در میان صخره‌ها راه دارد.

این کار در طول 30 سال گذشته بعد از انقلاب اتفاق نیفتاده بود. در آنجا هیچوقت در طول تاریخ اصلا جاده وجود نداشت.

حتی در این نقطه میله مرزی هم نبود و در خاک خودمان و مرز خودمان میله مرزی نصب نکرده بودیم. یک میله داشتیم و آن هم روی یک یال بود.

* خط قرمز ما «خط مرز» است

اگر همه کارهایی که ما پیش بینی کردیم، تحقق پیدا کند، آینده شمالغرب را متحول خواهد کرد و امنیت آنجا را به صورت کامل و دائمی رقم می‌زند زیرا مناطق بسیار مهم و ارزشمندی است و تمام تشکیلات پژاک و پ‌.ک.ک هم در همین نقطه‌ بود.

الحمدالله توانستیم قسمت زیادی از اینها را تصرف کنیم. ضدانقلاب هم به این رسیده که چه بخواهد و چه نخواهد، ما دیگر در این نقاط مستقر هستیم.

گفتیم استثنائی نداریم. خط قرمز ما خط مرز است. این پیام را عملا به ضدانقلاب دادیم که اجازه نمی‌دهیم دشمن یک متر هم در خاکمان مستقر شود.

* ایجاد 10 پایگاه سپاه در دل صخره‌ها

منطقه شهیدان کاملا بر منطقه ارومیه تسلط دارد و در مرز ترکیه است. جزو مناطق مهمی است که پ‌.ک.‌ک از سالهای 72 به بعد آنجا بوده و ما هیچ وقت آنجا جاده و پایگاه نداشتیم و حدود 35 کیلومتر کاملا خالی بود.

خلا مهمی بود که نه تنها ارتفاعات بلکه عمق آن هم خالی است، به همین دلیل قاچاق سوخت و ... به وفور انجام می‌شد. روزانه بیش از 7-8 هزار اسب و قاطر آنجا تردد می‌کرد. از برنامه‌هایمان هم حل خلاء شهیدان بود.

الحمدالله از وقتی که اینکار را شروع کردیم، مقرهای ضدانقلاب کاملا دستمان افتاد و امروز قاچاق مطلقا قطع شده و خیلی‌ها هم ناراحت شدند.

اینجا حدود 40 کیلومتر در دل صخره‌ها جاده زدیم که جزو جاهای باور نکردنی بود که کسی بتواند جاده بزند. همچنین 10 پایگاه زدیم و بچه‌‌های لشکر 3 را آنجا مستقر کردیم. ماشین آلات مهندسی سپاه هم فعال شدند، چون این کار، امنیت را به منطقه می‌آورد.

* امنیت با زور سرنیزه به دست می‌آید، اما پایدار نمی‌ماند

مقام معظم رهبری در کردستان فرمودند: «امنیت پایدار مردمی در منطقه باید ایجاد شود». ایشان سه کلمه گفتند اما دنیایی از مطلب در این سه کلمه نهفته است.

امنیت با زور سرنیزه به دست می‌آید، اما پایدار نمی‌ماند. پایداری امنیت، کارهای دیگری لازم دارد. امنیت پایدار مردمی، کارهای زیادی می‌خواهد.

ما اقدامات نظامی را انجام دادیم و گام اول را برداشتیم اما ادامه‌اش این است که امنیت را پایدار و مردمی کنیم.

تازه گام اول را برداشتیم و درست است که حساس و خطرناک بود اما ادامه کار خیلی سنگین‌تر است. برای پایدار بودن امنیت، دولت باید وارد شود و کارهای توسعه‌ای انجام شود ما حاضریم کمک کنیم. بستر آماده است و ما نقاط ضعف و قوت را می‌شناسیم.

دشمن به خیلی از این مناطق چشم دوخته، همه باید کمک کنند که نتیجه بگیریم، اگر کار نیمه کاره رها شود، زحمات به باد می‌رود.

این امنیت شکننده است، باید کارهای زیادی انجام شود، وظیفه داریم دستور آقا را اجرایی کنیم. حالا ببینید آقا چقدر دستور دادند که هنوز اجرایی نشده، سه کلمه‌اش (امنیت پایدار مردمی) این همه پیگیری داشت.

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

روایت فرمانده قرارگاه شمالغرب سپاه از درگیری با پژاک/ خط قرمز ما «خط مرز» است + تصاویر

گروه امنیتی دفاعیخبرگزاری فارس- اواخر خردادماه سال 90 بود که نیروی زمینی سپاه دست به یک سلسله عملیات برای برقراری امنیت در منطقه شمالغرب زد.

اگرچه سابقه جهاد برای برقراری امنیت در مناطق کردنشین در انقلاب اسلامی به ماه‌های اول پیروزی انقلاب بر می‌گردد اما این بار با وجود گذشت بیش از سه دهه از آن سالها، یک بار دیگر پاسداران انقلاب باید خون خود را برای امنیت هموطنان کُرد می‌دادند.

فتح قله‌های امنیتدر شمال غرب البته به راحتی نبود چراکه گروهک‌های ضدانقلاب با حمایت‌های همه جانبه اطلاعاتی و حتی لجستیکی غرب (به سردمداری آمریکا) این بار با تمام توان آمده بودند تا خاک بخشی از ایران را به توبره بکشند.

این عملیات‌ها که در نیمه اول سال 90 انجام شد، تا اواخر شهریور به طول انجامید تا نهایتا با تقدیم ده‌ها شهید و جانباز در این عملیاتها، بار دیگر امنیت به منطقه بازگشت و گروهک‌های ضدانقلاب مجبور به ترک خاک ایران شدند.

