«حجت الاسلام شیخ راغب حرب» و «حجت الاسلام سید عباس موسوی» دو رهبر پیشین حزبالله بودند که هر دو به شهادت رسیدند و اینک «حجتالاسلام سیدحسن نصرالله» ـ که خود را یکی از سربازان مقام معظم رهبری میداند ـ زیر ذرهبین گروههای تروریستی و سازمانهای جاسوسی قرار دارد.
دلیل حساسیت ویژه نصرالله این است که: اولاً "رهبر مقتدرترین حزب لبنان" است؛ ثانیاً "یک شیعه مذهب بوده و خاری در چشم سلفیون است"؛ ثالثاً "تنها شخصیت محبوب عرب است که در مقابل قدرتهای مستکبر جهانی ایستاده و تنها پیروزی عربها بر رژیم جعلی اسرائیل را به دست آورده است".
این تهدیدات غیر قابل وصف به حدی است که در برخی خاطرات پیرامون سیدحسن نصرالله آمده است: در زمانی٬ عملیات تروریستی علیه دبیرکل حزبالله آنقدر افزایش یافته بود که وی شبها چندین بار محل استراحت خود را تغییر میداده است.
سیدحسن نصرالله همواره تحت شدیدترین تدابیر امنیتی به سر میبرد و تقریباً تمام سخنرانیهای وی به صورت ویدیو کنفرانس پخش میشود. اما این شخصیت محبوب جهان اسلام که سخنران مراسم دهه محرم ضاحیه در جنوب بیروت بود، در شب دهم و نیز روز عاشورا شخصاً در بین عزاداران حاضر شد و از نزدیک به سخنرانی پرداخت.
حضور دبیرکل حزبالله لبنان در جمع عزاداران حسینی در روز عاشورا و کیف همراه محافظ وی توجه ویژه کاربران شبکه های اجتماعی و بیشتر پایگاههای خبری را به دنبال داشت. کنجکاوی رسانهها نتیجه بخش بود و در خبرها اعلام شد که کیف دست محافظ در واقع یک سپر تاشو ضدگلوله و بسیار پیشرفته است که در برابر هرنوع گلوله ای مقاومت دارد.
اما اینبار حقایقی منتشر نشده از شخص اول محافظان سید حسن نصرالله منتشر شد. این اطلاعات اگرچه کوتاه هستند ولی برای نخستین بار از سوی خبرگزاری ابنا منتشر شده است:
«ابوعلی جواد» داماد ـ شوهر دختر ـ دبیرکل حزبالله لبنان بوده و در بین 19 فرمانده ویژه، فرماندهی تمام آنان و محافظان ویژه را برعهده دارد بطوریکه به وی لقب "سپر سید" دادهاند.
ابوعلی حاضر است جان خود بدهد تا سیدحسن نصرالله آسیبی نبیند. سید نیز وی را بسیار دوست دارد و با وجود کم سن بودن، دبیرکل حزبالله به وی اعتماد کامل دارد.
محافظ اول سیدحسن نصرالله اصلا نمیخندد. خوشچهره و دارای سیمای کودکانه است
وی بسیار حرفهای آموزش دیده و دوران آموزشی را مدت زیادی در پادگانهای مخفی پشتسر گذاشته است.
داماد دبیرکل حزبالله از محبوبیت بالایی نزد مقاومت اسلامی و مردم لبنان قرار دارد و همچنین رسانههای رژیم صهیونیستی توجه ویژه ای به وی دارند.
"ابوعلی جواد" داماد سید حسن نصرالله
ابوعلی هیچوقت نمیخندد!
به ابوعلی لقب "سپر سید" دادهاند
اعتماد دبیرکل حزبالله به ابوعلی
سیمای محافظ دبیرکل حزبالله
محبوبیت بالای محافظ نصرالله در لبنان
ریاست واحد محافظان حزبالله برعهده ابوعلی داماد سید حسن نصرالله است
به گزارش سرویس فضای مجازیخبرگزاری فارس، سایت عقیق نوشت: سه شنبه شب مراسم تجلیل از خادمه سیدالشهدا، بانو زهرا نگهداری، همسر و مادر شهیدان کریمی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
در فرصت پیش آمده در این مراسم، حاج محمود کریمی چند نکته شنیدنی از زندگی مادر خود را برایمان نقل کرد که میتوانید در ادامه آنها را بخوانید:
* خدا کند مرا ببخشد
امروز وقتی به مادرم نگاه کردم، وقتی راه رفتن ایشان را دیدم، متوجه شدم که مادر خیلی خسته است. توی دلم گفتم حاج خانم! قربان راه رفتنت بروم، میدانم ما خستهات کردیم. خدا کند همیشه سلامت باشی.
ما چهار برادر هستیم و هر کدام برای مادر جایگاه خاص داریم. محمد آقا، محرم اسرار حاج خانم است. حسین آقا تهتغاری است و مادرم میگوید هر وقت حسین از تهران بیرون میرود، همه چیز بهم میریزد! احمد آقا هم نمیدانم چه کلکی زده که هر وقت مادر میخواهم قسم بخورد میگوید به جان احمد. من هم که بیشتر اوقات درگیر هیات و کارهای نوکری سیدالشهدا هستم، به همین دلیل شاید گاهی اوقات مشغلههایم زیاد شود و کمتر بتوانم خدمت مادر برسم. بعد از دهه اول محرم یک هفته مادر را ندیدم. یک هفته برای من خیلی طولانی است. خدا کند من را ببخشد. البته میدانم که اگر درگیری من کاری غیر از هیات بود، ایشان گلایه میکرد، ولی خدا را شکر الان خودشان به من تکلیف کرده که مشغول نوکری ارباب باشم. هر از گاهی زنگ میزنم و میگویم: مامان جان ببخشید که که من کمتر خدمت میرسم، میگوید: تو درگیر کار امام حسینی مادر! من هم دعایت میکنم همیشه.
* ماجرای کمک برای جهیزیه ایتام
حاج خانم همیشه دغدغه کمک به ایتام و نیازمندان را دارد. خیلی در این حوزه فعالند. یادم میآید یک روز با سه سید بزرگوار در دفتر کار یکی از دوستان نشسته بودیم که مادرم تماس گرفت و گفت: برای تکمیل جهیزیه چند بچه یتیم 3 میلیون تومان پول میخواهیم. گفتم مادر جان! من چند وقت پیش از این دوستانم برای ایتام پول گرفتم، الان دوباره خوب نیست به آنها بگویم. مادر گفت شماره ثابت دفتر دوستت را بده، الان تماس میگیرم. شماره را دادم، چند لحظه بعد حاج خانم تماس گرفت و گفت بذار روی بلندگو تا صدای مرا دوستانت بشنوند. اطاعت کردم، مادر ابتدا با دوستانم سلام و احوالپرسی کردند و بعد روی بلندگو گفتند راستی من یک کار هم با محمود دارم. گفتم بفرمایید، مادر گفت: محمود جان! رفیقی که نتواند الان دست توی جیبش کند و 3 میلیون تومان برای جهیزیه بچه یتیم بدهد، به درد رفاقت نمیخورد. پاشو بیا خانه مادر! بعد هم قطع کردند. باور کنید بعد از همین جمله، بین دوستان من سر پرداخت 3 میلیون دعوا شد.
* قضیه کباب دادن به نوکر امام حسین(ع)
یک خاطره دیگر هم برایتان بگویم، یک بار تماس گرفتم با مادر. گفتم مامان کی خانه است؟ گفت دایی و خاله و بعضی اقوام. گفتم من هم میآیم. آن روز حاج خانم قورمه سبزی پخته بود، اما وقتی قرار شد من بروم، به اخویام حسین آقا گفت که برو چند سیخ کباب بگیر. دلیلش را پرسیده بودند، مادر گفته بود: قورمه سبزی را برای پسرم میآورم و کباب را برای نوکر امام حسین(ع). حاج خانم به ما اینقدر لطف دارد و البته که من هر چه دارم از ایشان است و خودم را نوکر مادر میدانم.
* برادر شهیدم گفت بیا کربلا و زود برگرد؟
من تاریخ دقیق روز تجلیل از مادر را فراموش کرده بودم. از سوی دیگر عازم کربلا بودیم و نمیدانستم بروم یا نه. کارهای زیادی داشتم که عقب افتاده بود. دو بار استخاره کردم برای سفر که خوب آمد. اما باز هم احساس میکردم به کارهایم نمیرسم. تا اینکه چند شب قبل از سفر، برادر شهیدم را در خواب دیدم که به من گفت: نمیآیی کربلا؟ برایم جالب بود که گفت نمیآیی، نگفت نمیروی. گفتم گرفتارم داداش. گفت بیا کربلا و زود برگرد. بعد از این خواب مطمئن شدم که باید بروم، اما نفهمیدم چرا اخویام گفت زود برگرد. صبح روز مراسم تجلیل حاج خانم من از نجف به تهران رسیدم و فهمیدم چرا برادرم گفت زود برگرد. باید زود برمیگشتم تا در یک مراسم، از مادرم در مقابل همه دوستاتم تشکر کنم و دستش را ببوسم.
در همان خواب از برادرم پرسیدم کجا میروی؟ گفت با احمد و محمد و شهید خرازی قرار است یک کاری انجام دهیم. نگاه کردم، دیدم در زمین صبحگاه پادگان دوکوهه، چند لشکر ایستاده و برادران من کنار شهید خرازی مشغول صحبت هستند. حکمتش چیست، نمیدانم. ولی من عجیب به شهید خرازی علاقه دارم. هنوز کسی نتوانسته یک عکس بدون لبخند از ایشان پیدا کند. چهره امیرالمومنین در ذهن من، تجسمی از چهره شهید خرازی است. فردی مهربان و خندهرو که در پس چهرهاش صلابتی حیدری موج می زند.
* بوسه حاج محمود کریمی بر دستان مادر
میخواهم از همین طریق از همه آنهایی که برای برگزاری مراسم تجلیل حاجخانم زحمت کشیدند تشکر کنم. مادر خیلی برای ما زحمت کشیده است، چون خواهر نداریم کار ایشان سختتر هم بوده است. البته این را هم بگویم ما چون خواهر نداشتیم، همه پسرها پختوپز و شستوشو بلدند! یادم میآید دوران نوجوانی که مدام برای خودم مداحی میکردم، میرفتم طبقه بالا، واحد میخواندم و پایم را به زمین میکوبیدم. مادرم میآمد بالا و میگفت: مسلمان، نزن! مردم پایین خواب هستند.
از همه میخواهم که برای سلامتی مادر دعا کنند، ایشان تنگی نفس دارند و مجبورن داروهای بسیاری مصرف کنند که خب عوارض آنها برای مادر مشکلاتی ایجاد میکند. از همه مردم میخواهم تا در این ایام اربعین حسینی برای سلامتی مادر من هم دعا کنند.
در ادامه گفتوگوی ما با با بانو زهرا نگهداری، مادر حاج محمود کریمی، همسر و مادر شهید میآید:
کاش همه پسرانم شهید می شدند
* حاج خانم چگونه با همسرتان «شهید کریمی» آشنا شدید؟
منزل دایی بنده و عموی ایشان دیوار به دیوار هم بود. قسمت شد و ما سال 42 با یک مراسم ساده با یکدیگر ازدواج کردیم. در همان سال 42 بود که برای دستگیری امام(ره) خیابانها شلوغ شده بود، حاج آقا سه روز رفتند و هیچ خبری از ایشان نبود. وقتی برگشت دایی من به ایشان گفت چرا 3 روز بیخبر رفتی و از خانه بیخبر بودی؟ حاج آقا در پاسخ گفت: این روزها از هر چیز مهمتر این است که ما دین و رهبرمان را یاری کنیم.
