دیدار قرار است بعد از اذان مغرب باشد، چیزی حول و حوش هفت و هشت شب. درست روبهروی منزل شهید همدانی مسجد بزرگی است که شلوغیاش در این شبهای محرم میتواند کار را برای دیدار سخت کند. کافی است چند نفر از بچههای زبل هیئت مسجد بو ببرند که آقا قرار است بیایند اینجا تا کار بهکلی از روند خودش خارج شود. به همین خاطر بچههای دفتر سعی میکنند خیلی دور و بر خانه و مسجد روبهروی آن آفتابی نشوند. بعضیها حتی نماز مغرب را هم میروند چند محله آنطرفتر میخوانند. با همهی اینها چند جوان و نوجوان که انگار بوهایی بردهاند