گروه امنیتی دفاعیخبرگزاری فارس، در دومین سالگرد این عملیات در نظر دارد تا طی سلسله مطالبی تحت عنوان «فتح قله‌های امنیت» به بررسی جنبه‌های مختلف و اقدامات صورت گرفته در جهت ایجاد امنیت در این مناطق شمالغرب بپردازد؛ امنیتی که نه با زور اسلحه، بلکه با رویکرد بکارگیری توان مردم منطقه و سازندگی و آبادانی مناطق، بومی شده است.

آنچه در زیر می‌خوانید روایت سردار محمد‌تقی اوصانلو فرمانده قرارگاه حمزه(ع) سپاه در شمالغرب از درگیری با گروهک تروریستی پژاک است؛ قرارگاهی که در این عملیات‌ها در خط مقدم درگیری حاضر بود.

***

* نگاه شهید کاظمی به شمالغرب

منطقه شمالغرب شرایط خاص خودش را دارد. شهید کاظمی شش هفت سال اینجا بود، فرمانده هم بود. زمانی تشریف آوردند اینجا در قرارگاه حمزه گفت باید بررسی کنم. گفت: «اینطور نیست که یک نفر چند سال مسئول قرارگاه حمزه باشد برود مدتی بعد برگردد. باید به روز باشد.»

آن زمان من فرمانده لشکر و فرمانده قرارگاه استانی بودم، هر چند بی ارتباط با اینجا نبودم و رفت وآمد داشتم، وقتی آمدم بررسی کردم و متوجه شدم که چه مشکلاتی باید برطرف شود.

 سردار اصانلو در کنار سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در حال بازدید از منطقه

 * ضربات مهلک سپاه به 3 تیم سلفی و پ‌ک‌ک در فروردین 90

از جمله این مشکلات وجود خلاءهایی بود که در منطقه داشتیم.  سابقا در منطقه طوری رفتار می‌کردیم که دشمن اول هر سال ما را دنبال خود می‌کشید و این کش و قوس تا آخر ادامه داشت.

باید کار اساسی و زیربنایی انجام می‌شد. ما در سال 89 خلاءهای خودمان را پیدا و نسبت به آن برنامه‌ریزی کردیم.

خوشبختانه در سال 90 اقدامات جامعی انجام دادیم. هر چندآنها طبق سال‌های قبل از 3 فروردین، 3 تا تیم فرستادند و درگیری را آغاز کردند که این هم برای آن بود تا ما را در انفعال قرار بدهند.

مثل سال‌های قبل در اول کار ضربات مهلکی هم به تیمهای سلفی و هم پ.ک.ک زدیم و تلفات خوبی هم گرفتیم اما برنامه خودمان را به همین محدود نکردیم و برنامه‌های اساسی و زیر بنایی را انجام دادیم.

* غارهای زیرزمینی بزرگتر از یک میدان فوتبال

در بورالان ماکو، منطقه‌ای داریم به وسعت حدود 30 کیلومتر در 30 کیلومتر که همه‌اش سنگ‌های آذرین است و غارهای بزرگی در زیر زمین‌ دارد که وسعت بعضی از آنها از یک میدان فوتبال بزرگتر است ولی رها شده است. ورودی غارها به اندازه یک انسان هم نیست. سنگ‌های آذرین هم جزو سنگ‌های بسیار سخت است یعنی بالاتر از گرانیت و کمتر از الماس.

این مشکل باعث شده بود آنجا جاده نباشد و تردد امکان نداشت. برای تردد در میان آن سنگ‌ها نیاز به اعزام نیروی پیاده داشتیم که این هم آسیب پذیر بود و هم امکان پشتیبانی از آنها را سخت می‌کرد.

داخل آنجا، هم غار بود هم کانال‌های متعدد. سنگ‌ها هم طوری بود که هر کس اولین اقدام را می‌کرد، کاری نمی‌شد انجام داد.

پساولین کار ما این بود که در این منطقه جاده بکشیم وفرمانده نیروی زمینی هم تاکید داشت که این کار انجام شود. برای همین گروهی از مهندسی وارد شد و احداث جاده را در دل این سنگ‌ها شروع کرد.

در آغاز، کار بسیار سخت بود و دو سه روز اول پیشرفتی حاصل نشد. چیزی نگذشت که ضدانقلاب متوجه شد که ما داریم سنگ ها را می شکافیم و جلو می‌آییم.

این منطقهموقعیت بسیار مهمی دارد چون بین ترکیه، ایران و ارمنستان واقع شده. یعنی از اینجا هم می‌توانستند به ارمنستان بروند، هم داخل ایران شوند و هم به ترکیه بروند.

* 26 اقدام خرابکارانه و بمبگذاری برای جلوگیری از اقدامات مهندسی سپاه

ضدانقلاب وقتی این موضوع را دید، درگیری ها را شروع کردند البته ما هم می دانستیم که دست به این کار خواهند زد.

تیپ 36 انصار المهدی (عج) زنجان از قبل آنجا مستقر بودند. ضدانقلاب هر کاری کرد و به هر دری زد نتوانستند پیشروی کند و به در بسته خوردند.

حتی حدود 26 اقدام خرابکارانه و بمبگذاری انجام دادند که جلوی این کار بگیرند، امانتوانستند و در کل، موفق به انجام 2 عملیات شدند که یکی از آنها هیچ تلفاتی نداشت و در یکی دیگر هم فقط 2 نفر مجروح داشتیم. این در حالی بود که هر روز مردم محلی را تهدید می‌کردند، بسیج را آزار می‌دادند، عشایری را که به کارگیری کرده بودیم، آزار می‌دادند و مدام تهدید می‌کردند اما باز هم نتوانستند مانع کار شوند.