همان شب خواب امام خمینی(ره) را دیدم که بر منبر مسجد امام علی النقی(ع) که روبهروی منزل ما بود نشسته و صحبت میکنند. همسرم یکی از مریدان سرسخت آقا بود. در عالم خواب به خانه آمد و به من گفت میخواهند آقا را دستگیر کنند، چه کار کنیم؟ گفتم آقا را به خانه بیاورید. آن موقع یک اتاق اجارهای داشتیم و آقا را به خانه آوردند. من چادر مشکی را به کمرم بستم و یک چادر هم روی آقا انداختم. خودم جلو در ایستادم و همسرم جلو در کوچه ایستادند که مردم سراغ ایشان نیایند. در همین ماجرای حفاظت از آقا بودیم که من از خواب بیدار شدم.
شهید نقی کریمی (پدر محمود کریمی) نفر سوم ایستاده از سمت راست
* شما همسر مردی بودید که فعالیتهای مذهبی و انقلابی زیادی پیش از انقلاب داشتند، بعد از انقلاب هم ایشان در جبهههای دفاع مقدس حضور داشتند. از این دوران برایمان بگویید.
همسرم در دوران دفاع مقدس مراجعتهای زیادی به جبهه داشت؛ اما آخرین بار اسفند سال 60 از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. شبی که میخواست برود من گفتم که تو بروی دیگر برنمیگردی. گفت میدانم و ادامه داد: فرزندان من را حسینی بار بیاور و اسلحه من را زمین نگذار و از خانه خارج شد. بعد از مدتی به خانه یکی از همسایهها تلفن زد و به من گفت: خواب سال 42 یادت هست؟ گفتم بله خیلی خوب. گفت: چادری را که به کمرت بسته بودی را باید الان به کمر ببندی و از آقا پشتیبانی کنی. روز چهارم فروردین سال 61 مفقودالاثر شدند و بعد از آن برادر و شوهر خالهشان رفتند اما حاج آقا را پیدا نکردند. خوش به سعادتش.
* پس از شهادت حاج آقا فرزندتان را به جبهه فرستادید؟
بله، بعد از حاج آقا، ابوالفضل و احمد و محمود به جبهه رفتند. حتی محمد آقا که سن و سال کمی داشتند، یکبار به هوای اینکه به حمام عمومی برود، از خانه خارج شد و بعد ما فهمیدیم که او هم به جبهه رفته است. البته زمانی که خود حاج آقا در جبهه مشغول نبرد بود برای ما نامه داد که ابوالفضل را هم به جبهه بفرستیم که وقتی پسرم به منطقه رسیده بود، حاج آقا همان زمان مفقودالاثر شد.
* پسر بزرگتر شما چه زمانی شهید شدند؟
ابوالفضل سال 65 در عملیات کربلای 5 شهید شد.
* اما حاج خانم شما که یک شهید داده بودید، چرا اجازه دادید فرزندتان به جبهه بروند؟
من الان افسوس میخورم که چرا فرزندان دیگرم به شهادت نرسیدند. دو شهید در برابر خانوادههایی که چند شهید برای اسلام دادند چیزی نیست. کمتر بچهای است که اینگونه باشد. یک بار نصفهشب از جبهه آمده بود و ما خواب بودیم. دوستانش اصرار میکنند که در بزن و به خانه برو؛ گفته بود که مادرم خواب است، اگر زنگ بزنم بیدار میشود. بچهای که خسته از جبهه آمده بود، پشت در نشست تا صبح که ما برای نماز بیدار شدیم به خانه آمد. من یک بیاحترامی از این بچه ندیدم. تا صبح ناله میزد که خدایا چرا شهادت را نصیب من نمیکنی و تنها آرزویش شهادت بود. هر وقت نامه میفرستاد به برادرانش سفارش میکرد که درس بخوانند و راه امام(ره) را ترک نکنند که البته حاج محمود پس از او به جبهه رفت و خدا شهادت را نصیبش نکرد و الحمدالله توفیق ذاکر اهل بیت بودن را به دست آورده است و من به این فرزندم افتخار میکنم.
* شعری هست که میگوید «من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم»، تفسیر شما به عنوان یک مادر که یک فرزند شهید و دو مداح و روضهخوان را تحویل جامعه داده، چیست؟
این حقیقت است، هرچند در مورد فرزندان خودم هر وقت این را به من میگویند همیشه تاکید کردم عامل مهم در تربیت شما پدرتان بوده است. چون معتقدم پدرشان درختی را کاشت و بعد به دست من سپرد و رفت. گوشت و خون این بچهها واقعا با امام حسین(ع) عجین شده بود. امانتی بود که پدرشان دست من داد و رفت. پدر این بچهها بینهایت خوب بود.
* مقداری از خودتان و نوع رابطهتان با اهل بیت، بهخصوص سیدالشهدا(ع) بگویید؟
پدرم ذاکر اهل بیت و متدین سفت و سختی بود، خدا را شکر چنین دامادی هم نصیبش شد. خودم هم عاشق اهلبیت هستم، از همان کودکی هم ذاکر و عاشق امام حسین(ع) و اهلبیت(ع) بودم.
بعد از اینکه با حاج معمار ازدواج کردم از آنجا که ایشان هم فردی مذهبی و متدین بودند تلاشمان این بود که فرزندانمان هم حسینی تربیت شوند و هیچوقت از در خانه امام حسین(ع) دور نشوند. تا به امروز که سنی از من گذشته و بچهها به سرانجام رسیدند و با اینکه 33 سال است که پدرشان در قید حیات نیست، راه خطایی نرفتهاند. دلیلش هم این است که ما به عنوان پدر و مادرشان عاشق اهلبیت بودیم. گاهی به حاج محمود میگویم، اگر اهل بیت را نداشتیم، نمیتوانستیم زندگی کنیم و دلخوشیای نداشتیم. لذتی بهتر از این نیست که در عزای امام حسین(ع) باشید و برای آقا اشک بریزید.
شهید ابوالفضل کریمی (برادر محمود کریمی) نفر اول ایستاده از سمت چپ
* الحمدلله ثمره زندگی شما و شهید کریمی فرزندانی هستند که همانطور که خودتان تاکید کردید در خط امام حسین(ع) هستند. برای پرورش این ثمرههای زندگی چه میکردید؟
من آن موقع 4 فرزند داشتم و خود حاج آقا یکشنبهها در خانه برای بچهها کلاس میگذاشت و متناسب با سن بچهها برایشان کتاب میگرفت. حتی برای من هم کتاب میخرید و یکشنبه بعد، از این کتاب سوال میپرسید و از بچهها میخواست که خلاصه آن را بنویسند. برای همین خواندن کتابها بچهها را تشویق میکرد. مدیریت پدر در زندگی خیلی مهم است. بچهها را با اهل بیت و قرآن بزرگ کرد و کسی بود که عاشق اهل بیت بود. ما با پدر و مادر و خواهر حاج آقا زندگی میکردیم. زندگی خیلی شیرینی هم داشتیم. حاج آقا از در که میآمد دست بر سینه میگذاشت و به پدرش میگفت آقا نوکرتم و به مادرش میگفت مادر غلامتم. با خواهرش یک گونه دیگر رفتار میکرد. به من میگفت من جواب تو را چه بدهم، آیا از من راضی هستی؟ من آن دنیا نمیدانم چه کنم.
* قبل از انقلاب فضا برای مراسم عزاداری باز نبود و محدودیتهایی وجود داشت، آن زمان هم هیئت داشتید؟
بله، ما از دوران کودکی هیئت داشتیم.
* بعد از ازدواجتان با حاج آقا کریمی هم حتما هیئت داری کردید؟
بعد از ازدواجمان شب جمعهها برای دعای کمیل به مسجد میرفتیم، صبح جمعه دعای ندبه و عصر جمعه دعای سمات در خانه خودمان برپا میشد، آن موقع هیئت خیلی کم بود.
* حاج خانم! دعاهای همیشگی شما برای فرزندانتان چیست؟
عاقبت بخیری در این دنیا و آن دنیا. همیشه دعاکردم خدایا اولاد من را از در خانه اهلبیت جدا نکن، خدایا از شر شیطان، نفس اماره و تکبر دورشان کن. واقعا دعایی بهتر از این نیست. بچهها هم همیشه میگویند، برای ما دعای دیگری نکن فقط دعا کن ما عاقبت بخیر شویم.
* کدام یک از آقازادهها را بیشتر دوست دارید؟
همه را. هیچ کدام برایم فرقی ندارند. ولی حسین پسر کوچکترم خیلی به من نزدیک است. تا در تهران است مشکلی ندارم ولی به محض اینکه از دروازه تهران بیرون برود دلم میگیرد.
* میگویند پسر حاج محمود هم خیلی برای شما عزیز است؟
بله، پسر حاج محمود برایم خیلی عزیز است.
فرزندانم باید برای امام حسین(ع) تربیت شوند
زهرا نگهداری، در بخشی از صحبتهای خود به خاطرهای از همسر خود اشاره میکند و در این باره میگوید: قبل از انقلاب، زمانی که هنوز فرزندی نداشتیم، حاج معمار 3 بار به کربلا رفت ولی هر 3 بار پشت کاظمین دستگیر شد، آخرین بار 3ماه در زندان کاظمین بود. بعد از سه ماه یک شب خواب میبیند آقایی روی صندلی جلوی در زندان نشسته است. دو نفر هم در اطراف این آقا ایستادند و میگویند نقی بیا بیرون. حاجی تعریف میکرد از زندان که بیرون آمدم از من پرسیدند تو بارسومی است که به کربلا آمدی؟ گفتم بله. گفتند این دفعه هم نمیتوانی به کربلا بروی. حاجی ناراحت میشود و میگوید من باید به کربلا بروم، آن آقا ولی به حاج نقی میگوید اگر سماجت و اصرار کنی اصلا اجازه نمیدهیم دیگر به کربلا بروی. حاجی میگفت پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند ایشان که روی صندلی نشستهاند امیرالمومنین(ع) است. دست راستشان امام حسین(ع) و دست چپشان آقا ابوالفضل(ع). هر چه میخواهی از آنها بخواه. حاجآقا در خواب میگوید «آقا من یک زیارت امام حسین(ع) میخواهم، باید هم بروم«.
حاجی تعریف میکرد که 2 کیسه به من دادند، در یکی یاقوت سبز بود و در یکی دیگر سکه. گفتند این را هیچ وقت نشمار. به خاطر همین هیچ وقت پولی که در جیبش بود را نمیشمرد. بعد از اینکه خدا بچهها را به من داد گفتم خدایا یک دختر به من بده، اما معمار میگفت این یاقوت سبزها که خدا به من داده، یعنی من دختردار نمیشوم. خدا اینها را به من داده که سرباز برای امام زمان(عج) تربیت کنم. وقتی پدر ایشان رفت حسین ما 5 ماه و یک روزش بود. من را قسم داد و گفت «زهرا تو را به خدا، برنج خارجی، گوشت یخی، چای خارجی و چیزهایی که مارک خارجی دارند به این بچه ندهی تا گوشتش رشد کند. اینها باید برای امام حسین(ع) تربیت شوند.»
به گزارشخبرگزاری فارس، با اعلام فدراسیون جهانی کشتی، امیر علیاکبری ملی پوش تیم کشتی فرنگی کشورمان به دلیل مثبت بودن آزمایش دوپینگ، با محرومیت مادامالعمر روبرو شده است.
امیر علیاکبری که مدالهای برنز 2009 و طلای 2010 جهان را در وزن 96 کیلو در کارنامه دارد بعد از 2 سال محرومیت بازگشتی طلایی در یک وزن بالاتر داشت و موفق شد در چهل و چهارمین دوره رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جهان که در بوداپست مجارستان برگزار شد، در وزن 120 کیلوگرم با پیروزی در دیدار نهایی مقابل نماینده استونی مدال طلا را بر گردن آویخته بود که با اعمال محرومیت جدید این مدال از وی پس گرفته خواهد شد.
این محرومیت به این دلیل برای علیاکبری در نظر گرفته شده که این برای دومین بار است که آزمایش دوپینگ وی مثبت اعلام میشود.