خلاصه جاده را به داخل سنگ‌های آذرین بردیم و در مهمترین نقطه آن منطقه پاسگاه احداث کردیم. در بزتپه 50 کیلومتر جاده احداث شد و مردم منطقه را هم بسیج کردیم.

* بیمارستان صحرایی سپاه با پذیرش 15هزار نفر

همزمان، خدمات مردم یاری به مردم بومی منطقه هم انجام می‌شد. در واقع قبل از این کارها، آمدیم بیمارستان صحرایی زدیم تا به مردم آنجا که خیلی هم محروم هستند، خدمات رسانی کنیم.

امکانات حمل و نقل هم برای آنها فراهم شد تا مردم را از روستاهای اطراف به بیمارستان منتقل کنند. بیمارستان هم کامل بود و همه امکانات تخصصی را داشت. حتی عمل جراحی هم می‌توانستند انجام دهند.

کار بیمارستان که شروع شد، قرار بود 5 روز فعال باشد که 3 روز دیگر هم تمدید کردیم.

در این مدت، 15 هزار نفر مراجعه کننده داشتیم. اغلب مردم، مشکلات پوستی و مشکل قلب و عروق داشتند که رسیدگی می‌شد.

* کشف و انهدام 50 تونل ضدانقلاب

این کار که انجامشد، همان مردم که تا پیش از این، به سوال بچه‌ها در مورد حضور ضدانقلاب جواب سربالا می‌دادند بعد از درگیری و دادن تلفات، به ضدانقلاب برای انتقال مجروحین، ماشین نداده بودند.

این نشانگر این است که وقتی با مردم کار کنید، نتیجه می‌بینید. یک عده از ضدانقلاب، جواناناین منطقه را جذب کرده بودند اما این اقدام سپاه موجب شد پدرها و مادرها بروند دنبال فرزندانشان و آنها را برگردانند.

50 تونلی که ضد انقلاب به عنوان سنگر از آن استفاده می‌کردند، کشف و منهدم شد. آنها تجهیزات و سلاحی داشتند که با این اقدام سپاه از بین رفت.

ضدانقلاب بعد از این کار ما، وقتی دید کاری از دستش بر نمی‌آید، منطقه را رها کرد و رفت.

امروز جذب مردم توسط ضدانقلاب تقریبا از بین رفته و امنیت بر منطقه حکمفرماست و دیگر درگیری رخ نداد.

* محدود شدن جذب ضدانقلاب با اقدامات خدماتی سپاه

در مناطق دیگر مثل خوی و سلماس که مناطق محرومی دارند و زمین کشاورزی کم و منطقه صعب العبور است و دشمن هم به این مناطق علاقه دارد، ما در منطقه رازی، قطور و سلماس بیمارستان صحرایی راه انداختیم که به 8 تا 10 هزار نفر خدمات داده می‌شد.

در روستاها کارهای خدماتی خوبی انجام دادیم از جمله تهیه خانه برای علمای آنجا. غسالخانه هم‌ نداشتند که احداث کردیم. مساجد را مرمت کردیم. جاهایی نیاز به پل داشت که بچه‌های ما احداث کردند. جاده‌ها محدود و صعب العبور بود که انجام شد.

این کارها باعث شد جذب نیروی ضدانقلاب محدود شود در عوض، جذب بسیج زیاد داشتیم که این هم خیلی مهم بود.

* احداث پایگاه‌های مختلف بسیج در روستاهای مورد علاقه ضدانقلاب

به بسیجیان بومی هم آموزش دادیم و هم کارها را به خودشان سپردیم. امنیت را هم به دست خودشان دادیم. البته در بعضی جاها ضدانقلاب درگیر شد و بسیجیان از آنها تلفات گرفتند.

الان پای ضدانقلاب از این روستاها قطع شده. یعنی امکان ماندگاری آنها در این روستاها از بین رفته است.

در یکی از روستاها، ضدانقلاب با بچه‌های بسیج درگیر شد که مردم هم به پشتیبانی بسیج وارد شدند. درواقع دیگر صف ضدانقلاب از مردم جدا شده بود.

در روستاهایی که مورد علاقه ضدانقلاب بود، پایگاه بسیج زدیم. اوایل تهدید می‌کردند اما دیدند فایده‌ای ندارد چون مردم می‌آیند، پایگاه را تحویل می‌گیرند و مسلح می‌شوند.

ضدانقلاب در دو راهی قرار گرفت. اگر می‌خواست درگیر شود، باید با مردم روبرو می‌شد که پایگاه قبلی‌اش را از دست می‌داد، اگر هم درگیر نشوند باز هم کاری از پیش نمی‌برند، چون ما آنجا پایگاه داریم.

 * دشت‌های حاصلخیز و مهم زیر دید و تیر ضدانقلاب

در منطقه ارومیه، بین اشنویه و ارومیه خلاءهایی داشتیم که سراغ آنها رفتیم. در اشنویه خلاءهایمان در مرز بود. از روزی که کار را شروع کردیم  تا پایان سال 90 هیچ درگیری نداشتیم و توانستیم جاده احداث کنیم و جاده‌های نامناسب را هم آسفالت کنیم. همین موجب می‌شد جلوی مین‌گذاری آنها گرفته شود.

با این کار، 40 کیلومتر از مشکلات مرزی پر شد.

خلاء بزرگی هم در سردشت و پیرانشهر وجود داشت که در حین کار در اشنویه متوجه آن شدیم. دیدیم استفاده زیادی از منطقه سردشت می‌کنند. از کترال تا جاسوسان منطقه بزرگی بود. دشمن بر صفر مرزی متمرکز داشت و 15 الی 20 کیلومتر از خاک ما را زیر دید و تیر خود می‌گرفت.