به گزارشخبرگزاری فارس، با اعلام فدراسیون جهانی کشتی، امیر علیاکبری ملی پوش تیم کشتی فرنگی کشورمان به دلیل مثبت بودن آزمایش دوپینگ، با محرومیت مادامالعمر روبرو شده است.
امیر علیاکبری که مدالهای برنز 2009 و طلای 2010 جهان را در وزن 96 کیلو در کارنامه دارد بعد از 2 سال محرومیت بازگشتی طلایی در یک وزن بالاتر داشت و موفق شد در چهل و چهارمین دوره رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جهان که در بوداپست مجارستان برگزار شد، در وزن 120 کیلوگرم با پیروزی در دیدار نهایی مقابل نماینده استونی مدال طلا را بر گردن آویخته بود که با اعمال محرومیت جدید این مدال از وی پس گرفته خواهد شد.
این محرومیت به این دلیل برای علیاکبری در نظر گرفته شده که این برای دومین بار است که آزمایش دوپینگ وی مثبت اعلام میشود.
آقای جواد اژه ای آمد. از اینکه آیتا... خامنهای گفته اند حکم آقای میرحسین موسوی را برای بنیاد جانبازان سه ساله صادر میکنند، اظهار نگرانی کرد.[1]
12شهریور:
شب آیتا... خامنهای به دفتر من آمدند. درباره سمت مهندس موسوی و بنیاد جانبازان مذاکره شد. آقای خامنهای میخواهند "به عنوان رئیس بنیاد جانبازان"با قید زمان سه سال نصب کنند و آقای موسوی حاضر نیست با قید زمان بپذیرد.
[1]-کارنامه وخاطرات، هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی (1368)
به گزارش سرویس فضای مجازیخبرگزاری فارس، سایت عقیق نوشت: سه شنبه شب مراسم تجلیل از خادمه سیدالشهدا، بانو زهرا نگهداری، همسر و مادر شهیدان کریمی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
در فرصت پیش آمده در این مراسم، حاج محمود کریمی چند نکته شنیدنی از زندگی مادر خود را برایمان نقل کرد که میتوانید در ادامه آنها را بخوانید:
* خدا کند مرا ببخشد
امروز وقتی به مادرم نگاه کردم، وقتی راه رفتن ایشان را دیدم، متوجه شدم که مادر خیلی خسته است. توی دلم گفتم حاج خانم! قربان راه رفتنت بروم، میدانم ما خستهات کردیم. خدا کند همیشه سلامت باشی.
ما چهار برادر هستیم و هر کدام برای مادر جایگاه خاص داریم. محمد آقا، محرم اسرار حاج خانم است. حسین آقا تهتغاری است و مادرم میگوید هر وقت حسین از تهران بیرون میرود، همه چیز بهم میریزد! احمد آقا هم نمیدانم چه کلکی زده که هر وقت مادر میخواهم قسم بخورد میگوید به جان احمد. من هم که بیشتر اوقات درگیر هیات و کارهای نوکری سیدالشهدا هستم، به همین دلیل شاید گاهی اوقات مشغلههایم زیاد شود و کمتر بتوانم خدمت مادر برسم. بعد از دهه اول محرم یک هفته مادر را ندیدم. یک هفته برای من خیلی طولانی است. خدا کند من را ببخشد. البته میدانم که اگر درگیری من کاری غیر از هیات بود، ایشان گلایه میکرد، ولی خدا را شکر الان خودشان به من تکلیف کرده که مشغول نوکری ارباب باشم. هر از گاهی زنگ میزنم و میگویم: مامان جان ببخشید که که من کمتر خدمت میرسم، میگوید: تو درگیر کار امام حسینی مادر! من هم دعایت میکنم همیشه.
* ماجرای کمک برای جهیزیه ایتام
حاج خانم همیشه دغدغه کمک به ایتام و نیازمندان را دارد. خیلی در این حوزه فعالند. یادم میآید یک روز با سه سید بزرگوار در دفتر کار یکی از دوستان نشسته بودیم که مادرم تماس گرفت و گفت: برای تکمیل جهیزیه چند بچه یتیم 3 میلیون تومان پول میخواهیم. گفتم مادر جان! من چند وقت پیش از این دوستانم برای ایتام پول گرفتم، الان دوباره خوب نیست به آنها بگویم. مادر گفت شماره ثابت دفتر دوستت را بده، الان تماس میگیرم. شماره را دادم، چند لحظه بعد حاج خانم تماس گرفت و گفت بذار روی بلندگو تا صدای مرا دوستانت بشنوند. اطاعت کردم، مادر ابتدا با دوستانم سلام و احوالپرسی کردند و بعد روی بلندگو گفتند راستی من یک کار هم با محمود دارم. گفتم بفرمایید، مادر گفت: محمود جان! رفیقی که نتواند الان دست توی جیبش کند و 3 میلیون تومان برای جهیزیه بچه یتیم بدهد، به درد رفاقت نمیخورد. پاشو بیا خانه مادر! بعد هم قطع کردند. باور کنید بعد از همین جمله، بین دوستان من سر پرداخت 3 میلیون دعوا شد.
* قضیه کباب دادن به نوکر امام حسین(ع)
یک خاطره دیگر هم برایتان بگویم، یک بار تماس گرفتم با مادر. گفتم مامان کی خانه است؟ گفت دایی و خاله و بعضی اقوام. گفتم من هم میآیم. آن روز حاج خانم قورمه سبزی پخته بود، اما وقتی قرار شد من بروم، به اخویام حسین آقا گفت که برو چند سیخ کباب بگیر. دلیلش را پرسیده بودند، مادر گفته بود: قورمه سبزی را برای پسرم میآورم و کباب را برای نوکر امام حسین(ع). حاج خانم به ما اینقدر لطف دارد و البته که من هر چه دارم از ایشان است و خودم را نوکر مادر میدانم.
* برادر شهیدم گفت بیا کربلا و زود برگرد؟
من تاریخ دقیق روز تجلیل از مادر را فراموش کرده بودم. از سوی دیگر عازم کربلا بودیم و نمیدانستم بروم یا نه. کارهای زیادی داشتم که عقب افتاده بود. دو بار استخاره کردم برای سفر که خوب آمد. اما باز هم احساس میکردم به کارهایم نمیرسم. تا اینکه چند شب قبل از سفر، برادر شهیدم را در خواب دیدم که به من گفت: نمیآیی کربلا؟ برایم جالب بود که گفت نمیآیی، نگفت نمیروی. گفتم گرفتارم داداش. گفت بیا کربلا و زود برگرد. بعد از این خواب مطمئن شدم که باید بروم، اما نفهمیدم چرا اخویام گفت زود برگرد. صبح روز مراسم تجلیل حاج خانم من از نجف به تهران رسیدم و فهمیدم چرا برادرم گفت زود برگرد. باید زود برمیگشتم تا در یک مراسم، از مادرم در مقابل همه دوستاتم تشکر کنم و دستش را ببوسم.
در همان خواب از برادرم پرسیدم کجا میروی؟ گفت با احمد و محمد و شهید خرازی قرار است یک کاری انجام دهیم. نگاه کردم، دیدم در زمین صبحگاه پادگان دوکوهه، چند لشکر ایستاده و برادران من کنار شهید خرازی مشغول صحبت هستند. حکمتش چیست، نمیدانم. ولی من عجیب به شهید خرازی علاقه دارم. هنوز کسی نتوانسته یک عکس بدون لبخند از ایشان پیدا کند. چهره امیرالمومنین در ذهن من، تجسمی از چهره شهید خرازی است. فردی مهربان و خندهرو که در پس چهرهاش صلابتی حیدری موج می زند.
* بوسه حاج محمود کریمی بر دستان مادر
میخواهم از همین طریق از همه آنهایی که برای برگزاری مراسم تجلیل حاجخانم زحمت کشیدند تشکر کنم. مادر خیلی برای ما زحمت کشیده است، چون خواهر نداریم کار ایشان سختتر هم بوده است. البته این را هم بگویم ما چون خواهر نداشتیم، همه پسرها پختوپز و شستوشو بلدند! یادم میآید دوران نوجوانی که مدام برای خودم مداحی میکردم، میرفتم طبقه بالا، واحد میخواندم و پایم را به زمین میکوبیدم. مادرم میآمد بالا و میگفت: مسلمان، نزن! مردم پایین خواب هستند.
از همه میخواهم که برای سلامتی مادر دعا کنند، ایشان تنگی نفس دارند و مجبورن داروهای بسیاری مصرف کنند که خب عوارض آنها برای مادر مشکلاتی ایجاد میکند. از همه مردم میخواهم تا در این ایام اربعین حسینی برای سلامتی مادر من هم دعا کنند.
در ادامه گفتوگوی ما با با بانو زهرا نگهداری، مادر حاج محمود کریمی، همسر و مادر شهید میآید:
کاش همه پسرانم شهید می شدند
* حاج خانم چگونه با همسرتان «شهید کریمی» آشنا شدید؟
منزل دایی بنده و عموی ایشان دیوار به دیوار هم بود. قسمت شد و ما سال 42 با یک مراسم ساده با یکدیگر ازدواج کردیم. در همان سال 42 بود که برای دستگیری امام(ره) خیابانها شلوغ شده بود، حاج آقا سه روز رفتند و هیچ خبری از ایشان نبود. وقتی برگشت دایی من به ایشان گفت چرا 3 روز بیخبر رفتی و از خانه بیخبر بودی؟ حاج آقا در پاسخ گفت: این روزها از هر چیز مهمتر این است که ما دین و رهبرمان را یاری کنیم.
همان شب خواب امام خمینی(ره) را دیدم که بر منبر مسجد امام علی النقی(ع) که روبهروی منزل ما بود نشسته و صحبت میکنند. همسرم یکی از مریدان سرسخت آقا بود. در عالم خواب به خانه آمد و به من گفت میخواهند آقا را دستگیر کنند، چه کار کنیم؟ گفتم آقا را به خانه بیاورید. آن موقع یک اتاق اجارهای داشتیم و آقا را به خانه آوردند. من چادر مشکی را به کمرم بستم و یک چادر هم روی آقا انداختم. خودم جلو در ایستادم و همسرم جلو در کوچه ایستادند که مردم سراغ ایشان نیایند. در همین ماجرای حفاظت از آقا بودیم که من از خواب بیدار شدم.
شهید نقی کریمی (پدر محمود کریمی) نفر سوم ایستاده از سمت راست
* شما همسر مردی بودید که فعالیتهای مذهبی و انقلابی زیادی پیش از انقلاب داشتند، بعد از انقلاب هم ایشان در جبهههای دفاع مقدس حضور داشتند. از این دوران برایمان بگویید.
همسرم در دوران دفاع مقدس مراجعتهای زیادی به جبهه داشت؛ اما آخرین بار اسفند سال 60 از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. شبی که میخواست برود من گفتم که تو بروی دیگر برنمیگردی. گفت میدانم و ادامه داد: فرزندان من را حسینی بار بیاور و اسلحه من را زمین نگذار و از خانه خارج شد. بعد از مدتی به خانه یکی از همسایهها تلفن زد و به من گفت: خواب سال 42 یادت هست؟ گفتم بله خیلی خوب. گفت: چادری را که به کمرت بسته بودی را باید الان به کمر ببندی و از آقا پشتیبانی کنی. روز چهارم فروردین سال 61 مفقودالاثر شدند و بعد از آن برادر و شوهر خالهشان رفتند اما حاج آقا را پیدا نکردند. خوش به سعادتش.
* پس از شهادت حاج آقا فرزندتان را به جبهه فرستادید؟
بله، بعد از حاج آقا، ابوالفضل و احمد و محمود به جبهه رفتند. حتی محمد آقا که سن و سال کمی داشتند، یکبار به هوای اینکه به حمام عمومی برود، از خانه خارج شد و بعد ما فهمیدیم که او هم به جبهه رفته است. البته زمانی که خود حاج آقا در جبهه مشغول نبرد بود برای ما نامه داد که ابوالفضل را هم به جبهه بفرستیم که وقتی پسرم به منطقه رسیده بود، حاج آقا همان زمان مفقودالاثر شد.