دشت‌های حاصلخیز و مهم را زیر دید و تیر داشتند. ما در دشت وزینه در منطقه کترال یک پاسگاه داشتیم. پاسگاه می‌گفت، مهمات که می‌آمد، ضدانقلاب بلند می‌شدند و اسلحه‌هاشان را بلند می‌کردند و با این کار قصد تحقیر ما را داشتند. کاری هم از دست‌شان بر نمی‌آمد. در مقابل این همه مرز یک پاسگاه بود آن هم با فاصله 6-7 کیلومتر از صفر مرزی. اسم پاسگاه، پاسگاه کنه مشکه بود.

* تصرف کترال ظرف یک روز و غافلگیری ضدانقلاب

قرارگاه‌های دوله کوکه یکی از مراکز مهم پژاک بود چون آموزش‌های نظامی آنها در این منطقه انجام می‌شد و تشکیلات فرماندهی‌شان هم آنجا قرار داشت.

ما هم می‌دانستیم دوله کوکه مقر مهمی برای پژاک است. وقتی  هم که وارد شدیم، اطلاعات مهم و زیادی به دستمان آمد.

خدا رحمت کند، شهید موسوی مسئول اطلاعات لشکر 17 که روی مین رفت، در عرض 15 روز اطلاعات و گزارش‌های مهمی به دست آورد.

با این تفاسیر، مسیرمان را از اشنویه  تغییر دادیم و به سراغ کترال آمدیم و تقریبا سه چهار روز بعد از دستیابی به اطلاعات منطقه در آنجا مستقر شدیم.

کترال منطقه وسیع و پرفراز و نشیبی بود که کاملا به محل‌های ورودی ضدانقلاب اشراف داشت. توانستیم از اول صبح و بعد از ظهر، یعنی در یک روز، کترال را تصرف کنیم.

دشمن چون غافلگیر شده بود، زیاد درگیر نشد و عقب نشینی کرد. در واقع این اولین درگیری ما بود. اصلا آنها فکر نمی‌کردند ما این همه مسیر طولانی منطقه را رها کنیم و به سراغ کترال برویم.

عقبه بین قندیل و دوله کوکه بسته شد. این خیلی کار مهم بود. با تصرف کترال، ارتفاعات پیش رو هم عملا به تصرف ما درآمد و با این کار توانستیم حدود 18 تا 20 کیلومتر از منطقه در عمق را تصرف کنیم.

بلافاصله جاده‌ها را آماده کردیم، پایگاه زدیمو به سراغ ارتفاعات مروانکه الان به نام شهید رحمت است رفتیم. قسمتی از ارتفاع که سمت راست زیروینه بود، با درگیری محدود و بدون تلفات فتح شد.

* درگیری 12 ساعته و انهدام یک واحد نظامی ضدانقلاب

در سمت چپ که در قسمت اصلی زیروینه بود، درگیری سختی رخ داد به شکلی که از ساعت 9 صبح تا تا 8:30 شب یعنی حدود 12 ساعت طول کشید.

ضدانقلاب با تمام وجود در حال مقاومت بود. بعد از این ساعت، آنجا سقوط کرد و بچه‌ها توانستند قله اصلی را تصرف و تونل‌ها را کشف کنند.

آنها تا آخرین لحظه مقاومت کردند و هرچه در توان داشتند گذاشتند. دست آخر 4 نفر باقی مانده بودند که آنها هم خودکشی کردند و یک نفر را هم توانستیم زنده دستگیر کنیم. ضدانقلاب تقریبا یک واحد نظامی کاملش را از دست داد و حدود 38 نفرشان هم کشته شدند.

نیروهای زخمی و کشته را به دوله کوکه می‌بردند و از آنجا نیروهای تازه‌نفس را می‌فرستادند. نفری که دستگیر کردیم هم این را تائید کرد.

تا آن موقع ما دوله کوکه را نمی‌دیدیم. وقتی منطقه شهید رحمت را تصرف کردیم، تنها یک نفر شهید دادیم و 5 نفر مجروح.

شهید رحمت اواخر درگیری تیر خورد و شهید شد. قاتلش هم به محض تیراندازی، توسط دوست شهید رحمت به هلاکت رسید.

 * شهید رحمت، اولین شهید عملیات در درگیری مستقیم بود

با وجود پرتاب 200 نارنجک و مصرف بالای مهمات، ما تنها یک شهید دادیم. این دقت و هوشیاری بچه‌ها را نشان می‌داد که با دشمن درگیر می‌شدند.

بالا که رسیدیم، دوله کوکه زیر پای ما افتاد. آنها حتی نمی‌توانستند تکان بخورند. بعد از حضور ما، آنجا را هم تخلیه کردند. زاغه مهمات، قرارگاه و ... داشتند که همه را رها کردند و رفتند.

فردای آن روز به سمت بال جاسوسان رفتیم که الان به آن موقعیت شهید جان‌نثاری می‌گوئیم.

با تصرف و تثبیت این موقعیت، دشمن امکان دور زدن ما را از دست می‌داد. ساعت 3 بعدازظهر و بعد از درگیری زیاد و سنگین، آنجا را تصرف کردیم و 8 کیلومتر پاکسازی شد.

دشمن یک گروهان دختر داشت و بقیه‌شان پسر بودند. تلفات محدودی دادند، اما بیشترشان مجروح شدند، ما اصلا در تصرف موقعیت شهید جان‌نثاری تلفاتی ندادیم.

نهایتا مجبور شدیم 3 پایگاه احداث کنیم، که خیلی سریع این کار انجام شد. روی ارتفاعات زیروینه و شهید رحمت هم پایگاه زدیم و منطقه تثبیت شد.