* پسر بزرگتر شما چه زمانی شهید شدند؟
ابوالفضل سال 65 در عملیات کربلای 5 شهید شد.
* اما حاج خانم شما که یک شهید داده بودید، چرا اجازه دادید فرزندتان به جبهه بروند؟
من الان افسوس میخورم که چرا فرزندان دیگرم به شهادت نرسیدند. دو شهید در برابر خانوادههایی که چند شهید برای اسلام دادند چیزی نیست. کمتر بچهای است که اینگونه باشد. یک بار نصفهشب از جبهه آمده بود و ما خواب بودیم. دوستانش اصرار میکنند که در بزن و به خانه برو؛ گفته بود که مادرم خواب است، اگر زنگ بزنم بیدار میشود. بچهای که خسته از جبهه آمده بود، پشت در نشست تا صبح که ما برای نماز بیدار شدیم به خانه آمد. من یک بیاحترامی از این بچه ندیدم. تا صبح ناله میزد که خدایا چرا شهادت را نصیب من نمیکنی و تنها آرزویش شهادت بود. هر وقت نامه میفرستاد به برادرانش سفارش میکرد که درس بخوانند و راه امام(ره) را ترک نکنند که البته حاج محمود پس از او به جبهه رفت و خدا شهادت را نصیبش نکرد و الحمدالله توفیق ذاکر اهل بیت بودن را به دست آورده است و من به این فرزندم افتخار میکنم.
* شعری هست که میگوید «من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم»، تفسیر شما به عنوان یک مادر که یک فرزند شهید و دو مداح و روضهخوان را تحویل جامعه داده، چیست؟
این حقیقت است، هرچند در مورد فرزندان خودم هر وقت این را به من میگویند همیشه تاکید کردم عامل مهم در تربیت شما پدرتان بوده است. چون معتقدم پدرشان درختی را کاشت و بعد به دست من سپرد و رفت. گوشت و خون این بچهها واقعا با امام حسین(ع) عجین شده بود. امانتی بود که پدرشان دست من داد و رفت. پدر این بچهها بینهایت خوب بود.
* مقداری از خودتان و نوع رابطهتان با اهل بیت، بهخصوص سیدالشهدا(ع) بگویید؟
پدرم ذاکر اهل بیت و متدین سفت و سختی بود، خدا را شکر چنین دامادی هم نصیبش شد. خودم هم عاشق اهلبیت هستم، از همان کودکی هم ذاکر و عاشق امام حسین(ع) و اهلبیت(ع) بودم.
بعد از اینکه با حاج معمار ازدواج کردم از آنجا که ایشان هم فردی مذهبی و متدین بودند تلاشمان این بود که فرزندانمان هم حسینی تربیت شوند و هیچوقت از در خانه امام حسین(ع) دور نشوند. تا به امروز که سنی از من گذشته و بچهها به سرانجام رسیدند و با اینکه 33 سال است که پدرشان در قید حیات نیست، راه خطایی نرفتهاند. دلیلش هم این است که ما به عنوان پدر و مادرشان عاشق اهلبیت بودیم. گاهی به حاج محمود میگویم، اگر اهل بیت را نداشتیم، نمیتوانستیم زندگی کنیم و دلخوشیای نداشتیم. لذتی بهتر از این نیست که در عزای امام حسین(ع) باشید و برای آقا اشک بریزید.
شهید ابوالفضل کریمی (برادر محمود کریمی) نفر اول ایستاده از سمت چپ
* الحمدلله ثمره زندگی شما و شهید کریمی فرزندانی هستند که همانطور که خودتان تاکید کردید در خط امام حسین(ع) هستند. برای پرورش این ثمرههای زندگی چه میکردید؟
من آن موقع 4 فرزند داشتم و خود حاج آقا یکشنبهها در خانه برای بچهها کلاس میگذاشت و متناسب با سن بچهها برایشان کتاب میگرفت. حتی برای من هم کتاب میخرید و یکشنبه بعد، از این کتاب سوال میپرسید و از بچهها میخواست که خلاصه آن را بنویسند. برای همین خواندن کتابها بچهها را تشویق میکرد. مدیریت پدر در زندگی خیلی مهم است. بچهها را با اهل بیت و قرآن بزرگ کرد و کسی بود که عاشق اهل بیت بود. ما با پدر و مادر و خواهر حاج آقا زندگی میکردیم. زندگی خیلی شیرینی هم داشتیم. حاج آقا از در که میآمد دست بر سینه میگذاشت و به پدرش میگفت آقا نوکرتم و به مادرش میگفت مادر غلامتم. با خواهرش یک گونه دیگر رفتار میکرد. به من میگفت من جواب تو را چه بدهم، آیا از من راضی هستی؟ من آن دنیا نمیدانم چه کنم.
* قبل از انقلاب فضا برای مراسم عزاداری باز نبود و محدودیتهایی وجود داشت، آن زمان هم هیئت داشتید؟
بله، ما از دوران کودکی هیئت داشتیم.
* بعد از ازدواجتان با حاج آقا کریمی هم حتما هیئت داری کردید؟
بعد از ازدواجمان شب جمعهها برای دعای کمیل به مسجد میرفتیم، صبح جمعه دعای ندبه و عصر جمعه دعای سمات در خانه خودمان برپا میشد، آن موقع هیئت خیلی کم بود.
* حاج خانم! دعاهای همیشگی شما برای فرزندانتان چیست؟
عاقبت بخیری در این دنیا و آن دنیا. همیشه دعاکردم خدایا اولاد من را از در خانه اهلبیت جدا نکن، خدایا از شر شیطان، نفس اماره و تکبر دورشان کن. واقعا دعایی بهتر از این نیست. بچهها هم همیشه میگویند، برای ما دعای دیگری نکن فقط دعا کن ما عاقبت بخیر شویم.
* کدام یک از آقازادهها را بیشتر دوست دارید؟
همه را. هیچ کدام برایم فرقی ندارند. ولی حسین پسر کوچکترم خیلی به من نزدیک است. تا در تهران است مشکلی ندارم ولی به محض اینکه از دروازه تهران بیرون برود دلم میگیرد.
* میگویند پسر حاج محمود هم خیلی برای شما عزیز است؟
بله، پسر حاج محمود برایم خیلی عزیز است.
فرزندانم باید برای امام حسین(ع) تربیت شوند
زهرا نگهداری، در بخشی از صحبتهای خود به خاطرهای از همسر خود اشاره میکند و در این باره میگوید: قبل از انقلاب، زمانی که هنوز فرزندی نداشتیم، حاج معمار 3 بار به کربلا رفت ولی هر 3 بار پشت کاظمین دستگیر شد، آخرین بار 3ماه در زندان کاظمین بود. بعد از سه ماه یک شب خواب میبیند آقایی روی صندلی جلوی در زندان نشسته است. دو نفر هم در اطراف این آقا ایستادند و میگویند نقی بیا بیرون. حاجی تعریف میکرد از زندان که بیرون آمدم از من پرسیدند تو بارسومی است که به کربلا آمدی؟ گفتم بله. گفتند این دفعه هم نمیتوانی به کربلا بروی. حاجی ناراحت میشود و میگوید من باید به کربلا بروم، آن آقا ولی به حاج نقی میگوید اگر سماجت و اصرار کنی اصلا اجازه نمیدهیم دیگر به کربلا بروی. حاجی میگفت پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند ایشان که روی صندلی نشستهاند امیرالمومنین(ع) است. دست راستشان امام حسین(ع) و دست چپشان آقا ابوالفضل(ع). هر چه میخواهی از آنها بخواه. حاجآقا در خواب میگوید «آقا من یک زیارت امام حسین(ع) میخواهم، باید هم بروم«.
حاجی تعریف میکرد که 2 کیسه به من دادند، در یکی یاقوت سبز بود و در یکی دیگر سکه. گفتند این را هیچ وقت نشمار. به خاطر همین هیچ وقت پولی که در جیبش بود را نمیشمرد. بعد از اینکه خدا بچهها را به من داد گفتم خدایا یک دختر به من بده، اما معمار میگفت این یاقوت سبزها که خدا به من داده، یعنی من دختردار نمیشوم. خدا اینها را به من داده که سرباز برای امام زمان(عج) تربیت کنم. وقتی پدر ایشان رفت حسین ما 5 ماه و یک روزش بود. من را قسم داد و گفت «زهرا تو را به خدا، برنج خارجی، گوشت یخی، چای خارجی و چیزهایی که مارک خارجی دارند به این بچه ندهی تا گوشتش رشد کند. اینها باید برای امام حسین(ع) تربیت شوند.»
به گزارش خبرنگار گروه دفاعیخبرگزاری فارسسردار محمد رضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در کنگره شهدای جهاد علمی که به همت سازمان بسیج اساتید کشور برگزار شد حضور یافت.
وی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه شهدای جهاد علمی سه فضیلت علم، ایمان و جهاد را در هم آمیختند گفت: زندگی این شهیدان که به رشته تحریر در آمده است کاری بس شگرف است و جا دارد هر دانشجو برای شناخت مسیر موفقیت و کمال و رسیدن به تعالی علمی و ایمانی، زندگی این شهیدان را مطالعه کنند و آنان را الگوی خویش قرار دهند.
سردار نقدی در ادامه پیرامون دشمنی آمریکا و ترور دانشمندان هستهای کشورمان توسط آنان گفت: دشمن وانمود میکند که این ترورها و جنایتها با انگیزه مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای است، در حالیکه این سخن تنها یک ادعاست. همه اطلاعاتی که در مقابله دشمن با پیشرفت علمی جمهوری اسلامی وجود دارد نشان میدهد که این جنایتهای دشمن، برای کاهش قدرت تسلیحاتی ما نیست.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خطاب به کسانی که برآورد نادرستی از قدرت تسلیحاتی جمهوری اسلامی ارائه دادند گفت: برخلاف تصور برخی از دوستان که برآورد نادرستی از قدرت تسلیحاتی جمهوری اسلامی ارائه دادند باید بگویم قدرتی که جمهوری اسلامی دارد برای دشمنان قابل تصور نیست.
وی ادامه داد: البته این برآورد دوستان کار درستی نبود و یک ناشیگری سیاسی بود، انسان حتی اگر ضعیف هم باشد و امکاناتی نداشته باشد در مذاکره باید خودش را مقتدر نشان دهد، چه رسد به اینکه مقتدر به معنای واقعی نیز باشد.
سردار نقدی در ادامه تاکید کرد: آمریکا اطلاعات درست را از بنده که مسئول امر هستم بگیرد و نه از افراد سیاسی، بنده به آمریکا میگویم که اگر دست از پا خطا کنند کار به بسیجیها نخواهد رسید و همان نیروهای مسلح رسمی ما آمریکا را تسلیم خواهند کرد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه سخنان خود در کنگره شهدای جهاد علمی با بیان اینکه وضعیت کنونی علمی کشور قابل مقایسه با اوایل انقلاب نیست گفت: این پیشرفت علمی در پرتو جهاد علمی بود که دانشمندان ما انجام دادند و البته به برکتی که در این کار ظهور پیدا کرد امروز تواناییهای علمی ما در کشور نهادینه شده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: هیچ کس نسبت به وضعیت کشور برآورد غلط نکند و دشمن را خوشحال نکند، البته دشمن از توان نظامی ما آگاهی دارد. آمریکا نمیتواند حتی به یک کشور دست سوم حمله کند چه رسد به ایران، هر چند که این ادعا را دارد که گزینه نظامی روی میز است.
سردار نقدی با بیان اینکه مسئله دشمن با جمهوری اسلامی مسئله هستهای و تسلیحاتی نیستف گفت: دشمن استقلال جمهوری اسلامی را برنمیتابد و با اسلام ما مخالف است، آمریکا از اینکه در جایی با نام اسلام پیشرفت صورت میگیرد مخالف است.
سردار نقدی با اشاره به حمله همهجانبه دشمن به جمهوری اسلامی گفت: دشمن از همه جوانب به ما حمله کرده است. از جنگ روانی، کودتا، ترور، تجاوز نظامی، تهاجم فرهنگی، تحریم اقتصادی، فتنه، براندازی و حال نیز جنگ علمی.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تبیین چرایی جنگ علمی دشمن با جمهوری اسلامی گفت: دشمن بدین خاطر به جنگ علمی علیه ما روی آورده، چرا که علم قدرتآفرین است و ما را از آنان بینیاز میکند.
وی افزود: امام (ره) فرمودهاند کسی که علم ندارد باید تابع قدرت دیگران باشد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خاطرنشان کرد: جنگ علمی آنان علیه جمهوری اسلامی بدین خاطر است که میترسند کشور ما الگو شود به همین خاطر احساس حسادت و عقبماندگی نسبت به ما میکنند و میترسند بشریت راه جدید خود را در اسلام پیدا کند.
سردار نقدی با اشاره به تلاش دشمن برای جلوگیری از پیشرفت علمی کشورمان گفت: دشمن برای جلوگیری از پیشرفت علمی کشور از پیشرفتهای خود بت میسازد.
وی افزود: امام (ره) در همین باره فرمودهاند که مبادا از پیشرفت غربیها بت بتراشید و روحیه گداپروری را پرورش دهید و مقام معظم رهبری نیز تاکید کردند که «ما میتوانیم» ملت ما به عکس آن تبدیل نشود.
وی با اشاره به دیگر راهبردهای دشمن اظهار داشت: القاء خودباختگی، فریب و جذب نخبگان کشور، تحریم علمی و تجهیزات آزمایشگاهی و مواد اولیه، تحریم دانشجویان و دانشمندان در استفاده از منابع علمی، ایجاد مزاحمت برای دانشمندان ایرانی، حملات سایبری به مراکز علمی، جاسوسی علمی و نشر اسناد مجعول و آشفته کردن فضای دانشگاه از دیگر راهبردهای دشمن برای مقابله با پیشرفت علمی کشورمان است.
سردار نقدی افزود: ما آشفته کردن فضای دانشگاه توسط دشمن را در فتنههای 78 و 88 مشاهده کردیم. آنان نمیخواهند ما در دانشگاهها فضای آرامی داشته باشیم و دشمن در حقیقت سیاستزدگی فضای دانشگاه را دنبال میکند.
وی تاکید کرد: البته ما معتقدیم دانشگاه باید نشاط سیاسی داشته باشد اما نباید جولانگاه جریانات سیاسی شود.
سردار نقدی با اشاره به ترور دانشمندان هستهای گفت: این اقدام جبهه استکبار دشمنی آنان را علیه پیشرفت علمی ما آشکار کرد و این ترورها نقاب را از چهره مدعیان حقوق بشر برداشت.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به وظیفه دانشگاهیان در ادامه راه گفت: جوانان ما برای اینکه راه نیمه تمام شهدای جهاد علمی را به پایان برسانند باید پایمردی در عرصه جهاد علمی را داشته باشند تا ایران اسلامی به مرجعیت علمی جهان برسد.
وی با اشاره به لزوم شتاب بیشتر پیشرفت علمی کشور گفت: اگر این پیشرفت علمی کشور متوقف شود قطعا یک فاجعه برای کشور خواهد بود و جوانان ما نباید بگذارند این حرکت بالنده علمی کشور از شتاب بیفتد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خاطرنشان کرد: ادامه جهاد علمی تا محو کامل رژیم صهیونیستی و خشکانیدن ریشه ترور از دیگر وظایف ما برای تداوم پیشرفت علمی کشورمان است.
سردار نقدی در ادامه سخنان خود در کنگره شهدای جهاد علمی خاطرنشان کرد: دیپلماسی جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده است که ما موضعمان در قبال رژیم صهیونیستی این است که رفراندومی با رایگیری از تمام ساکنان اصلی فلسطین برگزار شود.
وی افزود: جمهوری اسلامی از ابتدای شکلگیریاش رژیم آپارتاید آفریقا را به رسمیت نشناخت که البته این رژیم محو شد و این اتفاق باید در مورد رژیم صهیونیستی نیز بیفتد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خاطرنشان کرد: وزیر خارجه کشور ما میگوید که دیپلماسی بیانیه خواندن نیست و باید وارد عمل شد و تعامل کرد. ما نیز همین را میخواهیم.
وی افزود: ما از اینکه بیانیه بدهیم و اعلام کنیم که میخواهیم در فلسطین رفراندوم برگزار شود کافی نیست. ما باید وارد عمل شویم و با دیگر کشورها در این خصوص رایزنی کنیم تا برگزاری فراندوم را به یک اجماع بینالمللی برسانیم.
سردار نقدی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: امروز جمهوری اسلامی در راس کشورهای غیرمتعهد است و ما نباید این فرصت را از دست بدهیم و ما از دستگاه دیپلماسیمان میخواهیم که در این عرصه فعالتر شوند و جهان را از دست این غده سرطانی نجات دهند.
به گزارش خبرنگار گروه دفاعیخبرگزاری فارسسردار محمد رضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در کنگره شهدای جهاد علمی که به همت سازمان بسیج اساتید کشور برگزار شد حضور یافت.
وی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه شهدای جهاد علمی سه فضیلت علم، ایمان و جهاد را در هم آمیختند گفت: زندگی این شهیدان که به رشته تحریر در آمده است کاری بس شگرف است و جا دارد هر دانشجو برای شناخت مسیر موفقیت و کمال و رسیدن به تعالی علمی و ایمانی، زندگی این شهیدان را مطالعه کنند و آنان را الگوی خویش قرار دهند.
سردار نقدی در ادامه پیرامون دشمنی آمریکا و ترور دانشمندان هستهای کشورمان توسط آنان گفت: دشمن وانمود میکند که این ترورها و جنایتها با انگیزه مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای است، در حالیکه این سخن تنها یک ادعاست. همه اطلاعاتی که در مقابله دشمن با پیشرفت علمی جمهوری اسلامی وجود دارد نشان میدهد که این جنایتهای دشمن، برای کاهش قدرت تسلیحاتی ما نیست.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خطاب به کسانی که برآورد نادرستی از قدرت تسلیحاتی جمهوری اسلامی ارائه دادند گفت: برخلاف تصور برخی از دوستان که برآورد نادرستی از قدرت تسلیحاتی جمهوری اسلامی ارائه دادند باید بگویم قدرتی که جمهوری اسلامی دارد برای دشمنان قابل تصور نیست.
وی ادامه داد: البته این برآورد دوستان کار درستی نبود و یک ناشیگری سیاسی بود، انسان حتی اگر ضعیف هم باشد و امکاناتی نداشته باشد در مذاکره باید خودش را مقتدر نشان دهد، چه رسد به اینکه مقتدر به معنای واقعی نیز باشد.
سردار نقدی در ادامه تاکید کرد: آمریکا اطلاعات درست را از بنده که مسئول امر هستم بگیرد و نه از افراد سیاسی، بنده به آمریکا میگویم که اگر دست از پا خطا کنند کار به بسیجیها نخواهد رسید و همان نیروهای مسلح رسمی ما آمریکا را تسلیم خواهند کرد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه سخنان خود در کنگره شهدای جهاد علمی با بیان اینکه وضعیت کنونی علمی کشور قابل مقایسه با اوایل انقلاب نیست گفت: این پیشرفت علمی در پرتو جهاد علمی بود که دانشمندان ما انجام دادند و البته به برکتی که در این کار ظهور پیدا کرد امروز تواناییهای علمی ما در کشور نهادینه شده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: هیچ کس نسبت به وضعیت کشور برآورد غلط نکند و دشمن را خوشحال نکند، البته دشمن از توان نظامی ما آگاهی دارد. آمریکا نمیتواند حتی به یک کشور دست سوم حمله کند چه رسد به ایران، هر چند که این ادعا را دارد که گزینه نظامی روی میز است.
سردار نقدی با بیان اینکه مسئله دشمن با جمهوری اسلامی مسئله هستهای و تسلیحاتی نیستف گفت: دشمن استقلال جمهوری اسلامی را برنمیتابد و با اسلام ما مخالف است، آمریکا از اینکه در جایی با نام اسلام پیشرفت صورت میگیرد مخالف است.
سردار نقدی با اشاره به حمله همهجانبه دشمن به جمهوری اسلامی گفت: دشمن از همه جوانب به ما حمله کرده است. از جنگ روانی، کودتا، ترور، تجاوز نظامی، تهاجم فرهنگی، تحریم اقتصادی، فتنه، براندازی و حال نیز جنگ علمی.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تبیین چرایی جنگ علمی دشمن با جمهوری اسلامی گفت: دشمن بدین خاطر به جنگ علمی علیه ما روی آورده، چرا که علم قدرتآفرین است و ما را از آنان بینیاز میکند.
وی افزود: امام (ره) فرمودهاند کسی که علم ندارد باید تابع قدرت دیگران باشد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خاطرنشان کرد: جنگ علمی آنان علیه جمهوری اسلامی بدین خاطر است که میترسند کشور ما الگو شود به همین خاطر احساس حسادت و عقبماندگی نسبت به ما میکنند و میترسند بشریت راه جدید خود را در اسلام پیدا کند.
سردار نقدی با اشاره به تلاش دشمن برای جلوگیری از پیشرفت علمی کشورمان گفت: دشمن برای جلوگیری از پیشرفت علمی کشور از پیشرفتهای خود بت میسازد.
وی افزود: امام (ره) در همین باره فرمودهاند که مبادا از پیشرفت غربیها بت بتراشید و روحیه گداپروری را پرورش دهید و مقام معظم رهبری نیز تاکید کردند که «ما میتوانیم» ملت ما به عکس آن تبدیل نشود.
وی با اشاره به دیگر راهبردهای دشمن اظهار داشت: القاء خودباختگی، فریب و جذب نخبگان کشور، تحریم علمی و تجهیزات آزمایشگاهی و مواد اولیه، تحریم دانشجویان و دانشمندان در استفاده از منابع علمی، ایجاد مزاحمت برای دانشمندان ایرانی، حملات سایبری به مراکز علمی، جاسوسی علمی و نشر اسناد مجعول و آشفته کردن فضای دانشگاه از دیگر راهبردهای دشمن برای مقابله با پیشرفت علمی کشورمان است.
سردار نقدی افزود: ما آشفته کردن فضای دانشگاه توسط دشمن را در فتنههای 78 و 88 مشاهده کردیم. آنان نمیخواهند ما در دانشگاهها فضای آرامی داشته باشیم و دشمن در حقیقت سیاستزدگی فضای دانشگاه را دنبال میکند.
وی تاکید کرد: البته ما معتقدیم دانشگاه باید نشاط سیاسی داشته باشد اما نباید جولانگاه جریانات سیاسی شود.
سردار نقدی با اشاره به ترور دانشمندان هستهای گفت: این اقدام جبهه استکبار دشمنی آنان را علیه پیشرفت علمی ما آشکار کرد و این ترورها نقاب را از چهره مدعیان حقوق بشر برداشت.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به وظیفه دانشگاهیان در ادامه راه گفت: جوانان ما برای اینکه راه نیمه تمام شهدای جهاد علمی را به پایان برسانند باید پایمردی در عرصه جهاد علمی را داشته باشند تا ایران اسلامی به مرجعیت علمی جهان برسد.
وی با اشاره به لزوم شتاب بیشتر پیشرفت علمی کشور گفت: اگر این پیشرفت علمی کشور متوقف شود قطعا یک فاجعه برای کشور خواهد بود و جوانان ما نباید بگذارند این حرکت بالنده علمی کشور از شتاب بیفتد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خاطرنشان کرد: ادامه جهاد علمی تا محو کامل رژیم صهیونیستی و خشکانیدن ریشه ترور از دیگر وظایف ما برای تداوم پیشرفت علمی کشورمان است.