* تانک‌ها را شبانه به منطقه گسیل دادیم

به سراغ ارتفاع کناری کترال و زیروینه به نام گوئیدزه رفتیم. این محل ارتفاع مهم و تیزی بود که دشمن از آنجا تسلط کافی بر جاده‌های ما داشت. وقتی می‌خواستیم به کترال برسیم باید از زیر پای آنها رد می‌شدیم.

گاهی تیراندازی می‌کردند، گاهی هم می‌ترسیدند. ولی خب، محدودیت زیادی برای عبور از پایگاه داشتیم.

پشت آن هم پایگاه دوله کوکه 2 و 3 دشمن فعال بود. سراغ گوئیدزه آمدیم و از بچه‌های بومی لشکر 3 استفاده کردیم. یک تیم هم از صابرین تهران آمدند که با شهید جعفرخانی آنجا بودند. ولی یکی از کارهای مهم، استفاده از تانک بود. شبانه تانک‌ها را به منطقه آوردیم و آماده کردیم، که فردا صبح برای عملیات آماده باشند.

تانکه در درگیری خیلی موثر بودند. دشمن مقاومت سختی می‌کرد اما ما هم آتش خوبی روی ارتفاع داشتیم.

آنها روی ارتفاع بودند و تونل‌های دست‌نیافتنی داشتند. تقریبا سه بار ارتفاع دست به دست شد و ما در آن درگیری یک شهید دادیم، از ساعت 6 صبح تا 2:30 بعدازظهر طول کشید.

* شهید جعفرخان جلوی دهانه تونل ضدانقلاب ایستاد تا ارتفاع را تصرف کردیم

در گوئیدزه مسایلی دست‌مان آمد. اول اینکه توانمندی‌های بچه‌های ما فوق‌العاده بود. از حیث آمادگی جسمانی و آمادگی روحی روانی بچه‌های ما دست‌بردار نبودند. 3 بار قله را از دست دادیم ولی دوباره برگشتند که این خیلی موضوع مهمی بود.

بعد از 3 بار متوجه خلاءها شدیم. شهید جعفرخان خیلی خوب عمل کرد. چون متوجه مسیر عبوری آنها شد و جلوی دهانه تونل عبورشان ایستاد تا اینکه ساعت 3 بعدازظهر ارتفاع گوئیدزه تصرف شد. دشمن حدود 38 نفر تلفات داشت. ما هم روی هم رفته 3،4 مجروح و یک شهید داشتیم.

* تصرف دوله کوکه پس از 40 تا 50 سال

این باعث شد کل دوله کوکه به دست ما بیفتد. دوله کوکه‌ای که از 40 تا 50 سال پیش دست اینها بود.

جلال طالبانی از پیش از انقلاب اینجا پایگاه داشت. بارزانی‌ها یک مدت اینجا بودند. بعد از انقلاب هم دمکرات و کومله بود. خیلی منطقه مهمی است. منطقه پیچیده‌ای است و نمی‌شود آن را بمباران کرد. مشکلات زیادی دارد و ارتش کلاسیک هم نمی‌تواند وارد آن شود. توپخانه هم تاثیر ندارد. به شکلی است که شلیک‌های توپ را رد می‌کند. آنجا ضدانقلاب امکانات زیادی از جمله نیروگاه برق، زاغه مهمات و... داشتند ومحل زندگی خوبی هم برای خودشان درست کرده بودند.

* هلاکت 4 فرمانده ضدانقلاب در جاسوسان

بعد از آن سراغ جاسوسان رفتیم. در مرحله اول، تیپ 48 اقداماتی را شروع کرد که 2 شهید هم دادند. چون قبل از طرح‌ریزی تپه جلویی شهید جان نثاری کار را شروع کردند. ما اینها را عقب کشیدیم و در ادامه طرح‌ریزی کردیم تا جاسوسان را تصرف کنیم.

دشمن هم در صورت تصرف، جنوب قندیل را از دست می‌داد. آنها سراغ اقلیم کردستان عراق، ترکیه و سوریه رفتند که بیائید به دادمان برسید، نگذارید درگیر شویم و پادرمیانی کنید. اما حرف ما این بود که از مرز ما عقب بنشینید نیاز به صحبت ندارد.

خلاصه گفتند ما تخلیه نمی‌کنیم و ما هم طرح‌ریزی عملیات را آغاز کردیم. بچه‌های صابرین وارد عمل شدند که موجب شهادت جعفرخان و چند نفر از دیگر از بچه‌های صابری شد.

ساعت 2 بعدازظهر، جاده را که بالا برده بودیم، ادامه دادیم و قوطمان را تصرف کردیم،

دستگاه‌های زرهی را هم برده بودیم و شروع کردیم جاسوسان را از پشت زدن. خلاصه‌کاری نمی‌توانستند بکنند و تلفات سنگینی دادند. سنگین به این معنا که 4 فرمانده‌شان را از دست دادند و این خیلی برایشان سنگین بود. نیروهایی که برای نجاتشان می‌آمدند هم کشته می‌شدند.

* مداوای مجروحین پژاک در بیمارستان صحرایی سپاه

فردایش یک بیمارستان صحرایی به داخل روستای دولتو فرستادیم که مورد استقبال مردم واقع شد. جایی که 8-7 سال بود کسی از مسئولین دولتی پایش را نگذاشته بود، بیمارستان مستقر شد و ترددها هم به حالت عادی برگشت.

جالب است که برخی از مجروحین پژاک که به خانه هایشان برگشته بودند هم برای مداوا به بیمارستان مراجعه کردند. کاری با آنها نداشتیم و همین برخورد خیلی موثر بود.

با این کار، پای ضد انقلاب از روستا قطع شد و یک جزیره‌ای در وسط ماند. وقتی عملیات را می‌خواستیم انجام دهیم، بهترین مسیر را شناسایی کردیم. بچه‌های صابرین با وجود اینکه وضعیت هوا تاریک مطلق بود، از امکانات دید در شب استفاده کردند و مسیر را شناسایی کردند.

* تخلیه جاسوسان کمر ضذانقلاب را شکست

اولین شلیک را آنها کردند و همین اشکال ما بود چون در مرحله اول عملیات جاسوسان، تعدادی از بچه‌ها تا دهانه سنگر ضدانقلاب رفتند و متاسفانه اولین شلیک را آنها انجام دادند و بچه‌ها شهید شدند.

ضدانقلاب اصرار ما را برای تصرف آنجا دید و مجددا تلاش کرد واسطه بیندازد که درگیر نشود. خودشان هم اولین قدم را برای آتش‌ بس برداشتند.

ما گفتیم تنها راه آتش بس این است که اینجا را تخلیه کنید. تنها راهش همین است. می‌دانستند که ما اصرار داریم که اینجا را بگیریم و بالاخره هم می‌گرفتیم.

24 ساعت به آنها فرصت دادیم کهمنطقه را تخلیه کنند. روز موعد که شد عمل نکردند. ما هم در همان روز روشن همه بلدوزرها و تانک‌ها راحرکت دادیم. باز 5-6 ساعت مهلت خواستند و گفتند ما فردا صبح اینجا را تخلیه می‌کنیم. همین برای نیروهای رزمی‌شان شکننده بود. وقتی منطقه تخلیه شد، از چهره‌هایشان معلوم بود که چقدر ضربه خورده‌اند. 

بعد از تخلیه در 26 شهریور، ما در منطقه مستقر شدیم که عملا از کترال تا جاسوسان آزاد و مقرهای دوله کوکه 1 و 2 و 3 آزاد شدند.

جاسوسان منطقه بسیار مهمی بود. 50 سال است که تمام سیاست‌های کردستان عراق در آنجا رقم می‌خورد. هر گروهی با دولت به مشکل برخورد کرده، اینجا بود. این شکست برای ضد انقلاب هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی شکست بزرگی محسوب می‌شد.

* هوشیاری رزمندگان در قبال عملیات غافلگیرانه ضدانقلاب

اقداماتی هم در پیرانشهر انجام دادیم. از منطقه بردناز تا حاج ابراهیم، منطقه حساس و پیچیده‌ای بود که ضدانقلاب تسلط کاملی روی آن داشت.

گفتیم باید جاده بکشیم، پاسگاه بزنیم و مستقر شویم. در داخل صخره‌ها که کار را شروع کردیم، ضدانقلاب شروع کرد به تیر اندازی. این کار همزمان با کارهایی بود که در سردشت و اشنویه انجام می‌دادیم.

بچه‌های سپاه پیرانشهر در آنجا درگیر شدند. یک گروه مهندسی هم می‌خواست این جاده را در مدت 45 روز تا 2ماه ببرد تا قله حاج ابراهیم که این کار را کرد.

ضد انقلاب، در مسیر با آنها درگیر شد و به پایگاه ما حمله کردند ولی کاری نتوانست بکنند. بلافاصله مستقر شدیم و لشکر 14 را در منطقه استقرار دادیم.

ما در این درگیری یک شهید دادیم و 5 مجروح و ضد انقلاب 8 کشته داد.

سعی کرده بودند تا عملیاتشان غافلگیر کننده باشد. طوری هم حرکت کرده بودند که اول صبح و طلوع آفتاب عملیاتشان را انجام دهند که با هوشیاری بچه‌های ما نقشه‌شان شکست خورد.

* سه شهید در زمستان برای کار عظیمی که در دفاع مقدس هم نشد

ما تا زمستان آنجا بودیم. یکی دو تا از پایگاه‌های بالا را تخلیه کردیم، اما پایگاه‌های پایین را تحت حفاظت داشتیم. واقعا در زمستان کار عظیمی انجام شد کاری که در دوران دفاع مقدس هم نشده بود.

در طول زمستان برف سنگینی می‌بارید اما بچه‌ها مقاومت کردند و در منطقه مستقر ماندند. البته در طول زمستان سه تن از رزمندگان را از دست دادیم و شهید شدند.

در منطقه حاج ابراهیم، بچه‌های سپاه پیرانشهر و لشکر 3 مستقر بودند که الحمدالله توانستند زمستان را به سر کنند. مطمئن بودیم اگر 10 متر هم برف می‌آمد و ما یک قدم عقب می‌گذاشتیم، آنها دوباره برمی‌گشتند.

اینجا برایشان خیلی مهم بود. ضدانقلاب هم می‌دانست جایی که ما مستقر بودیم، پشتش از لحاظ برفگیر بودن، بسیار خطرناک است.

جایی که مستقر شده بودند، بهمن آمده بود و 16 نفر همزمان کشته شدند. 3-4 نفر هم در مسیر پایگاه‌هایشان کشته شدند. به خاطر اینکه ما مستقر بودیم و انها سرگردان و جایی را هم پیش بینی نکرده بودند چون سال‌های قبل اینجا تونل داشتند و حالا ما تونل‌های آنها را گرفته بودیم.

* 15 ساعت پیاده‌روی در برف برای تصرف شیخان

سال 91 کارمان انجام شد. برنامه‌ریزی اساسی کردیم و کارهای آموزشی انجام دادیم.

با وجود اینکه برف سنگینی باریده بوداما ما کارمان را شروع کردیم. بعضی از نقاط را ضدانقلاب از سالهای گذشته به عنوان نقاط طلایی حفظ کرده بود و نمی‌گذاشت لو برود و در آن مناطق هم درگیر نمی‌شد، چون محل ترددشان بود.

سال 91 سراغ آنها رفتیم و آنها را تصرف کردیم. منطقه وسیعی بود به نام شیخان که همه‌اش به تصرف ما در آمد.