سردار نقدی در ادامه سخنان خود در کنگره شهدای جهاد علمی خاطرنشان کرد: دیپلماسی جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده است که ما موضعمان در قبال رژیم صهیونیستی این است که رفراندومی با رایگیری از تمام ساکنان اصلی فلسطین برگزار شود.
وی افزود: جمهوری اسلامی از ابتدای شکلگیریاش رژیم آپارتاید آفریقا را به رسمیت نشناخت که البته این رژیم محو شد و این اتفاق باید در مورد رژیم صهیونیستی نیز بیفتد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه خاطرنشان کرد: وزیر خارجه کشور ما میگوید که دیپلماسی بیانیه خواندن نیست و باید وارد عمل شد و تعامل کرد. ما نیز همین را میخواهیم.
وی افزود: ما از اینکه بیانیه بدهیم و اعلام کنیم که میخواهیم در فلسطین رفراندوم برگزار شود کافی نیست. ما باید وارد عمل شویم و با دیگر کشورها در این خصوص رایزنی کنیم تا برگزاری فراندوم را به یک اجماع بینالمللی برسانیم.
سردار نقدی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: امروز جمهوری اسلامی در راس کشورهای غیرمتعهد است و ما نباید این فرصت را از دست بدهیم و ما از دستگاه دیپلماسیمان میخواهیم که در این عرصه فعالتر شوند و جهان را از دست این غده سرطانی نجات دهند.
آقای جواد اژه ای آمد. از اینکه آیتا... خامنهای گفته اند حکم آقای میرحسین موسوی را برای بنیاد جانبازان سه ساله صادر میکنند، اظهار نگرانی کرد.[1]
12شهریور:
شب آیتا... خامنهای به دفتر من آمدند. درباره سمت مهندس موسوی و بنیاد جانبازان مذاکره شد. آقای خامنهای میخواهند "به عنوان رئیس بنیاد جانبازان"با قید زمان سه سال نصب کنند و آقای موسوی حاضر نیست با قید زمان بپذیرد.
[1]-کارنامه وخاطرات، هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی (1368)
به گزارش خبرنگار پارلمانیخبرگزاری فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز در اجلاس سالانه حزب موتلفه اسلامی در سخنانی اظهار داشت: غربیها نگران سلاح هستهای جمهوری اسلامی ایران نیستند، جیغهای بنفشی که میکشند به خاطر دستیابی ایران به فناوری هستهای است، گاهی این موجودات بینالمللی در الفاظشان میگویند که ظرفیت جمهوری اسلامی ایران بالا رفته و نفوذ بینالمللی آن زیاد شده است.
وی با تاکید بر اینکه تکنولوژی هستهای تراز کشور را افزایش میدهد،افزود:این حرکت ادامه مییابد و این موضوع، از مسائل استراتژیک کشور است، سالها در فضای این امور بودهام و باید بگویم غالب مسائل استراتژیکی که توان کشور را بالا برد، با هدایت رهبر معظم انقلاب بود و این هم از نعمتهایی است که ساختار حکومت ما دارد.
وی تاکید کرد: پیشرفتهای دفاعی ما بسیار ارزشمند است و اینکه دیگران نگران هستند دلیل بر این نمیشود که آورده خودمان را کم ببینیم.
وی با تاکید بر اینکه قطعا ایران از قدرتهای بزرگ موشکی در منطقه است، تصریح کرد: این ظرفیت مهم دفاعی است و دلیلی هم ندارد که آن را پنهان و پوشیده کنیم چون افرادی که باید بدانند، میدانند، یک کشور زمانی میتواند استقلال خودش را حفظ کند که توان بازدارندگی داشته باشد و ما بازدارندگی را در سلاحهای هستهای نمیبنییم اما در توان دفاعی مشروع میدانیم، نیروهای دفاعی ما یک نیروی دفاعی ورزیده است، ما با مانور، تبدیل به نیروی دفاعی نشدیم بلکه جنگ کردیم، دفاع جانانهای کردیم در حالیکه همه کشورها برای شکست جمهوری اسلامی ایران جمع شده بودند، ولی ما پیروز شدیم.
وی تاکید کرد: کشورهای عربی در زمان جنگ عراق با ایران خیلی فضاحت کردند و 100 میلیارد دلار به عراق کمک کردند و تنها دو یا چند کشور از عراق حمایت نمیکردند باید بدانیم ایران در این شرایط دفاع کرد بنابر این ما نیروی کارآزمودهای داریم، هم از نظر امکانات و هم از نظر نیروی شخصی.
رئیس مجلس بر همین اساس یادآور شد: از نظر توانمندی اقتصادی نیز باید بدانیم کارهای زیربنایی خوبی در کشور ما انجام شده البته در چند سال گذشته اشتباهی مرتکب شدیم و به نظرم فرمان اقتصاد درست عمل کرد ولی ایران بالقوه دارای استعداد خوبی است، اگر دولت جدید به این ظرفیتها توجه کند، خیلی میتواند ظرفیت اقتصاد کشور را پیش ببرد باید بدانیم پایههای خوبی گذاشته شده است.
رئیس دستگاه قانونگذاری کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از نکات دیگر که باید مدنظر داشته باشیم، ظرفیت ایران در مسائل منطقهای است، ما این موضوع را نمیتوانیم پنهان کنیم، الهام بخشی انقلاب اسلامی در منطقه تاثیر گذاشته و ما به آن افتخار میکنیم، ما از اینکه حزبالله لبنان یک نیروی مقاومی است که توانست کمر رژیم صهیونیستی را بشکند؛ خوشحالیم و به آن افتخار میکنیم و حتما به حزبالله کمک میکنیم چون یک ظرفیت منطقهای است.
وی ادامه داد: حزبالله برای اسلام و همه کشورهای عربی منطقه آبرو ایجاد کرد، 60 سال رژیم صهیونیستی بر سر این کشورها زد اما آنها نتوانستند کاری انجام دهند ولی یک گروه مجاهد توانست کمر اسرائیل را بشکند.
لاریجانی با تاکید بر اینکه جنگ 33 روزه بسیار پندآموز است متذکر شد: نباید این موضوع را دست کم گرفت، آن عربده کشیهای سیاسی که آن زمان انجام میشد، و به لبنان حمله کردند، با این تصور بود که فکر میکردند کار را به اتمام رساندند ولی بعد از 3 هفته خودشان در جنگ 33 روزه به التماس افتادند که آتش بس شود؛ یکی از رهبران اروپایی آن زمان در سفری که بنده به کشورهای اروپایی داشتم میگفت این اولمرت، یک جنازه سیاسی است.
لاریجانی یادآور شد: فلسطینیها با کمک جمهوری اسلامی ایران توانستند در جنگ 22 روزه مقاومت کنند و شکست دیگری را بر رژیم صهیونیستی وارد کنند.
وی با اشاره به جنگ سوریه گفت: در جریان همین جنگ ماجراجویانه سوریه، یکی از وزرای خارجه کشورهای منطقه همان اوایل به ایران آمده بود و ما به او توضیح دادیم که سوریه مثل کشورهای دیگر نیست و یک کشور پیشرو در مقاومت است. اما او گفت دو هفته دیگر کار این کشور تمام میشود ولی هم اکنون سه سال از آن زمان گذشته بنابراین این افراد با چه رویی میخواهند بگویند ما سیاستمداریم؟! آنها شرایط را نشناختند میخواستند این سد را از جلوی پای رژیم صهیونیستی بردارند اما نتوانستند.
لاریجانی با اشاره به حمله آمریکا به عراق گفت:آمریکا با این اقدام دچار مشکلاتی شد اما جمهوری اسلامی ایران در آن زمان یک حرکت متین و دارای استراتژی روشنی داشت، ما از مردم مظلوم دفاع کردیم و این یک آوردهای برای صحنه بینالمللی داشت، وقتی آمریکا عراق را اشغال کرد، ما مخالفت کردیم و جمهوری اسلامی ایران در آن شرایط ایستادگی کرد و اگر ما ایستادگی نمی کردیم، نه تنها به خودمان لطمه میخورد بلکه کل صحنه دچار دیکتاتوری بینالمللی می شد و آمریکاییها تصور میکردند کار تمام شده است. ولی ما آن زمان سایه یک دیکتاتوری بینالمللی و شرش را از سر همه بشریت کم کردیم و این خدمت بزرگ جمهوری اسلامی ایران بود و کسانی که باید بفهمند میفهمند.
به گفته وی، غربیها متوجه شرایط شدهاند و میدانند بدون جمهوری اسلامی ایران نمیتوانند در منطقه کاری انجام دهند و کار را خراب میکنند، بنابراین ما چنین ظرفیتی داریم و باید افراد عاقل در سیاست آنها را مدنظر قرار دهند و اشکالات آنها را برطرف کنند.
رئیس مجلس در ادامه خاطرنشان کرد: باید بدانیم برای ایجاد ظرفیتهای کشور زحمات زیادی کشیده شده و این ظرفیتها متعلق به همه ملت است، باید بدانیم یک بخش مهمی از اشکالات ما مربوط به اقتصاد است، من در حکمت جمهوری اسلامی ایران در شرایط منطقهای و بینالمللی تردید ندارم که راه درست همین است، حرفهایی که بعضی مسوولان آمریکایی راجع به مسائل هستهای میزنند، زیاده سخن گویی است، ما یک توافقی در ژنو کردیم، آنها اگر جرات دارند زیر این توافق بزنند تا ببیند ما چه میکنیم، بالاخره شما یک حرفی زدید و تعهداتی دادید.
وی افزود: این مسئله انشاءالله حل میشود و این طور نیست که تصور کنند میتوانند ایران را فریب دهند،کاملا زیر ذرهبین ایران هستند و در مرحله بعدی باید درست عمل کنند اما آنچه مهم است بخش اقتصاد کشور ماست، باید بدانیم نقطه ضعفمان چیست، قسمت کمی از شرایط مربوط به تحریمهاست و من امروز هم این موضوع را مطرح میکنم.
وی ادامه داد: چند روز پیش وزیر اقتصاد در هیئت رئیسه گزارشی به ما داد و گفت تقریبا مجموع بدهیهای دولت بالغ بر 150 تا 160 هزار میلیارد است باید پرسید این آیا این بدهیها مربوط به تحریمهاست؟ اینکه 400 هزار میلیارد تومان پروژه عمرانی کلنگ بزنید و 10 هزار میلیارد تومان بودجه داشته باشیم، این عاقلانه است؟ این پروژههای عمرانی اگر بخواهد به اتمام برسد، 60 تا 70 سال طول میکشد. چه کسی گفت کلنگ بزنید؟ آدم باید لقمه را به اندازه دهنش بردارد.
وی با اشاره به اجرای نادرست قانون هدفمند سازی یارانهها،گفت:آیا قانون گفته بود که اینگونه عمل کنند که به تولید کشور لطمه بخورد؟ درست عمل نکردند و تولید کشور لطمه خورد. بسیاری از صنایع داخلی ما اصلا کاری به خارج ندارند، اگر تسهیلات به آنها داده شود، کارشان راه میافتد این موارد چه ارتباطی به تحریمها دارد.
به گفته وی اولین مسئلهای که یک بیمار میتواند با استفاده از آن خودش را علاج کند،این است که بپذیرد بیمار است. بنابراین ما هم باید درد خودمان را در کشور درست تشخیص دهیم و مشکلات را بپذیریم تا بتوانیم آنها را حل کنیم.