منطقه حدود 400 کیلومتر مربع وسعت داشت و بعضی از جاها، بچه‌ها 15 ساعت پیاده روی در برف داشتند که توانستند به آن پایگاه‌ها برسند.

پیش دستی انجام دادیم و قبل از اینکه ضد انقلاب در منطقه بتواند حضور پیدا کند، آنجا مستقر شدیم و جاده‌هایمان را احداث کردیم.

الحمدالله در سال 91 اقداماتی که کردیم از لحاظ حجم تصرفاتمان حدود 2 برابر سال 90 و با کمترین تلفات بود.

از لحاظ وضعیت کیفی، نقاطی که تصرف کردیم خیلی مهمتر از نقاط سال گذشته بود. در اصل با تصرف پانه‌سر، قندیل جنوبی را تصرف کردیم که خیلی برای ما ارزش داشت. ما الان در پانه‌سر جاده کشیدیم و پایگاه زدیم؛ جاده‌ای که از پایین تا بالا در میان صخره‌ها راه دارد.

این کار در طول 30 سال گذشته بعد از انقلاب اتفاق نیفتاده بود. در آنجا هیچوقت در طول تاریخ اصلا جاده وجود نداشت.

حتی در این نقطه میله مرزی هم نبود و در خاک خودمان و مرز خودمان میله مرزی نصب نکرده بودیم. یک میله داشتیم و آن هم روی یک یال بود.

* خط قرمز ما «خط مرز» است

اگر همه کارهایی که ما پیش بینی کردیم، تحقق پیدا کند، آینده شمالغرب را متحول خواهد کرد و امنیت آنجا را به صورت کامل و دائمی رقم می‌زند زیرا مناطق بسیار مهم و ارزشمندی است و تمام تشکیلات پژاک و پ‌.ک.ک هم در همین نقطه‌ بود.

الحمدالله توانستیم قسمت زیادی از اینها را تصرف کنیم. ضدانقلاب هم به این رسیده که چه بخواهد و چه نخواهد، ما دیگر در این نقاط مستقر هستیم.

گفتیم استثنائی نداریم. خط قرمز ما خط مرز است. این پیام را عملا به ضدانقلاب دادیم که اجازه نمی‌دهیم دشمن یک متر هم در خاکمان مستقر شود.

* ایجاد 10 پایگاه سپاه در دل صخره‌ها

منطقه شهیدان کاملا بر منطقه ارومیه تسلط دارد و در مرز ترکیه است. جزو مناطق مهمی است که پ‌.ک.‌ک از سالهای 72 به بعد آنجا بوده و ما هیچ وقت آنجا جاده و پایگاه نداشتیم و حدود 35 کیلومتر کاملا خالی بود.

خلا مهمی بود که نه تنها ارتفاعات بلکه عمق آن هم خالی است، به همین دلیل قاچاق سوخت و ... به وفور انجام می‌شد. روزانه بیش از 7-8 هزار اسب و قاطر آنجا تردد می‌کرد. از برنامه‌هایمان هم حل خلاء شهیدان بود.

الحمدالله از وقتی که اینکار را شروع کردیم، مقرهای ضدانقلاب کاملا دستمان افتاد و امروز قاچاق مطلقا قطع شده و خیلی‌ها هم ناراحت شدند.

اینجا حدود 40 کیلومتر در دل صخره‌ها جاده زدیم که جزو جاهای باور نکردنی بود که کسی بتواند جاده بزند. همچنین 10 پایگاه زدیم و بچه‌‌های لشکر 3 را آنجا مستقر کردیم. ماشین آلات مهندسی سپاه هم فعال شدند، چون این کار، امنیت را به منطقه می‌آورد.

* امنیت با زور سرنیزه به دست می‌آید، اما پایدار نمی‌ماند

مقام معظم رهبری در کردستان فرمودند: «امنیت پایدار مردمی در منطقه باید ایجاد شود». ایشان سه کلمه گفتند اما دنیایی از مطلب در این سه کلمه نهفته است.

امنیت با زور سرنیزه به دست می‌آید، اما پایدار نمی‌ماند. پایداری امنیت، کارهای دیگری لازم دارد. امنیت پایدار مردمی، کارهای زیادی می‌خواهد.

ما اقدامات نظامی را انجام دادیم و گام اول را برداشتیم اما ادامه‌اش این است که امنیت را پایدار و مردمی کنیم.

تازه گام اول را برداشتیم و درست است که حساس و خطرناک بود اما ادامه کار خیلی سنگین‌تر است. برای پایدار بودن امنیت، دولت باید وارد شود و کارهای توسعه‌ای انجام شود ما حاضریم کمک کنیم. بستر آماده است و ما نقاط ضعف و قوت را می‌شناسیم.

دشمن به خیلی از این مناطق چشم دوخته، همه باید کمک کنند که نتیجه بگیریم، اگر کار نیمه کاره رها شود، زحمات به باد می‌رود.

این امنیت شکننده است، باید کارهای زیادی انجام شود، وظیفه داریم دستور آقا را اجرایی کنیم. حالا ببینید آقا چقدر دستور دادند که هنوز اجرایی نشده، سه کلمه‌اش (امنیت پایدار مردمی) این همه پیگیری داشت.

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

شفای دومین بانوی مسلمان حاضر در حج + عکس

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، نفیسه الغرماضی بانوی مسلمان تونسی حدود یک سال نیم پیش قدرت بینایی خود را بر اثر خون ریزی مغزی از دست داده بود در عرفات دوباره قدرت بینایی خود را باز یافت.