وی با اشاره به سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی تصریح کرد:این اصل آیا آن طور که رهبر معظم فرمودند اجرا شد؟ آیا گفته شده بود از دولت بگیریم و به دستگاههای دیگر دولتی بدهیم؟ سه نیروگاه را از وزارت نیرو گرفتند و به وزارت دفاع دادند آیا این اجرای اصل 44 است؟ این بخشهای اقتصادی را هم به جاهای شبه دولتی دادند، آیا مقصود این بود؟
وی در ادامه به سهام عدالت اشاره و تصریح کرد: مثلا مردمی که برگه سهام عدالت دارند احساس مالکیت میکنند؟ از این برگه پول بیرون میآید؟ آیا این مردم نقشی در اداره آن کارخانه دارند؟ چه زمانی بنا بود که این کشور این گونه اداره شود؟ سیاستهای اصل 44 که رهبر انقلاب دادند، یک هدف بزرگ داشت یعنی به دنبال مردمی شدن پایههای اقتصاد کشور بود آیا واقعا الان مردمی شده است؟ اتفاقا راه نجات کشور هم همین بود که مقام معظم رهبری فرمودند، باید این موارد اصلاح شوند، درد را باید شناخت و درست عمل کرد.
لاریجانی خاطرنشان کرد: برای حفظ سربلندی کشور، باید اقتصاد کشور حل شود که اقتصاد ما هم آسیبپذیر است و باید ترمیم شود. دولت جدید میگوید میخواهد به قانون عمل کند، ما باید به دولت در این راه کمک کنیم و اگر درست عمل نکرد او رانقد کنیم.
رئیس مجلس در ابتدای سخنان خود با اشاره به چهلمین روز درگذشت مرحوم عسکراولادی گفت: حزب موتلفه را یک حزب پایدار میدانم که در مسائل سیاسی همیشه راه روشنی را برای خودش ترسیم کرده است و حرکت او حرکت ریشهداری است، امیدوارم این دستاورد مرحوم عسکراولادی همچنان درخشندگی داشته باشد و در تقویت نیروی انسانی و سامان بخشی به امور سیاسی در کشور نقش خودش را ایفا کند.
لاریجانی خاطرنشان کرد: مرحوم عسگراولادی حدود نیم قرن در ساحت سیاسی کشور نقش آفرین بود و از جهات مختلف بر همه واجب است که این مرد بزرگ را بشناسیم.
وی گفت:مرحوم عسکراولادی یک سیاستمدار ریشهدار بود و این نکته مهمی است که در عرصه سیاست، افراد رفتار سنجیده و حکیمانهای داشته باشند و طوفان نباشند، تفاوت یک سیاستمدار ریشهدار و یک سیاستمدار بادکنکی در همین است، سیاستمدار بادکنکی تا شرایط سیاسی را طوفانی نبیند، خودش نشان نمیدهد اما سیاستمدار ریشهدار فضا را آرام میکند و در نفی دیگران زندگی نمیکند و نفی دیگران را در جایی که لازم است مشفقانه انجام میدهد آن هم نه برای برهم زدن امور کشور.
وی خاطرنشان کرد: مرحوم عسگراولادی در شرایط مختلف پس از پیروزی انقلاب که گاهی نسبت به ریشههای انقلاب سؤال ایجاد میشد، او رفتار متین و دردمندانهای داشت و در چند سال اخیر سلوک وی را دیدیم که چقدر از سر درد صحبت میکرد، وی شرایط را تغییر میداد و تابع شرایط نبود و تحتالشعاع دیگران نبود.
لاریجانی تاکید کرد: از دیرباز دو نوع علم داشتیم، یک علم نظری و یک علم عملی، سیاست و اخلاق، جزو علوم نظری نیست که فقط حقایق را کشف کنند، این موارد جزو علوم عملی هستند یعنی واقعیات را تغییر دادن، در اخلاق و سیاست باید هدفدار زندگی کرد، مطابق هدف، باید واقعیات را تغییر داد، نباید تابع شرایط بود.
وی افزود: مرحوم عسگراولادی قبل از انقلاب هم تحت شرایط قرار نگرفت و تلاش میکرد شرایط را تغییر دهد او یک سیاستمدار سرمایه ملی بود، یک سیاستمدار که سرمایه ملی باشد، از نفت برای کشور پرارزشتر است. سیاستمداری که سرمایه ملی باشد میتواند کشور را بدون نفت هم اداره کند، مرحوم عسکراولادی یک رجل سیاسی کاملا مسلک یود چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی. آن مرحوم کاملا هدفداربود و گامهایش را راسخ برمیداشت یک انسان مسلکی در ابتدا رابطهاش را با خدا درست تنظیم میکند آنوقت بقیه امور تحتالشعاع او درست تنظیم میشوند وصیتنامه آن مرحوم جزو وصیتنامههای تاثیرگذار است و باید بدانیم شرایط سیاسی آن مرحوم را تغییر داد و دردمندانه حرف میزد و هدفدار بود، تربیت این گونه شخصیتها برای کشور بسیار مهم است، آن مرحوم نه دنبال پست و نه مقامی بود و اخلاقگرا بود، متاسفانه سیاست یک مقداری جنس خشن دارد ولی او منهج خیلی اخلاق مداری داشت و با ادب و بااخلاق سخن میگفت، مکاتبات آن مرحوم این موضوع را نشان میدهد. آن مرحوم در نظر دادن نیز شجاع بود و گاهی احساس میکرد باید خودش را هزینه کند، سعه صدر در اخلاق و تدابیر او دیده میشود.
رئیس مجلس بر همین اساس تصریح کرد: باید بدانیم در شرایط فعلی منطقه و بینالمللی که متغیر است، گاهی دستاوردهای خودمان را خیلی دقیق نمیبینیم، گاهی در شرایط بینالمللی دنبال این هستند که با الفاظی دستاوردهای ما را نادیده بگیرند حرکتی که امام (ره) به وجود آورد و رهبران جمهوری اسلامی ایران برای نجات این کشور انجام دادند، هر چند بدون کاستی نیست وحتما نمیشود بگوییم بهتر از این نمیشد کار شود اما در مجموع به گذشته نگاه میکنیم شاهدیم در شرایط بینالمللی و منطقهای و بالفعل کردن ظرفیتها پیشرفتهایی داشتهایم، باید بدانیم ما ملت مطرحی نبودیم گاهی باید خجالت میکشیدیم تنها چند شهر آباد و تعداد محدودی دانشگاه داشتیم و شرایط دیکتاتوری در کشور حاکم بود، یکی از تیزهوشیهای امام (ره) و مقام معظم این بودکه از این ظرفیت ژئوپلتیک به خوبی استفاده کردند اگر پیوندهای مردمی نبود، قادر به استفاده از این ظرفیتها نبودیم.
وی در پایان گفت: تعداد دانشگاهها، دانشجویان و اساتیدی که امروز در کشور داریم برای ما تبدیل به یک ظرفیت ملی شده است که باید قدر آن را بدانیم در 34 سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، زحمات زیادی کشیده شده و این زحمات در حال به بار نشستن است به شرطی که بفهمیم در کجا هستیم. ما پیشرفتهای زیادی در ساخت نیروگاهها،نانوتکنولوژی و هستهای داشته ایم باید از این ظرفیتها استفاده کنیم.
به گزارش خبرنگار پارلمانیخبرگزاری فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز در اجلاس سالانه حزب موتلفه اسلامی در سخنانی اظهار داشت: غربیها نگران سلاح هستهای جمهوری اسلامی ایران نیستند، جیغهای بنفشی که میکشند به خاطر دستیابی ایران به فناوری هستهای است، گاهی این موجودات بینالمللی در الفاظشان میگویند که ظرفیت جمهوری اسلامی ایران بالا رفته و نفوذ بینالمللی آن زیاد شده است.
وی با تاکید بر اینکه تکنولوژی هستهای تراز کشور را افزایش میدهد،افزود:این حرکت ادامه مییابد و این موضوع، از مسائل استراتژیک کشور است، سالها در فضای این امور بودهام و باید بگویم غالب مسائل استراتژیکی که توان کشور را بالا برد، با هدایت رهبر معظم انقلاب بود و این هم از نعمتهایی است که ساختار حکومت ما دارد.
وی تاکید کرد: پیشرفتهای دفاعی ما بسیار ارزشمند است و اینکه دیگران نگران هستند دلیل بر این نمیشود که آورده خودمان را کم ببینیم.
وی با تاکید بر اینکه قطعا ایران از قدرتهای بزرگ موشکی در منطقه است، تصریح کرد: این ظرفیت مهم دفاعی است و دلیلی هم ندارد که آن را پنهان و پوشیده کنیم چون افرادی که باید بدانند، میدانند، یک کشور زمانی میتواند استقلال خودش را حفظ کند که توان بازدارندگی داشته باشد و ما بازدارندگی را در سلاحهای هستهای نمیبنییم اما در توان دفاعی مشروع میدانیم، نیروهای دفاعی ما یک نیروی دفاعی ورزیده است، ما با مانور، تبدیل به نیروی دفاعی نشدیم بلکه جنگ کردیم، دفاع جانانهای کردیم در حالیکه همه کشورها برای شکست جمهوری اسلامی ایران جمع شده بودند، ولی ما پیروز شدیم.
وی تاکید کرد: کشورهای عربی در زمان جنگ عراق با ایران خیلی فضاحت کردند و 100 میلیارد دلار به عراق کمک کردند و تنها دو یا چند کشور از عراق حمایت نمیکردند باید بدانیم ایران در این شرایط دفاع کرد بنابر این ما نیروی کارآزمودهای داریم، هم از نظر امکانات و هم از نظر نیروی شخصی.
رئیس مجلس بر همین اساس یادآور شد: از نظر توانمندی اقتصادی نیز باید بدانیم کارهای زیربنایی خوبی در کشور ما انجام شده البته در چند سال گذشته اشتباهی مرتکب شدیم و به نظرم فرمان اقتصاد درست عمل کرد ولی ایران بالقوه دارای استعداد خوبی است، اگر دولت جدید به این ظرفیتها توجه کند، خیلی میتواند ظرفیت اقتصاد کشور را پیش ببرد باید بدانیم پایههای خوبی گذاشته شده است.
رئیس دستگاه قانونگذاری کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از نکات دیگر که باید مدنظر داشته باشیم، ظرفیت ایران در مسائل منطقهای است، ما این موضوع را نمیتوانیم پنهان کنیم، الهام بخشی انقلاب اسلامی در منطقه تاثیر گذاشته و ما به آن افتخار میکنیم، ما از اینکه حزبالله لبنان یک نیروی مقاومی است که توانست کمر رژیم صهیونیستی را بشکند؛ خوشحالیم و به آن افتخار میکنیم و حتما به حزبالله کمک میکنیم چون یک ظرفیت منطقهای است.
وی ادامه داد: حزبالله برای اسلام و همه کشورهای عربی منطقه آبرو ایجاد کرد، 60 سال رژیم صهیونیستی بر سر این کشورها زد اما آنها نتوانستند کاری انجام دهند ولی یک گروه مجاهد توانست کمر اسرائیل را بشکند.
لاریجانی با تاکید بر اینکه جنگ 33 روزه بسیار پندآموز است متذکر شد: نباید این موضوع را دست کم گرفت، آن عربده کشیهای سیاسی که آن زمان انجام میشد، و به لبنان حمله کردند، با این تصور بود که فکر میکردند کار را به اتمام رساندند ولی بعد از 3 هفته خودشان در جنگ 33 روزه به التماس افتادند که آتش بس شود؛ یکی از رهبران اروپایی آن زمان در سفری که بنده به کشورهای اروپایی داشتم میگفت این اولمرت، یک جنازه سیاسی است.
لاریجانی یادآور شد: فلسطینیها با کمک جمهوری اسلامی ایران توانستند در جنگ 22 روزه مقاومت کنند و شکست دیگری را بر رژیم صهیونیستی وارد کنند.
وی با اشاره به جنگ سوریه گفت: در جریان همین جنگ ماجراجویانه سوریه، یکی از وزرای خارجه کشورهای منطقه همان اوایل به ایران آمده بود و ما به او توضیح دادیم که سوریه مثل کشورهای دیگر نیست و یک کشور پیشرو در مقاومت است. اما او گفت دو هفته دیگر کار این کشور تمام میشود ولی هم اکنون سه سال از آن زمان گذشته بنابراین این افراد با چه رویی میخواهند بگویند ما سیاستمداریم؟! آنها شرایط را نشناختند میخواستند این سد را از جلوی پای رژیم صهیونیستی بردارند اما نتوانستند.