نفیسه الغرماضی بانوی مسلمان تونسی که شفا یافته است

 

این بانوی تونسی در روز یکشنبه به روزنامه المدینه گفت: حدود یک سال و نیم پیش بر اثر خون ریزی مغزی قدرت بینایی‌ام را از دست دادم، دیدن خانه خدا برایم به یک رویایی دست نیافتنی تبدیل شده بود. امسال هنگامی که اولین بار برای انجام مناسک حج وارد کشور عربستان شدم، مطمئن بودم که خداوند متعال چشمانم را شفا خواهد داد.

 

وی در ادامه افزود: من در حالی که به همراه دو میلیون مسلمان دیگر در عرفات جایی که حضرت محمدصلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم چهارده قرن پیش آخرین خطبه خود را خواند، گرد هم آمده بودیم و «لبیک اللهم لبیک» را سر می‌دادیم، ناگهان چهره حجاجی که در اطرافم در حال رفت و آمد بودند را به صورت واضح و شفاف دیدم. خداوند حاجت من که‌‌ همان دیدن کعبه بود را برآورده ساخت.

 

گفتنی ست این اولین بار نیست که طی مراسم حج امسال این چنین معجزه‌ای رخ داده است.

 

 «فاطمه الماهی» زائر مسلمان سودانی نیز مدت هفت سال بود که بینایی‌اش را از دست داده و با وجود جراحی‌های متعدد هرگز قادر به دست آوردن دوباره قدرت بینایی خود نشد.

 


«فاطمه الماهی» زائر مسلمان سودانی که شفا یافته

 

وی گفت: گویی به من الهام شده بود که در حج امسال بینایی خود را دوباره به دست خواهم آورد. با ورود به کشور عربستان این نور امید در دلم افزون‌تر شد.

 

الماهی در ادامه می‌گوید: چندین روز در مسجد حضرت محمد (ص) ماندم و ساعت‌های طولانی در داخل مسجد برای شفای چشمانم دعا می‌خواندم. در گوشه‌ای از مسجد نشسته بودم که ناگهان پرده سیاهی که به مدت هفت سال جلوی چشمانم کشیده شده بود، به آرامی محو شد، و تصویر پسرم که روبه‌رو من نشسته بود را به صورت کاملاً واضح دیدم.

 

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت

20 سال پیاده‌روی در کویر سوزان برای اثبات عشق مادرانه + تصاویر

به گزارشخبرگزاری فارساز ریگان، فاطمه شاهوردی مادر شهید پرویز شهیکی ساکن روستای علی‌آباد پشت‌ریگ شهرستان ریگان است که فرزند شهیدش در روستای محمدآباد دهگاوی شهرستان فهرج دفن شده است.

این مادر شهید با توجه به عشق و علاقه‌ای که به فرزند شهیدش دارد هر پنجشنبه از مسیری ریگ‌زار و سخت‌گذر در گرمای طاقت‌فرسای تابستان و در سرمای سوزناک زمستان به مدت 20 سال به سمت قبور مطهر فرزند شهیدش می‌رود.

مادر شهید شهیکی مسیر 10 کیلومتری را در سخت‌ترین شرایط در آب و هوای گرم و یا سرد، توفان‌های شدید شن و مسیر صعب‌العبور تنها به عشق فرزند شهیدش به مدت پنج ساعت طی می‌کند.

این مادر بزرگوار در این مسیر طولانی عکس شهید، مقداری آب و آذوقه را به همراه خود دارد و هر کجا خستگی راه وی را خسته کند، استراحتی اندک می‌کند و سپس به راه خود ادامه می‌دهد.

مادر شهید پرویز شهیکی به همراه خود تسبیحی دارد و با شمردن دانه‌های آن ذکر صلوات و دیگر ذکرها را زمزمه می‌کند.

عکس پسر شهیدم خستگی را از تنم بیرون می‌کند

این مادر شهید در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در ریگان هدف از این کار را عشق و علاقه به فرزند شهیدش ذکر کرد و اظهار داشت: به مدت 20 سال است که این مسیر را هر هفته طی می‌کنم و با توجه به اینکه عکس شهید همیشه همراهم است، خسته نمی‌شوم.

فاطمه شاهوردی بیان داشت: بلندترین تپه‌های شنی دنیا در مسیرم وجود دارند، اما هر هفته از این تپه‌ها عبور می‌کنم و به مزار مطهر فرزند شهیدم می‌روم.

توصیه شهید شهیکی به برادران و خواهرانش

وی افزود: هر زمان فرزندم از جبهه می‌آمد به برادران و خواهران خود می‌گفت به عبادت خدا بپردازید و نمازتان را اول وقت به جا آورید.

مادر شهید شهیکی تنها آرزویش را دیدار با مقام معظم رهبری بیان کرد.

 

مادر شهید شهیکی رسیدن به فرزندش را با پای پیاده ترجیح می‌دهد

دهیار علی‌آباد پشت‌ریگ ریگان به خبرنگار فارس گفت: چندین مرتبه به این مادر شهید گفتیم که با وسیله نقلیه ایشان را ببریم، اما قبول نکردند و همیشه با پای پیاده این مسیر 10 کیلومتری را طی می‌کنند.

علی ابراهیم‌پور ابراز داشت: با توجه به اینکه این مادر شهید علاقه زیادی به فرزند شهیدش دارد هر پنجشنبه این مسیر را پنج ساعته طی می‌کند.

به گزارش فارس، پاسدار شهید پرویز شهیکی در سال 48 در روستای علی‌آباد پشت‌ریگ متولد شد، وی با آغاز جنگ تحمیلی وارد جبهه‌های حق علیه باطل شد در چند عملیات زخمی شد، اما مجدا وارد جبهه شد و در  تاریخ 26 آبان ماه سال 64 در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 



۰ نظر
مدیریت سایت هیئت یاوران ولایت