لاریجانی با اشاره به حمله آمریکا به عراق گفت:آمریکا با این اقدام دچار مشکلاتی شد اما جمهوری اسلامی ایران در آن زمان یک حرکت متین و دارای استراتژی روشنی داشت، ما از مردم مظلوم دفاع کردیم و این یک آوردهای برای صحنه بینالمللی داشت، وقتی آمریکا عراق را اشغال کرد، ما مخالفت کردیم و جمهوری اسلامی ایران در آن شرایط ایستادگی کرد و اگر ما ایستادگی نمی کردیم، نه تنها به خودمان لطمه میخورد بلکه کل صحنه دچار دیکتاتوری بینالمللی می شد و آمریکاییها تصور میکردند کار تمام شده است. ولی ما آن زمان سایه یک دیکتاتوری بینالمللی و شرش را از سر همه بشریت کم کردیم و این خدمت بزرگ جمهوری اسلامی ایران بود و کسانی که باید بفهمند میفهمند.
به گفته وی، غربیها متوجه شرایط شدهاند و میدانند بدون جمهوری اسلامی ایران نمیتوانند در منطقه کاری انجام دهند و کار را خراب میکنند، بنابراین ما چنین ظرفیتی داریم و باید افراد عاقل در سیاست آنها را مدنظر قرار دهند و اشکالات آنها را برطرف کنند.
رئیس مجلس در ادامه خاطرنشان کرد: باید بدانیم برای ایجاد ظرفیتهای کشور زحمات زیادی کشیده شده و این ظرفیتها متعلق به همه ملت است، باید بدانیم یک بخش مهمی از اشکالات ما مربوط به اقتصاد است، من در حکمت جمهوری اسلامی ایران در شرایط منطقهای و بینالمللی تردید ندارم که راه درست همین است، حرفهایی که بعضی مسوولان آمریکایی راجع به مسائل هستهای میزنند، زیاده سخن گویی است، ما یک توافقی در ژنو کردیم، آنها اگر جرات دارند زیر این توافق بزنند تا ببیند ما چه میکنیم، بالاخره شما یک حرفی زدید و تعهداتی دادید.
وی افزود: این مسئله انشاءالله حل میشود و این طور نیست که تصور کنند میتوانند ایران را فریب دهند،کاملا زیر ذرهبین ایران هستند و در مرحله بعدی باید درست عمل کنند اما آنچه مهم است بخش اقتصاد کشور ماست، باید بدانیم نقطه ضعفمان چیست، قسمت کمی از شرایط مربوط به تحریمهاست و من امروز هم این موضوع را مطرح میکنم.
وی ادامه داد: چند روز پیش وزیر اقتصاد در هیئت رئیسه گزارشی به ما داد و گفت تقریبا مجموع بدهیهای دولت بالغ بر 150 تا 160 هزار میلیارد است باید پرسید این آیا این بدهیها مربوط به تحریمهاست؟ اینکه 400 هزار میلیارد تومان پروژه عمرانی کلنگ بزنید و 10 هزار میلیارد تومان بودجه داشته باشیم، این عاقلانه است؟ این پروژههای عمرانی اگر بخواهد به اتمام برسد، 60 تا 70 سال طول میکشد. چه کسی گفت کلنگ بزنید؟ آدم باید لقمه را به اندازه دهنش بردارد.
وی با اشاره به اجرای نادرست قانون هدفمند سازی یارانهها،گفت:آیا قانون گفته بود که اینگونه عمل کنند که به تولید کشور لطمه بخورد؟ درست عمل نکردند و تولید کشور لطمه خورد. بسیاری از صنایع داخلی ما اصلا کاری به خارج ندارند، اگر تسهیلات به آنها داده شود، کارشان راه میافتد این موارد چه ارتباطی به تحریمها دارد.
به گفته وی اولین مسئلهای که یک بیمار میتواند با استفاده از آن خودش را علاج کند،این است که بپذیرد بیمار است. بنابراین ما هم باید درد خودمان را در کشور درست تشخیص دهیم و مشکلات را بپذیریم تا بتوانیم آنها را حل کنیم.
وی با اشاره به سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی تصریح کرد:این اصل آیا آن طور که رهبر معظم فرمودند اجرا شد؟ آیا گفته شده بود از دولت بگیریم و به دستگاههای دیگر دولتی بدهیم؟ سه نیروگاه را از وزارت نیرو گرفتند و به وزارت دفاع دادند آیا این اجرای اصل 44 است؟ این بخشهای اقتصادی را هم به جاهای شبه دولتی دادند، آیا مقصود این بود؟
وی در ادامه به سهام عدالت اشاره و تصریح کرد: مثلا مردمی که برگه سهام عدالت دارند احساس مالکیت میکنند؟ از این برگه پول بیرون میآید؟ آیا این مردم نقشی در اداره آن کارخانه دارند؟ چه زمانی بنا بود که این کشور این گونه اداره شود؟ سیاستهای اصل 44 که رهبر انقلاب دادند، یک هدف بزرگ داشت یعنی به دنبال مردمی شدن پایههای اقتصاد کشور بود آیا واقعا الان مردمی شده است؟ اتفاقا راه نجات کشور هم همین بود که مقام معظم رهبری فرمودند، باید این موارد اصلاح شوند، درد را باید شناخت و درست عمل کرد.
لاریجانی خاطرنشان کرد: برای حفظ سربلندی کشور، باید اقتصاد کشور حل شود که اقتصاد ما هم آسیبپذیر است و باید ترمیم شود. دولت جدید میگوید میخواهد به قانون عمل کند، ما باید به دولت در این راه کمک کنیم و اگر درست عمل نکرد او رانقد کنیم.
رئیس مجلس در ابتدای سخنان خود با اشاره به چهلمین روز درگذشت مرحوم عسکراولادی گفت: حزب موتلفه را یک حزب پایدار میدانم که در مسائل سیاسی همیشه راه روشنی را برای خودش ترسیم کرده است و حرکت او حرکت ریشهداری است، امیدوارم این دستاورد مرحوم عسکراولادی همچنان درخشندگی داشته باشد و در تقویت نیروی انسانی و سامان بخشی به امور سیاسی در کشور نقش خودش را ایفا کند.
لاریجانی خاطرنشان کرد: مرحوم عسگراولادی حدود نیم قرن در ساحت سیاسی کشور نقش آفرین بود و از جهات مختلف بر همه واجب است که این مرد بزرگ را بشناسیم.
وی گفت:مرحوم عسکراولادی یک سیاستمدار ریشهدار بود و این نکته مهمی است که در عرصه سیاست، افراد رفتار سنجیده و حکیمانهای داشته باشند و طوفان نباشند، تفاوت یک سیاستمدار ریشهدار و یک سیاستمدار بادکنکی در همین است، سیاستمدار بادکنکی تا شرایط سیاسی را طوفانی نبیند، خودش نشان نمیدهد اما سیاستمدار ریشهدار فضا را آرام میکند و در نفی دیگران زندگی نمیکند و نفی دیگران را در جایی که لازم است مشفقانه انجام میدهد آن هم نه برای برهم زدن امور کشور.
وی خاطرنشان کرد: مرحوم عسگراولادی در شرایط مختلف پس از پیروزی انقلاب که گاهی نسبت به ریشههای انقلاب سؤال ایجاد میشد، او رفتار متین و دردمندانهای داشت و در چند سال اخیر سلوک وی را دیدیم که چقدر از سر درد صحبت میکرد، وی شرایط را تغییر میداد و تابع شرایط نبود و تحتالشعاع دیگران نبود.
لاریجانی تاکید کرد: از دیرباز دو نوع علم داشتیم، یک علم نظری و یک علم عملی، سیاست و اخلاق، جزو علوم نظری نیست که فقط حقایق را کشف کنند، این موارد جزو علوم عملی هستند یعنی واقعیات را تغییر دادن، در اخلاق و سیاست باید هدفدار زندگی کرد، مطابق هدف، باید واقعیات را تغییر داد، نباید تابع شرایط بود.
وی افزود: مرحوم عسگراولادی قبل از انقلاب هم تحت شرایط قرار نگرفت و تلاش میکرد شرایط را تغییر دهد او یک سیاستمدار سرمایه ملی بود، یک سیاستمدار که سرمایه ملی باشد، از نفت برای کشور پرارزشتر است. سیاستمداری که سرمایه ملی باشد میتواند کشور را بدون نفت هم اداره کند، مرحوم عسکراولادی یک رجل سیاسی کاملا مسلک یود چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی. آن مرحوم کاملا هدفداربود و گامهایش را راسخ برمیداشت یک انسان مسلکی در ابتدا رابطهاش را با خدا درست تنظیم میکند آنوقت بقیه امور تحتالشعاع او درست تنظیم میشوند وصیتنامه آن مرحوم جزو وصیتنامههای تاثیرگذار است و باید بدانیم شرایط سیاسی آن مرحوم را تغییر داد و دردمندانه حرف میزد و هدفدار بود، تربیت این گونه شخصیتها برای کشور بسیار مهم است، آن مرحوم نه دنبال پست و نه مقامی بود و اخلاقگرا بود، متاسفانه سیاست یک مقداری جنس خشن دارد ولی او منهج خیلی اخلاق مداری داشت و با ادب و بااخلاق سخن میگفت، مکاتبات آن مرحوم این موضوع را نشان میدهد. آن مرحوم در نظر دادن نیز شجاع بود و گاهی احساس میکرد باید خودش را هزینه کند، سعه صدر در اخلاق و تدابیر او دیده میشود.
رئیس مجلس بر همین اساس تصریح کرد: باید بدانیم در شرایط فعلی منطقه و بینالمللی که متغیر است، گاهی دستاوردهای خودمان را خیلی دقیق نمیبینیم، گاهی در شرایط بینالمللی دنبال این هستند که با الفاظی دستاوردهای ما را نادیده بگیرند حرکتی که امام (ره) به وجود آورد و رهبران جمهوری اسلامی ایران برای نجات این کشور انجام دادند، هر چند بدون کاستی نیست وحتما نمیشود بگوییم بهتر از این نمیشد کار شود اما در مجموع به گذشته نگاه میکنیم شاهدیم در شرایط بینالمللی و منطقهای و بالفعل کردن ظرفیتها پیشرفتهایی داشتهایم، باید بدانیم ما ملت مطرحی نبودیم گاهی باید خجالت میکشیدیم تنها چند شهر آباد و تعداد محدودی دانشگاه داشتیم و شرایط دیکتاتوری در کشور حاکم بود، یکی از تیزهوشیهای امام (ره) و مقام معظم این بودکه از این ظرفیت ژئوپلتیک به خوبی استفاده کردند اگر پیوندهای مردمی نبود، قادر به استفاده از این ظرفیتها نبودیم.
وی در پایان گفت: تعداد دانشگاهها، دانشجویان و اساتیدی که امروز در کشور داریم برای ما تبدیل به یک ظرفیت ملی شده است که باید قدر آن را بدانیم در 34 سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، زحمات زیادی کشیده شده و این زحمات در حال به بار نشستن است به شرطی که بفهمیم در کجا هستیم. ما پیشرفتهای زیادی در ساخت نیروگاهها،نانوتکنولوژی و هستهای داشته ایم باید از این ظرفیتها استفاده کنیم.
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» و به نقل از روابط عمومی سپاه امام حسن مجتبی (ع) استان البرز، عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران امروز در مراسم افتتاح این ساختمان در خصوص مواضع اخیر آمریکا در رابطه با مذاکرات ژنو اظهار داشت: بیانات مقام معظم رهبری در مقابل آمریکا چراغ راه ماست و هیچگاه نباید به دشمن اعتماد کرد.